امام خمینی(س) و رویارویی با صهیونیسم
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : نصرالله، سید حسن

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1385

زبان اثر : فارسی

امام خمینی(س) و رویارویی با صهیونیسم

‏ ‏امام خمینی(س) و رویارویی با صهیونیسم[1]

‏سید حسن نصرالله ‏‎[2]‎

‏ ‏

‏سلام بر صدیقه کبریٰ حضرت فاطمه زهرا ‏‏علیهم السلام‏‏ سرور و سالار زنان جهان، جگر‏‎ ‎‏گوشۀ پیامبر اکرم(ص) و جان دل او، مادر امامان معصوم ‏‏علیهاالسلام‏‏، کسی که خداوند از برای‏‎ ‎‏رضای او خشنود و از برای خشم او خشمگین می شود، بانویی که امام راحلمان‏‎ ‎‏درباره اش فرموده اند: آن موجود ملکوتی که در این جهان به صورت انسان تجلی کرده، و‏‎ ‎‏زنی که، به معنی فراگیر و کامل، یک زن و انسان کامل، بوده است. و سلام بر نوادۀ بزرگ‏‎ ‎‏او، آن سلالۀ کوثر، شخصیت استثنایی تاریخ، هدیه و نعمت بزرگ الهی به امت عصر‏‎ ‎‏حاضر، زنده کنندۀ دین، بنیانگذار قیام مستضعفین، امام انقلابیون و مجاهدان، حضرت‏‎ ‎‏روح الله الموسوی الخمینی قدس الله نفسه الزکیه.‏

‏اما بعد...‏

‏امام از همان آغاز نهضت مبارک خود، دیدگاه روشن و صریحی را در مورد‏‎ ‎‏صهیونیسم و رژیم آن (اسرائیل) و میزان خطرهایی که بر امت وارد می آورد را بیان کرده‏‎ ‎‏و روش علمی و قاطعی را جهت مقابله با این خطر تاریخی که امت را تهدید می کند، فرا‏‎ ‎‏روی ما قرار داد. امام از همان آغاز نهضت خود نقطه نظرهای مبارزاتی خویش را اعلام‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 473

کرده و تمامی امکانات خود را در جهت عملی کردن آنها به کار گرفت، و بالاتر از آن،‏‎ ‎‏اینکه پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی او در ایران و بازتابهای این پیروزی بزرگ و‏‎ ‎‏معجزه آسا، در سراسر جهان و بویژه در منطقه ما، نهضت ضد صهیونیستی را وارد‏‎ ‎‏مرحله دیگری کرد. به طوریکه می توانم مدعی شوم که پیروزی این انقلاب بزرگ‏‎ ‎‏سرآغازی برای نابودی رژیم اشغالگر و فاسد اسرائیل بوده است. این رژیمی که به رغم‏‎ ‎‏فراهم شدن شرایط سقوط و اضمحلالش، در ظاهر همچنان دارای ثبات سیاسی و‏‎ ‎‏عمومی بوده و خود بر دیگران اعمال سلیقه می کند.‏

‏برای اینکه در مقدمه سخن خود زیاده روی نکنم، مایلم که دیدگاه و شیوۀ امام در این‏‎ ‎‏زمینه را بیان کرده و در برخی موارد ارتباط میان دیدگاه نظری و شیوۀ عملی ایشان را بیان‏‎ ‎‏کنم.‏

‏نخست: امام اسرائیل را ساخته و پرداخته قدرتهای بزرگ دانسته و معتقد بود این‏‎ ‎‏رژیم پایگاه نظام استکبار است که در مرکز جهان اسلام احداث شده تا در خدمت تمامی‏‎ ‎‏طرحهای مستکبران در چیره شدن بر کشورها و امت ما به کار گرفته شود. به طوریکه‏‎ ‎‏منافع استعمار دیرینه و طمعکاریهای یهودیان صهیونیسم در این نقطه به یکدیگر رسیده‏‎ ‎‏و این فرزند نامشروع را بر سرزمین اشغال شده فلسطین به وجود آورد، و پس از آن‏‎ ‎‏برپایی دولت اسرائیل را اعلام کرد. همان رژیمی که امروز مورد حمایت و پشتیبانی‏‎ ‎‏سرکردۀ استعمار نوین و وارث استعمار کهن یعنی آمریکا قرار گرفته و کاملاً سیاست‏‎ ‎‏برتری کمی و کیفی اسرائیل را در منطقه اعمال می کند تا در مقابله با کشورهای عرب‏‎ ‎‏منطقه و سراسر جهان اسلام برتر بماند و از سوی دیگر نیز تمامی امکانات قدرت و‏‎ ‎‏مقاومت را در اختیار اسرائیل قرار می دهد و کار به جایی می رسد که اسرائیل به خاطر‏‎ ‎‏جنایتهایش در الجلیل و قانا محکوم می شود اما آمریکا این محکومیت را در شورای‏‎ ‎‏امنیت وتو می کند.‏

‏در مورد روابط موجود میان آمریکا و اسرائیل گفته ها و نوشته ها زیادی ارائه شده‏‎ ‎‏است تا جاییکه برخی مدعی شده اند که جنبش صهیونیسم در حقیقت، خود به‏‎ ‎‏دولتمردان آمریکا خط می دهد و دولتمردان آمریکا خود مغلوب و فرمانبر گروه فشار‏‎ ‎‏یهودی موجود در واشنگتن شده اند. به طوریکه برخی از پیروان این ایده به این نتیجه‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 474

‏رسیده اند که برای رهایی از این مشکل می بایست یک گروه فشار عربی و یا اسلامی در‏‎ ‎‏آمریکا تشکیل داده شود.‏

‏اما، آقایان محترم، این به معنی تلف کردن وقت و تلاشهای انجام شده است. چون‏‎ ‎‏یکی از ایده های تشکیل چنین گروهی، این است که می گوید برای آزادسازی سرزمین و‏‎ ‎‏مقدسات خودمان در فلسطین، سوریه و لبنان باید ابتدا واشنگتن را از سلطۀ گروه فشار‏‎ ‎‏صهیونیستی درآورد!!... و این خود اوج بیهودگی افکار و آرزوهای متفکران و‏‎ ‎‏پژوهشگرانی است که ایدۀ آنان سرشار از ایده ها و گرایشهای غربی بوده و اینکه آن را‏‎ ‎‏برای فرار و عقب نشینی از عرصۀ مبارزه مطرح می کنند.‏

‏امام در دیدگاه خود نسبت به اسرائیل بسیار روشن و صریح بود. او اسرائیل را‏‎ ‎‏دست پرورده و فرزند نامشروع آمریکا می دانست که هر وقت بخواهد آن را برای به‏‎ ‎‏کارگیری طرحهای سلطه جویانه و اسکتباری خود به کار می گیرد. به عبارت دیگر‏‎ ‎‏اسرائیل پلیس آمریکا در منطقه ما بوده و جنبش صهیونیسم در خدمت طرحهای‏‎ ‎‏استبدادی آمریکا در منطقه می باشد. البته این حقیقت نیز به نوبه خود به طور همزمان‏‎ ‎‏امیدها، آرزوها و طمعکاریهای یهودیان و صهیونیسم را نیز جامعه عمل می پوشاند چون‏‎ ‎‏آنان همواره در خدمت شیطان و این آرزوها و طمعکاریهای او بوده و هستند.‏

‏این دو برداشت متفاوت از جوهر روابط آمریکا و اسرائیل، نیاز به شیوۀ عملی‏‎ ‎‏متباینی در برخورد با آمریکا دارد که می توان به چند نوع آن در زیر اشاره کرد:‏

‏الف ـ کشورهای عربی و اسلامی و ملتهای آنان باید پیش از هر چیز آمریکا را‏‎ ‎‏مسؤول تمامی اشغالگریها، تجاوزها، کشتارها و جنگ افزاریهای روزانه اسرائیل دانسته‏‎ ‎‏و تأکید کنند که مسؤول و عامل نادیده گرفتن حقوق بشر، آن هم در موارد زیاد و هولناک‏‎ ‎‏توسط این رژیم آمریکا است.‏

‏ب ـ این کشورها و ملتها باید آمریکا را دشمن شماره یک و حقیقی خود دانسته و در‏‎ ‎‏حقیقت این آمریکا است که به وسیله دست پروده اش اسرائیل، با ملت ما وارد منازعه و‏‎ ‎‏جنگ شده است. ‏

‏ج ـ هرگونه حکمیت و مرجعیت آمریکا را رد کرده و با تمامی اقداماتی که ایدۀ مطرح‏‎ ‎‏کردن آمریکا به عنوان میانجی و یا داور بی طرف حمایت می کند،  مخالفت کنند، چگونه‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 475

‏آمریکا می تواند داور باشد در حالیکه خود دشمنی است که هرگز رحم نمی کند و در‏‎ ‎‏تجاوز هیچ تردیدی نمی کند.‏

‏د ـ تدوین طرحی برای مقابله با شیطان بزرگ که هم اکنون تمامی قدرتهای استکباری‏‎ ‎‏در آن خلاصه می شوند، و باید دست آن از مراکز تصمیم گیری، ثروت و کشور ما کوتاه‏‎ ‎‏گردد تا بتوان نبرد را با عامل آن در منطقه «اسرائیل» به نفع خود تمام کنیم، و این همان‏‎ ‎‏مطلبی است که امام در طول عمر مبارک خود به آن دعوت می کرد.‏

‏دوم: امام اسرائیل را غدۀ سرطانی نامید، و طبیعی است که غدۀ سرطانی خود و بدن‏‎ ‎‏را فاسد می کند و به نقطه معینی محدود نمی شود بلکه تا آنجایی که می تواند پیشروی‏‎ ‎‏می کند و این به معنی آن است که اسرائیل می خواهد جامعه های ما را فاسد بکند،‏‎ ‎‏ملتهای ما را بکشد و بدون هیچ حد و مرزی به توسعه طلبی خود ادامه دهد. امام معتقد‏‎ ‎‏بود که آرزوها و طمعکاریهای اسرائیل بسیار فراتر از نیل به فرات است و این طمعکاریها‏‎ ‎‏و توسعه طلبیهای اسرائیل همگام با قدرت طلبی، کنترل بر منطقه و غلبه بر آن بیشتر و‏‎ ‎‏بیشتر می گردد. به همین جهت است که امام خطر اسرائیل را محدود به ثروتهای طبیعی و‏‎ ‎‏سرزمین محدود نمی دانسته و می گفتند اسرائیل تمامی ارزشهای انسانی، دینی و‏‎ ‎‏فرهنگی تمدن اسلامی را نیز تهدید می کند.‏

‏براساس همین دیدگاه است که امام شیوۀ عملکرد و برخورد با اسرائیل را مشخص‏‎ ‎‏کرده و می فرماید: اسرائیل باید از صحنۀ روزگار محو شود، این غدۀ سرطانی باید از بیخ‏‎ ‎‏درآورده شود. چون هرگز نمی توان در برابر سرطان ساکت ماند و زندگی هم نمی توان با‏‎ ‎‏آن کرد، چه رسد به خطرها و تهدیدهایش که جز با درآوردن ریشه های آن بر طرف‏‎ ‎‏شدنی نیست، هر چند این کار دردناک باشد و برای ما گران تمام شود.‏

‏سوم: از دیدگاه امام، مسأله قدس تنها به فلسطینیان و اعراب محدود نمی شود بلکه‏‎ ‎‏مسأله تمامی امت اسلامی است، مسئولیت ملتها، دولتها و دیگر طبقات جامعه های‏‎ ‎‏اسلامی است و به همین دلیل است که بزرگترین روز را در بزرگترین ماه، یعنی آخرین‏‎ ‎‏جمعه ماه مبارک رمضان را برای آن انتخاب کرده و آن را روز جهانی قدس نامیده و‏‎ ‎‏فرمود این روز، روز فلسطین و روز اسلام است. امام با این موضعگیری خود مسأله قدس‏‎ ‎‏را به جایگاه طبیعی و تاریخی خود در منازعه موجود با صهیونیسم بازگرداند و توانست‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 476

‏آن را از چنگ کسانی که آن را محدود به مسأله فلسطین می دانستند آزاد کند. چرا که هیچ‏‎ ‎‏مسلمانی در این جهان نیست که بپذیرد قدس بخشی از اسرائیل بوده و یا سندی را‏‎ ‎‏امضاء کند که بر اساس آن قدس پایتخت اسرائیل معرفی شود، این مسلمان خواه خود‏‎ ‎‏حاکم و فرمانروا باشد، یا به نمایندگی از سازمان و یا گروهی باشد چه رسد که یک ملت‏‎ ‎‏باشد چنین سندی را امضاء نمی کند. آری تا زمانی که این ملت بویی از روح و عزم‏‎ ‎‏خمینی در میان خود دارد هرگز قدس بخشی از اسرائیل نخواهد شد.‏

‏از سوی دیگر امام مسأله قدس را به عنوان محور و زمینه ای برای وحدت و‏‎ ‎‏همبستگی ملتهای عربی و اسلامی مطرح کرد، تا در میان ملتها زنده، محترم و شایسته و‏‎ ‎‏عزیز بماند. مردم اگر هم در بسیاری از موارد با یکدیگر اختلاف نظر داشته باشند اما در‏‎ ‎‏مقابله با اشغالگران و متجاوزان، تمام اختلافات را کنار زده و با یکدیگر متحد گشته و‏‎ ‎‏تمام نیروهای خود را در جنگی سرنوشت ساز به کار می گیرند. مقابله با صهیونیسم و‏‎ ‎‏مقاومت در برابر اشغالگران اسرائیلی که سرزمین ما را اشغال کرده است، مهمترین‏‎ ‎‏عاملی است که می تواند تمامی نیروهای امت ما و جریانهای مختلفش را حول یک محور‏‎ ‎‏سرنوشت ساز جمع آوری کند و چنانچه در همبستگی حول چنین محوری ناکام بمانیم‏‎ ‎‏محققاً در متحد شدن حول محورهای دیگر ضعیف تر و ناکام خواهیم بود.‏

‏چهارم: امام همواره تأکید می کردند که بازپس گیری مقدسات و برکندن این غده‏‎ ‎‏سرطانی هرگز از راهها و مانورهایی سیاسی تحقق نمی یابد و باید با تفنگهایی که بر‏‎ ‎‏ایمان تکیه دارد، انجام می شود. امام روش جهاد و مبارزه را با قدرت تمام به عنوان تنها‏‎ ‎‏راه حل پایان دادن به نزاع، مطرح کردند. این طرح امام، عملکرد جمهوری اسلامی ایران‏‎ ‎‏و اقدامات عملی جنبشهای جهادگر لبنان و فلسطین، دشمن صهیونیستی را در برابر نوع‏‎ ‎‏دیگری از رویارویی که منحصر به فرد است قرار داده است.‏

‏خانمها  آقایان.... هر جنگی جهاد نیست و هر کشته ای شهید نمی باشد. تنها نبرد در‏‎ ‎‏راه خدا جهاد و کشتۀ این راه شهید است. نبردی را که امام با اسرائیل آغاز کرد پیش از آن‏‎ ‎‏که در شکل و شیوۀ خود با طرحهای گذشته تفاوت داشته باشد از لحاظ ماهیت، جوهر‏‎ ‎‏و محتوا با آنها تفاوت دارد. به عنوان مثال مقاومت اسلامی که در لبنان مبارزه و از‏‎ ‎‏خودگذشتگی می کند خود در راه و شیوۀ این امام همام گام برمی دارد و از تفکر ایشان‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 477

الهام می گیرد و به همین دلیل است که جنگ آن از لحاظ ماهیت و جوهر با دیگر جنگها‏‎ ‎‏متفاوت است. بردی است در راه خدا و هدف از آن جلب رضایت خدا و عشق به لقاء الله ‏‎ ‎‏است. جنگ عارفان شب و مشتاقان وصلب یار، مقاومت کسانی است که با مرگ انس‏‎ ‎‏یافته و آن را شیرین تر از عسل می دانند. مقاومت طاحبان دلهای آرام گرفته ای است که‏‎ ‎‏هرگز چیزی از حرص و طمع به دلهایشان راه نمی یابد، این مقاومت شعارش، محتوایش،‏‎ ‎‏فرهنگش، نفسهایش، عاطفه هایش، دوستی اش، دشمنی اش، رضایتش، خشمش،‏‎ ‎‏اندوهش، شادی اش، والائیش، اطمینانش، عزمش، خونش و تمامی عناصر تشکیل‏‎ ‎‏دهندۀ جوهر آن از نوع دیگری است.‏

‏این مقاومت که امام آن را در این دوره به وجود آورد، عزیمت، صبر و امید به ظهور‏‎ ‎‏حجت حق حضرت مهدی(عج) که خداوند ظهور آن در قرآن را وعده داده است، به‏‎ ‎‏همراه خود دارد و چون اینچنین است امام دو سال پیش از رحلت ملکوتی خود‏‎ ‎‏درباره اش فرمودند: جهاد حزب الله لبنان خود حجت خداوند است بر تمامی علمای‏‎ ‎‏جهان اسلام!!....‏

‏این تجربه ما شیوۀ عملی امام را تحقق بخشید که می فرمود یک گروه اندک که مؤمن‏‎ ‎‏بوده و بر خدا توکل کرده است می تواند قدرتمندترین ارتش خاورمیانه را شکست دهد و‏‎ ‎‏می تواند آن را به ذلت نشانده و مغلوب کند و افسانه شکست ناپذیری آن را از بین ببرد.‏‎ ‎‏چه رسد به اینکه طرف این جنگ امت بزرگ، مقتدر و میلیونی باشد. امام هنگامی که‏‎ ‎‏فرمود: اگر هر مسلمان یک سطل آب بر اسرائیل بریزد، سیل آن را از جا خواهد کند‏‎ ‎‏مبالغه نمی کرد.‏

‏برادران و خواهران عزیز... امروز در یکصدمین سالگرد تولد امام، روح ایمان و‏‎ ‎‏مسئولیت شما را به کمک می طلبم، امروز در میان شما هستم، تا از میان شما این امت را‏‎ ‎‏مورد خطاب قرار داده، و ندای رسای امام را که در طول چندین دهۀ عمر شریف خود‏‎ ‎‏آن را مورد تأکید قرار داد، تکرار کنم.‏

‏امروز فلسطین در معرض خطرناکترین تسویه حسابها و تحریف تاریخ قرار گرفته‏‎ ‎‏است. قدس هر روز بیش از روز پیش به سوی یهودیان کشانده می شود. هر روز یک‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 478

‏شهرک یهودی نشین در آن ساخته می شود. مسجدالاقصی نیر در معرض خطر تخریب،‏‎ ‎‏آتش زدن و از میان رفتن قرار دارد....‏

‏برادران و خواهران عزیز... امتی که شرکت «والت دیزنی» آمریکا آن را فراری دهد،‏‎ ‎‏یهودیان صهیونیست نه قدس را برای آن خواهند گذاشت، و نه مسجدی و نه کلیسا و نه‏‎ ‎‏کرامتی!!.....‏

‏برادران و خواهران گرامی... انقلاب اسلامی ایران و جمهوری گرانقدر آن از همان‏‎ ‎‏آغاز پیروزی، تمام صهیونیستها و وابستگان به آنان را از خاک خود بیرون رانده و پرچم‏‎ ‎‏فلسطین را به جای سفارت اسرائیل در تهران برافراشت و خود را در کنار ملتها و‏‎ ‎‏دولتهای عربی در مقابله با اسرائیل قرار داد و تاکنون همان شیوۀ امام و راهش را با پیروی‏‎ ‎‏از رهبری ولی امر مسلمین حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای (دام ظله) ادامه داده و‏‎ ‎‏مشکلات فشارهای مختلف و دردهای فراوانی را به خاطر این موضعگیری عقیدتی‏‎ ‎‏خود، در برابر مسأله فلسطین و قدس، تحمل می کند. همچنین در منطقه ما، ایستادگی و‏‎ ‎‏مقاومت در سوریه، و جایگاهی برای مبارزه و شهادت در لبنان و فلسطین وجود دارد.‏‎ ‎‏امت نیز همچنان قادر است امیدها و اعتماد به نفس را به دست آورده و پیروزی را از آن‏‎ ‎‏خود کند.‏

‏من به نام امام، و به نام تمامی مقدساتی که به آنها ایمان دارید از شما می خواهم تا‏‎ ‎‏مقابله با صهیونیسم و اسرائیل را در رأس اولویتهای خود قرار داده و با همت خود نیرنگ‏‎ ‎‏و دروغهای آمریکا و صهیونیسم را فاش کرده و تمامی موانع ترس زا و شک آلود را کنار‏‎ ‎‏زده، تلاشها و نیروهای خود را وحدت بخشید تا امید و وصیت امام جامۀ عمل پوشد.‏

‏و سرانجام... شیوه و راه امام خمینی(س) همچنان چراغ راه تمامی مبارزان و‏‎ ‎‏مجاهدان برای رسیدن به آزادی و آزادسازی خواهد ماند، و روزی که مسلمانان در‏‎ ‎‏قدس نماز پیروزی را به پا می دارند، روح امام بزرگترین روحی خواهد بود که در آنجا‏‎ ‎‏حضور خواهد داشت، چرا که آن روز نه اشغالگری خواهد بود و نه صهیونیسم.‏

‏«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»

‏ ‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 479

‎ ‎

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 480

  • )) این مقاله در واقع متن سخنرانی ایشان در کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی است که توسط دبیرخانه کنگره تنظیم شده است.
  • )) دبیرکل حزب الله لبنان.