روحانیت، انقلاب و چالشها
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : قاضی زاده، کاظم

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1385

زبان اثر : فارسی

روحانیت، انقلاب و چالشها

‏ ‏روحانیت، انقلاب و چالشها[1]

‏کاظم قاضی زاده‏‎[2]‎

‏ ‏

‏هدف از بحث حاضر این است که از دیدگاه حضرت امام و با بررسی و تحلیل سخنان‏‎ ‎‏ایشان، گرایشات مختلف و اصناف گوناگون موجود در میان روحانیون ایران نسبت به‏‎ ‎‏انقلاب اسلامی شناسایی و معرفی شود. یادآوری این نکته ضروری است که اگر در‏‎ ‎‏اینجا از روحانیون یک تقسیم بندی ارائه می شود، تنها از نظر نوع گرایشی است که در این‏‎ ‎‏قشر نسبت به انقلاب وجود داشته است. بنابراین طبقه بندی انجام شده، لزوماً یک‏‎ ‎‏طبقه بندی کمی نیست. به عبارت دیگر درست است که گروههایی از روحانیون از دیدگاه‏‎ ‎‏حضرت امام نسبت به روند مبارزه و جریان انقلاب نقشی نامطلوب داشته اند، اما در‏‎ ‎‏مجموع اکثریت روحانیون ایران دیدگاه مساعدی نسبت به انقلاب اسلامی داشته و‏‎ ‎‏عموماً از طرفداران مبارزه و پیروان و همراهان حضرت امام بوده اند.‏

‏در یک جمع بندی کلی از سخنان حضرت امام می توان روحانیون را در زمینۀ‏‎ ‎‏موضعگیری پیرامون انقلاب به سه گروه تقسیم کرد:‏

‏1ـ روحانیون متحجر و سیاست گریز‏

‏2ـ روحانیان متعهد، بصیر و سیاست ورز‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 245

3ـ روحانیون سیاست باز‏

‏گروه اول با ویژگیهایی مانند مخالفت با نوگرایی و مبارزه سیاسی و گرایش به‏‎ ‎‏راحت طلبی فردی و اجتماعی شناخته می شوند. آنها در دوران قبل از انقلاب دارای‏‎ ‎‏قدرت و نفوذ بودند. امام وقتی از دوران سخت مبارزه یاد می کنند، می فرمایند در دوران‏‎ ‎‏مبارزه ما دو مشکل داشتیم، یک مشکل مبارزه با شاه و کسانیکه رو در روی ما‏‎ ‎‏می ایستادند و ما را زندان و تبعید می کردند و مشکل دوم، روحانیون متحجری بودند که‏‎ ‎‏در مقابل نهضت و حرکت انقلاب صف آرایی می کردند. این گروه با هرگونه نوآوری و‏‎ ‎‏نوگرایی مخالف بودند و آن را بدعت و حرام می دانستند. برخی از آنها حتی با مظاهر‏‎ ‎‏تمدن و پیشرفت هم مخالف بودند و تلاش می کردند هر چیز نو و جدیدی را نفی و طرد‏‎ ‎‏نمایند. آنها نه تنها راه را برای رشد و نمو افکار و اندیشه های نو نمی گشودند، بلکه بحث‏‎ ‎‏و گفتگو با سایر افراد و گروهها را نیز نمی پذیرفتند و لذا هرگز کمکی به بررسی صحت یا‏‎ ‎‏عدم صحت حرکت دیگران نمی کردند. آنها هر ندای مخالفی را با «چماق تکفیر» در‏‎ ‎‏نطفه خفه می کردند. امام در یکی از بیانات خود از یک خاطره تلخ یاد می کنند به این‏‎ ‎‏مضمون که وقتی فرزندشان از کوزه ای آب می خورد، این دسته از روحانیون آن را آب‏‎ ‎‏می کشیدند. زیرا ایشان فلسفه می گفتند و فلسفه در تفکر چنین گروهی یک امر غیر‏‎ ‎‏مطلوبی بود. گویا به عقیده این گروه امام با تدریس فلسفه از مدار توحید خارج شده بود.‏

‏این واکنش ها و موضع گیریها ناشی از تحجرگرایی است. امام از این گروه متحجر این‏‎ ‎‏چنین یاد می کنند: «عده ای مقدس نمای واپس گرا همه چیز را حرام می دانستند و‏‎ ‎‏هیچکس قدرت آن را نداشت که در مقابل آنها قد علم کند.» این مخالفت با نوگرایی،‏‎ ‎‏مخالفت با مبارزه را نیز به همراه داشت. اصولاً بر اساس بعضی از دیدگاهها، این گروه‏‎ ‎‏مبارزه را حرام و پوچ می دانستند و انگیزه مبارزان راه حق را، انگیزه باطل اعلام‏‎ ‎‏می کردند. در این زمینه غیر از جوسازیهای سیاسی، مخالفتهای اقتصادی هم می کردند.‏‎ ‎‏یکی از یاران همراه امام در خاطره ای دربارۀ عملکرد این گروه می گوید: وقتی شخصی‏‎ ‎‏در زمان شاه زندان می رفت، دو مشکل داشت، یکی اینکه به زندان می رفت و دوم اینکه‏‎ ‎‏شهریۀ حوزوی او را قطع می کردند. یکی از مهمترین اقدامات حضرت امام مبارزه با‏‎ ‎‏چنین تفکر و تحجری بود. زیرا، نفوذ و سلطه این گروه به گونه ای بود که سیاسی بودن در‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 246

حوزه های علمیه عیب و ننگ تلقی می شد لقب «آخوند سیاسی» از بدترین و زشت ترین‏‎ ‎‏القاب محسوب می شد.‏

‏فعالیتها و مبارزات سیاسی و فرهنگی حضرت امام، اوضاع را دگرگون کرد. به طوری‏‎ ‎‏که سیاست ورزی به عنوان یک ارزش در قشر وسیعی از روحانیت تلقی شد. این گونه‏‎ ‎‏بود که زمینه برای رشد و پرورش هر چه بیشتر روحانیون مبارز و فعال در عرصه‏‎ ‎‏سیاست پدیدار شد.‏

‏گروه دوم روحانیون، که خود حضرت امام و یاران و شاگردان صدیق ایشان را شامل‏‎ ‎‏می شود، و هم اکنون نیز از نظر کمّی و کیفی همین گروه اکثریت روحانیون را در سطح‏‎ ‎‏کشور تشکیل می دهند، گروهی هستند که از آنها به عنوان روحانیان متعهد، بصیر و‏‎ ‎‏سیاست ورز یاد می کنیم. یکی از ویژگیهای این گروه این بود که هم در زمان مبارزه و هم‏‎ ‎‏پس از مبارزه، مشی زاهدانه و مجاهدانه داشتند. اصولاً یکی از ویژگیهای مهم یاران امام‏‎ ‎‏از خودگذشتگی فوق العاده آنها بود به گونه ای که در راه آرمان خود از بذل جان هم دریغ‏‎ ‎‏نداشتند. نکتۀ مهم در خصوص این گروه، نوگرایی آنهاست که با پافشاری بر اصول‏‎ ‎‏همراه بود. بدون تردید بحث نقش زمان و مکان در اجتهاد و ایجاد تحرک حوزۀ علمیه‏‎ ‎‏برای آشنایی با دنیای کنونی و گشودن باب گفتگو با دنیای کنونی مرهون زحمات‏‎ ‎‏حضرت امام است. امام در این زمینه می فرمایند: روحانیت نه تنها باید مسایل و‏‎ ‎‏مشکلات امروز جامعه را پاسخ دهد، بلکه باید جلوتر از زمان حرکت کند و در‏‎ ‎‏عرصه های سیاسی، نظامات اسلام را از هم اکنون تبیین و تنظیم کند. شاید فردا و فرداها‏‎ ‎‏نظام کنونی و سیستم حکومتی کنونی جامعۀ ما، جوابگو و همآورد نظامهای دیگر‏‎ ‎‏نباشد.»‏

‏از دیگر ویژگیهای این گروه، سیاست ورزی در پرتو دین مداری است. در حقیقت‏‎ ‎‏الگوی اساسی آنها حضرت امام بود که امام در عین حال که سیاست ورزی داشتند؛ مشی‏‎ ‎‏دین سالاری و توحید محوری داشتند، امام هرگز از سیاست برای اهداف نامطلوب‏‎ ‎‏وشخصی و جناحی و توجیه اهداف غیر دینی استفاده نمی کردند.‏

‏نکتۀ دیگر در مورد این گروه، وظیفه گرایی است. حضرت امام که خود در رأس این‏‎ ‎‏سلسله قرار داشتند در زمانی مبارزه را آغاز کردند که هیچ یار و یاوری نداشتند. تنها‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 247

محرک ایشان قدرت ایمان و احساس وظیفه دینی و الهی بود و با همین انگیزه قیام کردند‏‎ ‎‏و تواسنتند انقلاب را رهبری وبه پیروزی برسانند، بر اساس همین دیدگاه وظیفه گرایی‏‎ ‎‏بود که بعد از انقلاب نیز امام و یاران ایشان معتقد بودند حضورشان در سیاست و‏‎ ‎‏حکومت می بایست به میزان نیاز جامعه باشد و روحانیت به لحاظ آشنایی با دین باید بر‏‎ ‎‏امور حکومت نظارت کند تا از رهگذر این نظارت، حکومت جمهوری اسلامی و‏‎ ‎‏حکومت دینی، دچار انحراف نشود. به همین دلیل در اولین دورۀ انتخابات ریاست‏‎ ‎‏جمهوری وقتی بحث کاندیدا شدن بعضی از یاران امام مطرح بود، (به طور مشخص‏‎ ‎‏مرحوم شهید بهشتی) امام مخالفت کردند. زیرا روحانیت را بالاتر از آن می دانستند که در‏‎ ‎‏پیچ و خم امور اجرایی گم شود. اما در یک دورۀ دیگر با توجه به عملکرد سیاسیون آن‏‎ ‎‏زمان و احیای نیاز به حضور جدی تر روحانیت، خودشان با تواضع به کارهای جزیی تر،‏‎ ‎‏تن دادند و برای روحانیت قبول پست ها و مسئولیتهای سیاسی را پذیرفتند و این چیزی‏‎ ‎‏جز وظیفه گرایی حضرت امام نبود. ‏

‏گروه سوم که از جهتی از دو گروه دیگر مهمتر است، گروهی هستند که تحت عنوان‏‎ ‎‏روحانیون سیاست باز از آنها یاد می کنیم. قبل از بیان ویژگیهای این گروه ذکر سخنی از‏‎ ‎‏خود حضرت امام در مورد آنها ضروری است. ایشان در اواخر سال 1367 و تنها چند‏‎ ‎‏ماه قبل از رحلت شان می فرمایند:‏

«شیوۀ مقدس مآبی و دین فروشی عوض شده است. آنان که به‎ ‎خود اجازۀ ورود در امور سیاست را نمی دادند، پشتیبان کسانی‎ ‎شده اند که تا براندازی نظام و کودتا پیش رفتند. دیروز مقدس نمای‎ ‎بی شعور می گفت دین از سیاست جداست و مبارزه با شاه حرام‎ ‎است. امروز می گویند مسئولین نظام کمونیست شده اند، تا دیروز‎ ‎مشروب فروشی و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان برای‎ ‎ظهور امام زمان را مفید و راهگشا می دانستند و امروز از اینکه در‎ ‎گوشه ای خلاف شرعی که هرگز خواست مسئولین نیست رخ‎ ‎می دهد، فریاد وااسلاما سر می دهند. دیروز حجتیه ایها مبارزه را‎ ‎حرام کرده بودند، امروز انقلابی تر از انقلابیون شده اند.» 

‏این جمله نشان می دهد که از نظر امام یک چرخش در مواضع قشر سیاست گریز‏

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 248

‏روحانی پدید آمده است. در حقیقت آن گروهی که با ویژگیهایی مثل مخالفت با نوگرایی‏‎ ‎‏و مبارزه و گرایش به راحت طلبی از آنها یاد شد هم اکنون تلاش می کنند که در صحنه‏‎ ‎‏سیاست حضور فعال داشته باشند و در دستگاههای اجرایی و حکومتی نفوذ نمایند.‏‎ ‎‏زیرا دوران مبارزه به پایان رسیده و حال زمان بهره برداری از قدرت است. این گروه‏‎ ‎‏همچنان با نوگرائی دینی مخالف اند، اما این مخالفت را با قول دین همراه کرده اند. آنان با‏‎ ‎‏هر حرف و صدا و برداشت دیگری در حوزۀ مشروع دین می ستیزند و در حقیقت خود‏‎ ‎‏را متولی دین می دانند. کسانی که به تعبیر حضرت امام راحت طلبی پیشه کرده بودند، هم‏‎ ‎‏اکنون نگاه ابزارانگارانه به دین دارند و می خواهند از دین برای پیشبرد مقاصد سیاسی‏‎ ‎‏خود استفاده نمایند. به همین دلیل است که یک روز مبارزه سیاسی را حرام می دانستند و‏‎ ‎‏امروز معتقدند فقط آنها سیاست را می فهمند و تنها آنان باید در سیاست دخالت نمایند.‏‎ ‎‏حضرت امام با صراحت و شجاعت در مقابل این گروه ایستادند و زمانی که آنها می گفتند‏‎ ‎‏پرداختن به سیاست تنها بر عهده مجتهدین است، حضرت امام مجدداً پرچم مبارزه را بر‏‎ ‎‏علیه آنها برافراشتند و فرمودند همه مردم باید سیاست را بفهمند و همه، اعم از روحانی‏‎ ‎‏و غیر روحانی باید در تعیین سرنوشت خود مشارکت نمایند. این گروه که پیش از این‏‎ ‎‏راحت طلبی را در جدایی از سیاست و حکومت می دانستند امروز راحت طلبی را در‏‎ ‎‏همنشینی با قدرت سیاسی جستجو می کنند. به طور کلی به نظر می رسد که قشر اول و‏‎ ‎‏سوم دو روی یک سکه هستند. به همین دلیل هر دو از دیدگاه حضرت امام نامطلوب و‏‎ ‎‏مذموم اند و هر دو گروه نیز از سوی امام مورد عقاب و خطاب قرار گرفته اند. آنها تلاش‏‎ ‎‏می کنند خود را در اکثریت نشان دهند اما واقعیت این است که در اقلیت اند.‏

‏خدای را سپاس می گوییم که هم اکنون روحانیون بصیر و متعهد که نوگرایی را در پرتو‏‎ ‎‏دین مداری می پذیرند و در جهت بسط و گسترش معارف دینی و انطباق دین با شرایط‏‎ ‎‏متحول زمان تلاش می کنند، در ایران اسلامی از اکثریت برخوردارند. امیدواریم جهاد‏‎ ‎‏عظیم این گروه در استمرار حرکت انقلاب و مسیر حضرت امام هر چه بیشتر قرین توفیق‏‎ ‎‏باشد.‏

‏«والسلام»‏


کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 249

‎ ‎

کتابایدئولوژی، رهبری و فرآیند انقلاب اسلامی: مجموعه مقالات کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی (ج. 2)صفحه 250

  • )) این مقاله در واقع متن سخنرانی ایشان در کنگره بین المللی تبیین انقلاب اسلامی است که توسط دبیرخانه کنگره تنظیم شده است.
  • )) دکترای فلسفه از دانشگاه تربیت مدرس.