مقدمه
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279-1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1390

زبان اثر : فارسی

مقدمه

‏ ‏

مقدمه

‏شهادت از جمله مفاهیم والایی است که ویژۀ قیامها و انقلابهای مکتبی و الهی است.‏‎ ‎‏انقلاب ما نیز از این قاعده مستثنا نبوده، بلکه با بهره گیری از فرهنگ غنی و متعالی‏‎ ‎‏اسلام، شهادت را که می رفت به دست فراموشی سپرده شود، روح و حیاتی تازه بخشید.‏‎ ‎‏نباید از نظر دور داشت که در جامعۀ ما استمرار فرهنگ شهادت، ریشه در سوگواریهای‏‎ ‎‏منبعث از قیام عاشورا داشته و احیای آن به دست مصلحان دین، با غبارروبی از چهرۀ‏‎ ‎‏تابناک قهرمانان صحنۀ کربلا صورت گرفته است. اگر سنت روضه خوانی و مراسم‏‎ ‎‏سوگواری نبود، شاید هرگز خاطره ای از حماسۀ حسینی باقی نمی ماند و لذا هرگز‏‎ ‎‏نمونه ای عینی و مجسم از شهید و شهادت که به مدد آن بتوان پای در میدان جهاد نهاد و‏‎ ‎‏پایمردی و جانفشانی کرد در دست نبود.‏

‏     شهادت در این قاموس فدا کردن جان خویش در راه ارزشهای الهی و دستیابی به‏‎ ‎‏حیاتی ابدی است؛ به همین دلیل اگر کسی فاقد مایه های معنوی باشد، شهادت طلبی او‏‎ ‎‏معنایی نخواهد داشت. این خداباوری و معاداندیشی است که به شهادت معنا می دهد و‏‎ ‎‏از آنجا که در این نوع جهان بینی، شهید به حیاتی بالاتر و لایزال دست می یابد،‏‎ ‎‏جان نثاری اش معقول است؛ وگرنه عاقلانه نیست که کسی برای دستیابی به رفاه و زندگی‏‎ ‎‏دنیایی خود یا دیگران، از جان خویش درگذرد. شهادت و شهادت طلبی، میوۀ شجرۀ‏‎ ‎‏طیبۀ اعتقاد به «احدی الحسنیین» است که یکی از دو پیروزی را برای مجاهدان در راه‏

کتابایثار و شهادت در مکتب امام خمینی (س)صفحه IX

‏خدا نوید می دهد.‏

‏     به فرمودۀ حضرت امام خمینی(س) مقام شهادت، اوج بندگی و سیر و سلوک در‏‎ ‎‏عالم معناست و نهایت ایمان، همانا ایمان عاشقانه است شهادت ارثی است که از اولیا به‏‎ ‎‏ما می رسد. شهید خورشیدی است که بر انقلاب پرتو می افکند و شهادت چراغ هدایت‏‎ ‎‏ملتهاست. این ملت با عشق به شهادت، پیش رفت و این نهضت را به پیروزی رساند.‏‎ ‎‏اینکه ملت شهادت را خواست و گرایش به زندگی دنیوی را کنار گذاشت، تحولی بود‏‎ ‎‏فرخنده که همواره باید آن را پاس داشت و نگذاشت با سرد و کمرنگ شدن شعله‏‎ ‎‏فروزان عشق و شهادت، علایق دنیوی و مادی آنها را مسخ کرده، از این سستی و فتور،‏‎ ‎‏خونهای پاک شهدا هدر رود.‏‎[1]‎

‏    ‏‏اما سخن در این است که این پیامهای الهی و سرودهای رهایی را که به عنوان میراث‏‎ ‎‏عاشورای حسینی در کلام و پیام امام تجلی کرده بود چه کسانی شنیدند و به جان‏‎ ‎‏دریافتند؟ به عبارت دیگر طلایه داران جانبازی و شهادت در این انقلاب و دفاع هشت‏‎ ‎‏ساله از کدامین قبیله بودند؟ بی هیچ اغراق و تعارفی، بار اصلی بر دوش طبقات محروم و‏‎ ‎‏مستضعف بود. پس چه جای شگفتی است اگر پیشوای مستضعفان بفرماید: «یک تار‏‎ ‎‏موی این کوخ نشینان و شهید داده ها به همه کاخ نشینان جهان، شرف و برتری دارد»‏‎[2]‎‏ و از‏‎ ‎‏همین جاست که می توان گفت: چه مسئولیتی بزرگتر و سنگین تر از رسیدگی به‏‎ ‎‏بازماندگان این از جان گذشتگان و پیشتازان عشق و شهادت؟ خدمتی که ارزشش از هر‏‎ ‎‏خدمتی بیشتر و در حکم خدمت به نبی اکرم(ص) است. بدیهی است که شهادت در راه‏‎ ‎‏خدا چیزی نیست که بتوان آن را با سنجشهای بشری و انگیزه های مادی ارزیابی کرد،‏‎ ‎‏لیکن مراقبت دلسوزانه از حال خانواده های شهدا و خدمتگزاری و احترام به ایشان یک‏‎ ‎‏تکلیف الهی است. و این موضوع در حد امتیاز لفظی و عرفی کافی نبوده، بلکه باید در‏‎ ‎‏متن قانون و در عمل پیاده شود تا آنجا که، باید مصلحت پابرهنه ها و شهید داده ها، بر‏‎ ‎‏مصلحت مرفهین بی درد، مقدم باشد.‏‎[3]‎


کتابایثار و شهادت در مکتب امام خمینی (س)صفحه X

‏    ‏‏اما نزد امام، دفتر فیض شهادت، پرونده مختومه ای نیست که خدمت به خانواده‏‎ ‎‏شهدا آخرین برگ آن باشد؛ بلکه برای آن عارف واصل، فرهنگ شهادت چشمه پرفیضی‏‎ ‎‏است که فرزندان شهدا مظهر تراوش فیوضات آن محسوب می شوند و از این جهت‏‎ ‎‏می فرمایند:‏

‏     چه افتخاری بالاتر از اینکه ما در تداوم انقلاب، ذخیره های عظیمی چون فرزندان‏‎ ‎‏محترم شهدا داریم که حضورشان یادآور رشادتها و فداکاریهای رادمردانی است که به‏‎ ‎‏برکت خونهای پاک آنان، انقلاب اسلامی بارور گردیده است، آنان بار امانت پدرانشان را‏‎ ‎‏که میراث عزت و افتخار است، به خوبی بر دوش کشیده، با جدیت به تحصیل علم و‏‎ ‎‏کسب معرفت می پردازند. بنابراین بر دست اندرکاران و مسئولین کشور است که بیش از‏‎ ‎‏پیش به امور فرهنگی این عزیزان اهتمام نمایند، باشد که این شجره طیبه به بالندگی خود‏‎ ‎‏ادامه دهد و بشریت از ثمره پربرکت آن بهره مند گردد.‏‎[4]‎

‏    ‏‏با این تلقی از شهادت است که باید ملتمسانه دعا کرد:‏

‏     «خداوندا، دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روی مشتاقان باز بگذار و ما را هم از‏‎ ‎‏وصول به آن محروم مکن».‏‎[5]‎

‏ ‏

ویژگیهای این مجموعه

‏این مجموعه که در حوزه معاونت پژوهشی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)‏‎ ‎‏استخراج و با همکاری کارشناسان مرکز پژوهشهای فرهنگی «بنیاد شهید انقلاب‏‎ ‎‏اسلامی» تنظیم شده و به مناسبت برگزاری دومین کنگره بین المللی امام خمینی و‏‎ ‎‏فرهنگ عاشورا منتشر می گردد، مشتمل بر هفت فصل است:‏

‏     ‏فصل اول ‏که عنوان «فرهنگ شهادت» یافته است به مفهوم ایثار و شهادت، مقام،‏‎ ‎‏اهداف، آثار و برکات شهدا اشاره دارد و پرداختن به حالات شهدا و ادعیه و جملاتی که‏‎ ‎‏همدلی امام را نسبت به شهدا نشان می دهد، از آخرین مباحث این فصل به شمار‏

کتابایثار و شهادت در مکتب امام خمینی (س)صفحه XI

‏می رود. ‏

‏     ‏فصل دوم‏ به خانواده شهدا اختصاص یافته که در ضمن آن به خاستگاه اجتماعی‏‎ ‎‏شهدا و ایثارگران و مقام خانواده شهدا اشاره شده است؛ توصیه به خانواده شهدا و‏‎ ‎‏وظایف ما نسبت به آنان آخرین مباحث آن را تشکیل می دهد.‏

‏     ‏فصل سوم‏ سایر ایثارگران یعنی جانبازان، آزادگان و مهاجرین جنگ تحمیلی را مطرح‏‎ ‎‏می کند.‏

‏     ‏فصل چهارم‏ به بستر تاریخی ایثار و شهادت ـ که سرچشمۀ کوثر شهادت در انقلاب‏‎ ‎‏اسلامی محسوب می گردد ـ پرداخته شده است و در این فصل قیام عاشورا به عنوان‏‎ ‎‏تبلور فرهنگ شهادت جایگاه ویژه ای یافته است. هر چند مجموعه مباحث مربوط به‏‎ ‎‏قیام عاشورا در مجلد جداگانه ای از طرف این مؤسسه منتشر شده است، ولی بخشی از‏‎ ‎‏آن مجموعه نیز در این فصل آورده شده است.‏

‏     ‏فصل پنجم‏ به ایام الله خونبار در انقلاب اسلامی ایران اختصاص دارد.‏

‏     در ‏فصل ششم‏، اسوه های شهادت عصر حاضر از زبان امام معرفی شده اند؛ لازم‏‎ ‎‏است اشاره کنیم در این فصل منحصراً به ذکر مباحثی پرداخته ایم که حضرت امام بعد از‏‎ ‎‏شهادت آن عزیزان مطرح کرده اند و از آوردن مطالبی که مربوط به قبل از شهادت آنان‏‎ ‎‏بوده خودداری شده است.‏

‏     ‏فصل هفتم‏ به فتاوا و استفتائات مربوط به احکام شهید و شهادت اختصاص دارد و از‏‎ ‎‏مجموعه استفتائات، صرفاً به آن دسته که حاوی حکم و نظر معینی بوده اکتفا شده است.‏‎ ‎‏لذا سؤالها و پاسخهایی که مضمون نسبتاً مشابهی داشته اند حذف گردیده است.‏

‏     در تنظیم این مجموعه حتی الامکان کوشیده ایم عبارتها را با توجه به پیام صریح و‏‎ ‎‏اصلی آنها ذیل نزدیکترین عنوان انتخابی بیاوریم و از تکرار آنها در سایر عناوین‏‎ ‎‏خودداری کنیم؛ به همین دلیل در بسیاری از موارد ممکن است مطلبی که ذیل یک عنوان‏‎ ‎‏خاص آمده است، حاوی پیامی مربوط به عنوان دیگر نیز باشد که به استثنای موارد‏‎ ‎‏معدود، در عنوان بعدی تکرار نشده است؛ لذا محققین محترم برای احصای نقطه‏‎ ‎‏نظرات حضرت امام در خصوص هر عنوان نمی توانند به موارد ذکر شده ذیل همان‏

کتابایثار و شهادت در مکتب امام خمینی (س)صفحه XII

‏عنوان اکتفا نمایند بلکه مراجعه به سایر عناوین این مجموعه اجتناب ناپذیر است.‏

‏     علاوه بر انتخاب عناوین و سرفصلهای مطالب این کتاب، برای هریک از قطعات‏‎ ‎‏منتخب نیز جمله یا عنوانی در نظر گرفته شده است که عبارت آن لزوماً عین عبارت‏‎ ‎‏حضرت امام نیست، هر چند کوشش شده است به تعابیر امام نزدیک باشد؛ لذا‏‎ ‎‏خوانندگان و محققان محترم باید توجه داشته باشند که عناوین هر یک از قطعات منتخب‏‎ ‎‏که با حروف سیاه نگاشته شده است از تنظیم کنندگان این مجموعه می باشد و نباید به‏‎ ‎‏حضرت امام منتسب گردد.‏

‏     در تنظیم قطعات منتخب داخلی هر یک از فصول و عناوین فرعی، ترتیب و توالی‏‎ ‎‏تاریخی صدور آنها از طرف حضرت امام ملاک بوده است، نه توالی منطقی مطالب.‏

‏     از آنجا که حضرت امام در مباحث خود پیرامون حوادث خونبار هفتم تیر و هشتم‏‎ ‎‏شهریور 1360 به شخصیت شهدای برجسته این دو حادثه اشارات مکرری دارند،‏‎ ‎‏آوردن مطالب مربوط به این حوادث و شهدای آن به طور مجزا مقدور نبود؛ لذا مطالب‏‎ ‎‏مورد نظر، ذیل حوادث مذکور آورده شد و در فصل مربوط به هر یک از اسوه های‏‎ ‎‏شهادت، مباحث مربوط به شهید بهشتی، شهید محمدمنتظری، شهید رجایی و شهید‏‎ ‎‏باهنر، به آن مباحث ارجاع داده شد.‏

‏     از خداوند متعال می خواهیم تا حضرت روح الله ، امام شهیدان انقلاب اسلامی را در‏‎ ‎‏جوار سیدالشهداء، حضرت حسین بن علی ـ علیه السلام ـ و دیگر صالحان و شهیدان،‏‎ ‎‏میزبان فرزندان ایثارگر خود قرار دهد و به ما نیز توفیق شرکت در این محفل انس را‏‎ ‎‏عنایت فرماید.‏

معاونت پژوهشی                               

‏مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی (س)‏


کتابایثار و شهادت در مکتب امام خمینی (س)صفحه XIII

‎ ‎

کتابایثار و شهادت در مکتب امام خمینی (س)صفحه XIV

  • )) صحیفه امام؛ ج 21، ص 88.
  • )) همان؛ ج 20، ص 342.
  • )) همان؛ ج 18، ص 74.
  • )) همان؛ ج 20، ص 37.
  • )) همان؛ ج 21، ص 93.