اباذر براری



حضرت امام نگاه یکسانی به روشنفکران و جریان روشنفکری نداشتند و عموما از میان سه دسته روشنفکری که امام از آن ها با این تعبیر یاد می کردند تنها یک گروه مورد تایید نظر ایشان بود. بر این اساس امام برای این دسته از روشنفکران که شامل بخشهایی از روحانیون و دانشگاهیان هستند رسالت و تکالیفی قائل هستند که باید با شناخت مقتضیات زمان و آگاهی به نقش و جایگاه خود در صدد تحقق این کارکردها برآیند.

آگاهی بخشی: امام خمینی یکی از مهمترین وظایف طبقه روشنفکران را تلاش برای آگاه کردن اقشار مختلف مردم می دانند و اینک روشنفکران حوزوی و دانشگاهی باید نسبت به این مسئله احساس وظیفه کنند. امام به ویژه در جریان نهضت اسلامی و انقلاب مردم ایران، آگاه نمودن مردم نسبت به خیانت های شاه و دولت را یکی از وظایف روشنفکران می دانستند. امام خطاب به انجمن‏هاى اسلامى دانشجویان در اروپا می فرمایند: «بر شما جوانان روشنفکر است که از پاى ننشینید تا خواب رفته‏ها را از این خواب مرگبار برانگیزانید» (صحیفه امام، ج2، ص142) بنابراین همان طور که روشن است وظیفه اصلی و اولیه روشنفکران، دادن آگاهی به مردم برای شناخت وضعیت خود می باشد. 

 تلاش برای تحقق استقلال و استقرار حکومت مبتنی بر عدالت: «شما طبقه روشنفکر بیشتر از دیگران مؤاخِذ هستید، بیشتر از دیگران باید کار بکنید، بیشتر از دیگران مسئول این مملکت و ملت هستید. همه شما باید هر چه فعالیت دارید، اولًا در راه این نهضت، این نهضت را به پیش برانید تا اینکه به آخر برسد و مملکت شما مستقل بشود و این اختناقهایى که تا حالا بوده است تکرار نشود؛ و ثانیاً به استقرار یک حکومت عادل، یک حکومت عدل و مستند و مبتنى بر آراى خود ملت{بینجامد}»(همان، ج6، ص104) بنابراین استقلال خواهی، حق طلبی و عدالت خواهی سه مولفه و ویژگی دیگری است که روشنفکران واقعی را از منظر امام از جریانات دیگری که به اسم روشنفکری درصدد وابسته کردن ایران به غرب و حمایت از حکومت های وابسته در کشور بوده اند متمایز و مشخص می کند.

  خدمت به مستضعفین حضرت امام یکی دیگر از وظایف روشنفکران را خدمت به طبقات ضعیف و اقشار مستضعف می داند و در جایی اعلام می کنند: «اى قشرهاى روشنفکر و اى قشرهاى نویسنده! قلمها و گفتار خودتان را در راه این مستضعفین صرف کنید. اى دانشمندان ما، اى دانشجویان ما، اى فرهنگیان ما، اى دانشگاهیان ما! اجتماعات خودتان را براى راه این مستضعفین تقویت کنید.» (همان، ج10، ص473) امام همه مسئولین و به ویژه روشنفکران را مدیون این مردم رنج کشیده و زحمتکش می دانند و لذا همه باید توان خود را برای رهایی و خدمت به این مردم صرف نمایند.

 دینداری حقیقی و مبارزه با تحجر و واپسگرایی: از منظر امام روشنفکر کسی است که در عین اینکه متدین و دیندار است اما با تحجر و ارتجاع مخالف است و مبارزه می کند ایشان پس از ارتحال آیت الله خاتمی ایشان را به عنوان یک روشنفکر دارای چنین خصوصیاتی برمی شمارند. «او روشنفکرى متدین و مجتهدى بزرگوار، و از خوبان امینى بود که اگر نتوان گفت بى‏نظیر، مسلماً کم نظیر بود. ... او یار و پناه محرومان بود. او یک عمر با تحجر و واپسگرایى جنگید؛ و یکى از طرفداران بى بدیل اسلام ناب محمدى- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- در عصر فریب و خودپرستى بود.» (همان، ج21، ص170)

از سوی دیگر امام روشنفکری و روشنفکر را با مذهب عجین می دانستند و یکی از کارکردهای روشنفکر را تلاش برای احیا و نقش یافتن مذهب در جامعه می دانستند «وظیفه شما طبقه روشنفکر و جوان، و سایر طبقات ملت از هر نوع و در هر شغل آن است که کوشش کنید که مذهب نقشى پیدا کند.» (همان، ج3، ص212)

روشنفکری و روشنفکران در خدمت اسلام: «گروههاى روشنفکر و دانشگاهى و محصلین جدید و ... آنهایى که خدمتگزارند براى اسلام- خداوند تأییدشان کند.» (همان، ج3، ص238) امام آن روشنفکری را مورد تایید قرار می دادند که تمام تلاش خود را مصروف خدمت به اسلام کنند و در این خصوص نباید در چنگال این اندیشه بیفتند که بخواهند روحانیت را حذف کنند در واقع امام قائل به بطلان تز اسلام منهاى روحانیت بودند و آن را یکی از آسیب هایی می دانستند که ممکن بود جریان روشنفکری مسلمان به دام آن بیفتند. «طبقه روشنفکر، در عین حالى که من علاقه دارم به اینهایى که خدمت مى‏کنند به اسلام- خصوصاً این خارج، اینهایى که خارج کشور هستند، اینهایى که در امریکا هستند، اینهایى که در اروپا هستند، اینهایى که در هندوستان هستند- من با اینها روابط دارم، اینها خدمتگزارند، اینها مى‏خواهند به اسلام خدمت بکنند، اینها گاهى که اشکالاتى در آنجا شده است با تمام قوّت رفع کرده‏اند، اینها مى‏خواهند رفع ظلم بکنند، اینها علاقه به اسلام دارند، لکن نباید اینهایى که علاقه به اسلام دارند- بعضى از اینها- خدمتهاى علماى اسلام و آخوندْ جماعت را ندیده بگیرند و بگویند که ما اسلام مى‏خواهیم منهاى آخوند» (همان، ج3، ص247) بلکه «باید همه گروههاى سیاسى و طبقات روشنفکر با صراحت و بدون هیچ ابهام، نهضت و تحرک خود را اسلامى و براى اجراى قوانین عدالتپرور قرآن کریم معرفى کنند.» (همان، ج3، ص362)

در مجموع از آن چه گفته شد در دیدگاه امام خمینی روشنفکران به واسطه جایگاهی که دارند، باید منشا اثر در جامعه باشند و در این خصوص باید ملاحظاتی را در نظر بگیرند اینکه نقش مذهب و آیین مقدس اسلام را به عنوان راهنمای خود ملحوظ کنند و در واقع اسلام سکان هدایت روشنفکران باشد و اینکه توان علمی و عملی خود را در راستای کمک به مردم و اقشار ضعیف جامعه به کار بگیرند تا بتوانند حقیقتا روشنفکر باشند نه آن که ابزاری در جهت منویات و  افکار تزریقی و وارداتی باشند.

 

. انتهای پیام /*