منظور امام از وحدت میان شیعه و سنی نه آن است که شیعه ها سنی شوند و نه آن است که سنی ها شیعه. و نه آن است که هر دو از اعتقاداتشان دست بردارند بلکه، امام می گویند بیایم حول مشترکاتمان وحدت داشته باشیم
تهذیب اخلاق و سیر و سلوک، در اندیشه و سیرۀ امام خمینی(س) جایگاه ویژه ای دارد؛ امام(س) تهذیب نفس و پای بندی به مسائل اخلاقی را پیش درآمد موفقیت در سایر ابعاد زندگی انسان می دانستند و در کنار علم و دانش و سیاست و حکومت داری، بر آن تأکید می نمودند.
امام خمینی، با توجه به بینش عرفانی خود، علم غیب و علم لدنی پیامبر را از زاویه مظهریت پیامبر اکرم (ص)، از اسم اعظم حق بررسی کرده است، وی ضمن اعتقاد به داشتن چنین علمی برای پیامبران الهی به طور عام، علم لدنی و علم غیب پیامبران را دارای مراتب متفاوت می¬داند که پیامبر خاتم (ص) در اوج قله وصل به مبدء غیب قرار دارد.
در ارتباط با آثار و ثمرات وقف ما باید دو محور آن را مورد بررسی قرار دهیم، محور اول اثرات فردی وقف است و محور دوم آثار و ثمرات اجتماعی وقف است.
از آثار فردی وقف می توان به موارد زیر اشاره کرد، یکی تزکیه نفس و پالایش درون واقف است، یعنی آن کسی که مال را وقف می کند این سبب پاکی نفس و پالایش درون آن شخص می شود، دوم از بین رفتن روحیه مال اندوزی و دنیاطلبی و تعلقات و وابستگی های مادی است، سومین مطلب از آثار وقف اعتلای فرد به مراتب ارزشمند انسانی و معنوی است، و چهارم جلب خشنودی پروردگار عالم و بسته نشدن پرونده عمل خیر واقف است، مادامی که آن عین موقوفه موجود است و دیگران از منافع آن بهره می برند برای شخص واقف و وقف کننده ثواب نوشته می شود اگر چه فرد از دنیا رفته باشد.
یکی از کارکردهای مهم وقف، فقرزدایی از جامعه است. با گسترش فرهنگ وقف می توان میزان فقر و محرومیت را در جامعه کاهش داد؛ زیرا وقف یکی از راه های توزیع مجدد درآمد است و با توزیع مجدد درآمد، سرمایه های جامعه در اختیار همگان قرار می گیرد و با بهره مندی همگان از امکانات رفاهی و اقتصادی، زمینه های تکامل در ابعاد فرهنگی و اجتماعی فراهم می شود.
از آنجا که انقلاب اسلامی ملت ایران، بر اساس اعتقاد مذهبی و اسلامی شکل گرفت، اصول قانون اساسی نیز منبعث از احکام و تفکرات اسلامی (یعنی قرآن) است.
امام خمینی از دل اندیشه های اسلامی یک قانون اساسی مترقی بر پایه فقه اهل بیت(س) را طراحی کردند.
آن روزی که مدرس می گفت سیاست ما دیانت ما و دیانت ما سیاست ماست، یک دومی نبود بگوید احسنت، راست گفتی. ... یک روز سیاستهای محلی بازی می کند با اسلام مثل بنی امیه و غیره و امروز سیاست یک ابرقدرت مثل امریکا که یک سیاست حاکم است، آن سیاستی که می آید نفت ببرد آن سیاستی که می آید خلیج فارس را تسخیر کند ... در اسرائیل طرفداری از صهیونیستها می کند، ... این سیاست نه پدر دارد نه مادر و نه اصل، این دین را به حال خود نمی گذارد ...دقیقاً روی اسلام مطالعه می کند یک چیزهایی را برمی دارد و یک چیزهایی را می گذارد. این می شود اسلام امریکایی یعنی اسلام در تسخیر امریکا.
فرهنگ بسیجی در معنای حقیقی و کامل آن، فرهنگی است فطری و انسانی و به همین دلیل فرهنگی است عقلی و دینی؛ فرهنگی عاری از تعصب، جزمیت، انحصار، گروه گرایی، خاص اندیشی، رهبانیت، تعبد بدون تعقل و مهمتر از همه فرهنگی است اسلامی و جهت گیری آن بسوی فطرت، حنیفیت، توحید، تعقل، حماسه، عرفان، شهادت و ایثار، عدالتخواهی، سعادت طلبی، کمال جویی و در نهایت خداخواهی و طلب جانان است.
امام خمینی(س) همواره بر پیوند عمیق و محکم میان عرفان و جهاد و شهادت تأکید می ورزیدند؛ و جهاد و شهادت را از نتایج عرفان واقعی می دانستند. مگر نه اینکه «جهاد»، دری از درهای بهشت است و خداوند آن را به روی بندگان خاص خود می گشاید؟ همین اولیای خدا هستند که این در را می کوبند و از در جهاد به درجۀ رفیع شهادت می رسند و از نعمت بزرگ لقای پروردگار و جوار او بهره مند می گردند.
حضرت امام خمینی (س) درهای جدیدی را در تحلیل صحیح و بهره بری کامل و اساسی از قیام سید شهیدان عالم، حضرت ابی عبدالله الحسین (ع)، گشود و روزنه هایی را که فقها پیشین نشان داده بودند به راههای همواری مبدل ساخت تا فقها و صاحب نظران حوزه استنباط و فقاهت و دیگر ره جویان مباحث دینی – اجتماعی، گامهایی استوار بردارند.
مقام آرامش روح، حالتی است که انسان در رسیدن به خدا بدان دست می یابد. عرفان اسلامی معتقد است که انسان، کسی است که درد دوری از خدا و رسیدن به او را داشته باشد، پس اگر چنین اندیشه ای داشت، درد نجات بشریت را هم خواهد داشت.
عقلانیت انسانی، اخلاق اسلامی، فقه شیعی و وحدت ملی چهار رکن اندیشه سیاسی امام است.
شما مردم شریف ایران در جریان مبارزه با استعمار و استثمار پیروزی بزرگی به دست آوردید و توانستید با اتکال به خدای متعال و وحدت کلمه و مشارکت همه قشرها بر طاغوت زمان غلبه کنید. (صحیفه امام؛ ج 6، ص518)
یک الطاف خفیه ای خدای تبارک و تعالی دارد که ماها علم به آن نداریم، اطلاع بر او نداریم. (صحیفه امام؛ج3، ص235)
کلیات این بود که افراد مستضعف و کوخ نشینان که به گفته امام خمینی ولی نعمتان ما بودند، شرایط زندگیشان تا حد کافی تامین شود.
امام با سلاح کشتار جمعی مخالف بود