هر چقدر در مکتب اهل بیت علیهم السلام شاگرد زرنگ تر باشی به همان میزان به آنها شباهت پیدا می کنی. امام هم یکی از آن شاگردهای ممتاز بود. خانم حائری همسر حاج آقا مصطفی خمینی از نوع رفتار امام و تقیدشان به نظافت و نظم روایت شیرینی دارد.
شرایط جسمی امام مساعد نبود، بنی صدر به ریاست جمهوری رسیده بود و اوضاع و احوال کشور ایجاب می کرد تا امام شخصی را به فرماندهی کل قوا منصوب کنند. حکم این منصب در تاریخ سی ام بهمن 58 از طرف امام صادر شد.
آن روز صبح آیت الله خامنه ای را برده بودند، عصر شده بود و هنوز از ایشان خبری نبود، هم سلولی هایش دیگر از بازگشتش ناامید شده بودند ... روایت این ماجرا از زبان خودشان حکایتی دیگر است.
توده ای ها در کنفرانس صلح سوسیالیست ها در وین به اسلام و مرجعیت شیعه توهین و بی احترامی کرده بودند و سید علی اکبر برقعی نیز در این کنفرانس شرکت داشت. با بازگشتش به قم، شهر ملتهب شد و مردم مجازاتش را خواستار شدند. عوامل شهربانی وارد عمل شده و به سمت مردم تیراندازی کردند و...
دکتر شریعتی، مهندس بازرگان، مرحوم آیت الله هاشمی، فخرالدین حجازی، اعضای موتلفه و... همه و همه دعوت شده بودند تا ابعاد مختلف مبارزه علیه رژیم شاه را بررسی کنند. هر کدام عقیده ای داشت. بعضی تا آخر جلسه ماندند و برخی زود رفتند. این ماجرا را مرحوم سید مهدی طباطبایی روایت کرده است.
وقتی خدا در همه کارهایت حضور داشته باشد، خودش مقدمات کارهای خیر دیگر را نیز فراهم می کند، کافی است تو مخلص برای خدا شوی و خودت را به او بسپاری. امام هم همین گونه خالص برای خدا بود، هر چه می کرد، او را مد نظر داشت نه دیگران را. عروس ایشان در خاطره ای به این موضوع پرداخته است.
امام فرموده بودند که نامه ابلاغ شود نه اینکه داده شود و ما برگردیم، بنابراین آیت الله جوادی آملی شروع به خواندن نامه کردند. ایشان می خواندند و آقای لاریجانی به انگلیسی ترجمه می کرد و انگلیسی ایشان را هم مترجم آقای گورباچف به روسی ترجمه می کرد. آقای گورباچف به صندلی تکیه کرده بود و بعضی جاهای نامه با تعجب گوش می کرد. وی با اشاره به حالات گورباچف در جریان ابلاغ تصریح کرد: برخی جاها او به شدت برافروخته می شد. یکی دو تا سوال نوشته بود که پس از اتمام نامه از آقای جوادی آملی سوال کرد امام ما را دعوت به اسلام کرده آیا ما هم می توانیم امام را به کمونیسم دعوت کنیم؟
در یکی از روستاهای اطراف بیجار ماموستای ده بود و در مسجد نماز می خواند. نماز که تمام می شد، چند کلامی برای جوانان روستا سخن می گفت. چند روزی بود که او را به بهانه ای با خود برده بودند. نگرانی خانواده برای سلامتی اش بیشتر و بیشتر شد تا اینکه...
نعمت میرزا زاده متخلص به آزرم شعر بلندی در وصف شخصیت امام سروده بود. محمدرضا حکیمی این قصیده را به همراه نامه ای برای امام ارسال کرد. مرحوم حجت الاسلام و المسلمین فردوسی پور روایتی از دیدار حکیمی با امام، انتقادات او و پاسخ های امام دارد.
امام اهل مطالعه بودند و به مطالعه کتاب علاقه بسیاری داشتند. کتابهای بسیاری را در ایام تبعید از مبارزین یا کسانی که به نوعی علاقه یا گرایش و احترام به مذهب داشتند مطالعه می کردند.
یادگار امام، حاج سید احمد می گوید:این اواخر، امام نمی رسیدند که کتاب های داستان و این طور چیزها را بخوانند. در نجف که بودند...
در روزگاری که امام فلسفه درس می دادند بعضی از طلاب، فلاسفه را کافر می دانستند و ایشان هم برای کسانی که قرار بود در درس فلسفه شان شرکت کنند، پیش شرطی گذاشته بودند.
دکتر غلامحسین دینانی از شاگردان امام خمینی در خاطرات خود از علاقه امام به محی الدین ابن عربی پرداخته و از حاشیه ظریفی می گوید که امام با نوشتن آن به توهین او به شیعه پاسخ داده است.
سید کاظم اکرمی (وزیر وقت آموزش و پرورش) در خاطراتش به روایتی از اولین دیدار با امام به همراه سایر نمایندگان انجمن های اسلامی دانشجویان دانشگاه های تهران پرداخته است.
از شاخصه های مهم شخصیتی شهید آیت الله سید مصطفی خمینی، جنبه علمی و هوش و استعداد بالای او بوده که همه آنانی که روزگاری با ایشان نشست و برخاست داشته اند بر این موضوع اذعان دارند.
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.