روایت همسر حاج آقا مصطفی از آداب معاشرت امام

هر چقدر در مکتب اهل بیت علیهم السلام شاگرد زرنگ تر باشی به همان میزان به آنها شباهت پیدا می کنی. امام هم یکی از آن شاگردهای ممتاز بود. خانم حائری همسر حاج آقا مصطفی خمینی از نوع رفتار امام و تقیدشان به نظافت و نظم روایت شیرینی دارد.

عناوین مطالب خاطرات شخصیت ها

روایتی از عکس هایی که نوجوانان با امام می گرفتند

روایتی از عکس هایی که نوجوانان با امام می گرفتند

دکتر محمد رجبی دوانی از اساتید فلسفه، نوجوانی اش با ایام آزادی امام از زندان و حصر مصادف شده بوده که از آن روزگار به بیان خاطراتی پرداخته که خواندنی است.

به روایت مرحوم سید احمد آقا خمینی: امام می گفتند الان که قضیه فتح خرمشهر پیش آمده بهترین موقع برای پایان جنگ است

به روایت مرحوم سید احمد آقا خمینی: امام می گفتند الان که قضیه فتح خرمشهر پیش آمده بهترین موقع برای پایان جنگ است

امام می گفتند اگر بناست که شما جنگ را ادامه بدهید بدانید که اگر این جنگ با این وضعی که شما دارید ادامه یابد و شما موفق نشوید دیگر این جنگ تمام شدنی نیست و ما باید این جنگ را تا نقطه ای خاص ادامه بدهیم و الان هم که قضیه فتح خرمشهر پیش آمده بهترین موقع برای پایان جنگ است.

فتح خرمشهر به روایت خاطرات

فتح خرمشهر به روایت خاطرات

فرمانده عراقی از یک جوان ایرانی که به اسارت گرفته شده بود، خواست که به امام خمینی فحش بدهد. جوان ایرانی نپذیرفت و آن فرمانده دستور داد او را تیر باران کردند.

روایتی از پاسخ امام به خبرنگار فرانسوی درباره برخورد حکومت اسلامی با مردم

روایتی از پاسخ امام به خبرنگار فرانسوی درباره برخورد حکومت اسلامی با مردم

روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی بود، نوفل لوشاتو محل رفت و آمد خبرنگاران و مهمانان خارجی و ایرانی بود، همه مسائل آینده ایران از امام پرسش می شد. از جمله سوال های مهم، چگونگی حکومتی بود که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی قرار بود تشکیل شود که امام به روشنی به این سوال پاسخ می دادند. جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد.

خاطراتی از شیوه برخورد حضرت امام با ارتشیان

خاطراتی از شیوه برخورد حضرت امام با ارتشیان

یک بار که با جمعی از پرسنل نیروی دریایی ارتش در حسینیۀ جماران به محضر امام شرفیاب شدیم در ابتدای برنامه، گروه سرود و موزیک ارتش شاخه های گلی را که در دست داشتند به سمت جایگاه امام پرتاب می کردند. بعد از لحظاتی دیدم حاج احمد آقا و آقای انصاری که در کنار امام بودند شاخه های گل را از زمین برمی داشتند و به امام می دادند و ایشان با مهربانی و تبسم خاصی آنها را به میان جمعیت پرتاب می کردند.

امام هر شب به زیارت امیرالمؤمنین (ع) می رفت و بارها می گفت که دشمن مرا به این موهبت الهی رساند

امام هر شب به زیارت امیرالمؤمنین (ع) می رفت و بارها می گفت که دشمن مرا به این موهبت الهی رساند

برای اولین بار که امام به نجف آمدند اول از همه یکراست به حرم مطهر امیرالمؤمنین (ع) مشرف شدند و بعد وارد مراسم استقبالی شدند که به مناسبت ورودشان تدارک دیده شده بود. امام در سال اول اقامتشان در نجف یک سال تمام، روزی دوبار صبح و شب به حرم مشرف می شدند.

روایت فاطمه طباطبایی از ماه رمضانی که در نجف گذشت

روایت فاطمه طباطبایی از ماه رمضانی که در نجف گذشت

نجف آب و هوای خشک و گرمی دارد. گرمای تابستانش به قدری آزاردهنده است که مردم به سرداب ها پناه می بردند. روزه داری در این آب و هوا بسی دشوار است آن هم برای کسی که از میانسالی عبور کرده است.

روزهای پایانی ماه شعبان و نکته های ناب عرفانی در نامه امام به عروسشان

روزهای پایانی ماه شعبان و نکته های ناب عرفانی در نامه امام به عروسشان

چند صباح پیش از ورود به ماه مبارک رمضان، امام خمینی در نامه ای خطاب به فاطمه طباطبایی، عروسشان، به نکته های مهمی اشاره کردند.

آیا اختلاف امام با بزرگان حوزه مانع احترام به آنها می شد؟/روایت همسر امام از احترامی که ایشان برای بزرگان حوزه قائل بود

آیا اختلاف امام با بزرگان حوزه مانع احترام به آنها می شد؟/روایت همسر امام از احترامی که ایشان برای بزرگان حوزه قائل بود

روش امام در مبارزه با رضا خان و بعدها محمدرضا پهلوی با سیره بزرگان حوزه مانند آیات الله بروجردی و شیخ عبدالکریم حائری متفاوت بود. امام روحیه ظلم ستیزی قوی ای داشت اما این روحیه و منش هیچ گاه باعث نشد که کوچکترین بی احترامی ای از سوی امام نسبت به این بزرگواران صورت گیرد.

چرا حاج احمد آقا مشاوری امین برای امام بود؟ فاطمه طباطبایی روایت می کند

چرا حاج احمد آقا مشاوری امین برای امام بود؟ فاطمه طباطبایی روایت می کند

حاج احمد آقا بسیار دقیق و باهوش بود. هیچ وقت گرفتار جوسازی ها نمی شد و سعی می کرد حرف همه را بشنود و همه شنیده ها را بی کم و کاست به امام منتقل کند. همسر ایشان این خصلت ها را روایت کرده است.

روزهای آخر زندگی امام و همسرشان چگونه گذشت؟

روزهای آخر زندگی امام و همسرشان چگونه گذشت؟

شصت سال با خمینی روح الله در بالا و پایین های بسیار زندگی همراه بود و خم به ابرو نمی آورد، در ناز و نعمت بزرگ شده بود اما به زندگی سر و ساده حاج آقا روح الله دل سپرده بود و همراهی شد که جا پای قدم های همسرش می گذاشت و پیش می رفت. اما با همه سختی های زندگی هیچ روزی سخت تر از رفتن آقاروح الله نبود.

مرور چند خاطره خواندنی از لحظات ورود شکوهمندانه امام خمینی به قم

مرور چند خاطره خواندنی از لحظات ورود شکوهمندانه امام خمینی به قم

امام تصمیم گرفته بودند به قم باز گردند، همه مسائل امنیتی و پزشکی در نظر گرفته شد و کم کم خبر به گوش مردم رسید. جمعیت عظیمی از دور و نزدیک خود را به قم رساندند. شهر آذین شده بود. خیل جمعیت در ورودی شهر اجازه حرکت اتومبیل امام را نمی داد...

در دیدار امام و شواردنادزه چه گذشت؟ روایت متفاوت شوارد نادزه از امام

در دیدار امام و شواردنادزه چه گذشت؟ روایت متفاوت شوارد نادزه از امام

نامه تاریخی امام خمینی به گورباچف، رئیس جمهور شوروی که خبر از خرد شدن استخوان های کمونیسم می داد، او را به واکنش واداشت و پاسخش را به همراه وزیر خارجه اش، ادوارد شوارد نادزه راهی جماران کرد. روایت او و برداشتش از شخصیت و برخورد امام شنیدنی است.

روایت محمود بروجردی از روزی که امام نترسید

روایت محمود بروجردی از روزی که امام نترسید

بعد از آزادی امام از زندان، مراجع به دیدن ایشان می آمدند، مرحوم دکتر محمود بروجردی به روایت یکی از این دیدارها پرداخته است.

صفحه 5 از 54 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | بعدی >