قرار بود اعضای کانون نویسندگان ایران برای دیدار با امام به محل اقامتشان بروند. آن روزها دیدارها در مدرسه علوی انجام می شد. سیمین دانشور هم از اعضای این کانون بود که برای ملاقات رفته بود.
سیزدهم آبان ماه سال ۴۳ بود که امام را شبانه از قم به تهران منتقل کرده و سپس ایشان را به ترکیه تبعید کردند.
در اینکه چرا فرانسه به عنوان مقصد هجرت امام خمینی انتخاب شد، افراد آگاه از این موضوع، به روایت آن پرداخته اند، اما آنچه سید احمد آقا خمینی گفته از اهمیت بیشتری برخوردار است چرا که او برای تصمیم گیری کنار امام بوده و بی هیچ واسطه ای هجرت را روایت کرده است.
سازمان امل به همت شهید مصطفی چمران و با عنایت امام موسی صدر شکل گرفته بود و جمعی از شیعیان لبنانی زیر پرچمش گرد آمده بودند تا پایه های یک قدرت نظامی توانمند را بنیان بگذارند.
آیت الله العظمی صانعی سال ها در محضر امام شاگردی کرد. او به روایتی از جلسه آخر درس کلاس امام پرداخته است.
منافقان یک به یک مسئولان رده بالای نظام را نشانه گرفته بودند. از نماینده مجلس و وزیر گرفته تا رئیس دیوان عالی کشور و رئیس جمهور. قصدشان زمین زدن نظام جمهوری اسلامی بود. روایت آیت الله خامنه ای از چگونگی با خبر شدن از شهادت رئیس جمهور رجایی خواندنی است.
مرحوم حجت الاسلام و المسلمین سید علی اکبر محتشمی پور از حضور مشتاقانه حاج آقا مصطفی خمینی در پیاده روی اربعین روایتی خواندنی دارد.
عملیات مرصاد با تار و مار کردن منافقان و در هم کوبیدنشان به انتها رسید. چند تن از فرماندهان برای ارائه گزارش کار خدمت امام رسیدند.
مرحوم آیت الله مومن از چگونگی عزاداری امام برای حضرت سیدالشهدا سلام الله علیه گفته است.
روز تاسوعا بود. امام خمینی وارد خیمه شدند و نشستند. آنگاه از مرحوم محتشمی پور خواستند که روضه بخواند.
اینکه بزرگان دینی چگونه به تعظیم شعائر می پرداختند، چراغ راه ماست. امام خمینی شاگرد مکتب اهل بیت علیهم السلام است و شیوه ایشان ما را به سرمنزل رهنمون می شود.
یکی دو تن از فضلا را به درس امام می فرستادند تا ببینند فضای درس چگونه است بعد که نمی آمدند کارشکنی ها شدت می گرفت.
سازمان مجاهدین یا همان سازمان منافقین، یک تشکیلات جدی مسلحانه مقابل رژیم شاه بودند که بعدها دچار انحرافات ایدئولوژیک شدند و آنقدر به انحراف کشیده شدند که با پیروزی انقلاب اسلامی به روی مردم اسلحه گشودند و دست به ترور سران نظام جمهوری اسلامی زدند.
هاشمی رفسنجانی: لحظات آخر تنفس طبیعی بود. امام به زحمت نفس می کشیدند. فقط یک بار چشم باز کردند و بستند و این آخرین نگاه شان بود. دکترها با عجله قلب را با ماساژ و شوک برقی و باتری و ریه را با تنفس مصنوعی به کار انداختند...
مراسم دومین سالگرد درگذشت مرحوم حجت الاسلام و المسلمین سید محمود دعایی، با سخنرانی سید حسن خمینی، مجید مجیدی، رضا امیرخانی و یونس شکرخواه در حسینیه شماره یک جماران برگزار شد.
شهید مرتضی مطهری در میان خاطرات خود به روزها و ساعت های شیرینی اشاره می کند و آن را از لحظه های فراموش نشدنی عمرش می داند که سر کلاس درس امام می گذشته است.
زمستان های جماران سخت بود و برف که می بارید سخت تر می شد. طوری که همه کوچه ها را برف می گرفت و عبور و مرور را غیرممکن می کرد. کارگران شهرداری زحمت رفت و روب برف ها را می کشیدند و...
گفتم: به هر حال کار طنز است، سخت است. یک چیزی اگر من گفتم دل شما شکسته است یا انقلاب لطمه ای خورده شما من را ببخشید. گفتند: نه، من چنین چیزی ندیدم. گفتم: برای من دعا کنید که از راه راست منحرف نشوم. ایشان گفتند: من برای همه دعا می کنم.
انقلاب اسلامی پیروز شده بود و گروه های مختلف مردمی و قشرهای خاص به دیدار امام خمینی می رفتند. یکی از این گروه ها، اعضای کانون نویسندگان ایران بود. سیمین دانشور هم بود و...
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.