پاسخی که امام به اظهار دلتنگی یک اسیر داد

امام خمینی در شهریور ماه سال ۶۵ به نامه یکی از اسرای دربند رژیم بعثی پاسخ داد.

عناوین مطالب خاطرات شفاهی

زود تسلیم گفته‏های استاد نشوید

زود تسلیم گفته‏های استاد نشوید

حرفهای من وحی مُنزل‏ نبود که قابل رد کردن نباشد.

مسیح یا نماینده مسیح

مسیح یا نماینده مسیح

به خاطر دارم شبهای نوفل لوشاتو را که مدت شش شب نماز مغرب و عشا را در محضر امام بوده‏ام.

حسینیه جماران

حسینیه جماران

امام نگذاشتند که تغییرى به‏منظور تجمل و زیبایى در حسینیه جماران ایجاد شود.

برکت کارها در تقسیم‏کار

برکت کارها در تقسیم‏کار

صاحب جواهر آن شب در کنار جنازۀ فرزندشان نشستند و به مقدارى که هر شب مى‏نوشتند همانجا نوشتند

هرگز چنین اجازه‏ ای نمی‏دهم

هرگز چنین اجازه‏ ای نمی‏دهم

امام طبق برنامهٔ همه روزه در مجلس درس حاضر گردید و با یک دنیا آرامش و اطمینان به تدریس پرداخت.

هر دو خنده‏مان گرفت

هر دو خنده‏مان گرفت

مرحوم حاج‏آقا مصطفى تعریف مى‏کردند که: «ما (ایشان و پدرشان حضرت‏امام) توى بحث‏هایى که مى‏کردیم گاهى که بحث جدى مى‏شد

نماز اول وقت در اوج بیماری

نماز اول وقت در اوج بیماری

عرض کردم: «آقا شما در فقه مجتهد هستید و من در طب.

ارادت برادر ارتشى

ارادت برادر ارتشى

در همان اوایل اسارت، یکى از برادران ارتشى را گرفتند و از او خواستند به امام توهین کند..

بافته‏هایشان را پنبه مى‏کردیم

بافته‏هایشان را پنبه مى‏کردیم

گاهى آخوندهایى از بغداد مى‏آمدند تا براى ما صحبت کنند و کارى کنند ما دست از‏امام‏و انقلاب برداریم.

چرا او را معالجه نمى‏کنند؟

چرا او را معالجه نمى‏کنند؟

یک روز فاطمه با بچه‏ها در بیت امام مشغول بازى بود، ناگهان شنید که بچه‏ها مى‏گویند امام آمد.

رعایت دیگران

رعایت دیگران

امام فرمودند: چون در قم رسم نیست بچه‏ها توپ داشته باشند

همجواری شما برای ما مغتنم است

همجواری شما برای ما مغتنم است

وقتی امام به قم رفته بودند، در کوچه استاد علامه طباطبایی ساکن شده بودند.

خط مشی امام

خط مشی امام

این خط‏مشى علامت یک تمرینى است که از اول نوجوانى داشتند.

امام در زمستان جماران

امام در زمستان جماران

آن جناب در سرماى سوزان در رواق کوچک خانه خود روى یک صندلى کهنه نشسته بودند

از فقرنمایی بدشان می‏آمد

از فقرنمایی بدشان می‏آمد

به اعتراف بسیاری از شاگردان امام، معظم له از نفاق و ریاکاری متنفّر بودند.

کار بیخودی کرده‏اید

کار بیخودی کرده‏اید

هنگامی که می‏‏خواستیم از نماز جماعت امام با شخصیتهای سیاسی و خانواده شهدا در ماه رمضان فیلمبرداری کنیم

مزاج من برنمی‏دارد

مزاج من برنمی‏دارد

روزی شنیدم که امام در ماه رمضان، با یک تخم‏مرغ و یکی دو چایی افطار می‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏کرده‏اند.

خرج این روش کمتر نیست؟

خرج این روش کمتر نیست؟

قبل از سال 42 بود که پله‏های جلوی ایوان منزل امام ساییده شده بود.

صفحه 8 از 11 < قبلی | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | بعدی >

پیش خوان

به مناسبت در گذشت استاد احمد علی راغب؛

خاطره ای از استاد راغب

بازخوانی بخشی از خاطرات فاطمه طباطبایی:

مقدمات خواستگاری و ازدواج سید احمد خمینی چگونه فراهم شد

امام خمینی (ره): موعظۀ من به شما آقایان این است که شما در محضر خدا هستید؛ وهمۀ ما در محضر‏‎ ‎‏خدا هستیم. همین جا که ما نشسته ایم، با هم صحبت می کنیم محضر خداست. همه پیش‏‎ ‎‏چشم خدا هستیم.

سیمای بشاش امام

امام خمینی (ره): خدای ما امر کرده است که ما دفاع کنیم از‏‎ ‎‏خودمان، دفاع کنیم از نوامیسمان، دفاع کنیم از اسلام

سلاح ما، میکروفون ما

‏‏ ‏امام خمینی (ره): خدا می داند که من هر وقت نظرم به این جوانهایی که عازم جبهه هستند و با شور و شعف، دارند به جبهه ها می روند، از خودم خجالت می کشم

فرماندهی بی نظیر

پیشنهاد سردبیر

به مناسبت در گذشت استاد احمد علی راغب؛

خاطره ای از استاد راغب

بازخوانی بخشی از خاطرات فاطمه طباطبایی:

مقدمات خواستگاری و ازدواج سید احمد خمینی چگونه فراهم شد

امام خمینی (ره): موعظۀ من به شما آقایان این است که شما در محضر خدا هستید؛ وهمۀ ما در محضر‏‎ ‎‏خدا هستیم. همین جا که ما نشسته ایم، با هم صحبت می کنیم محضر خداست. همه پیش‏‎ ‎‏چشم خدا هستیم.

سیمای بشاش امام

امام خمینی (ره): خدای ما امر کرده است که ما دفاع کنیم از‏‎ ‎‏خودمان، دفاع کنیم از نوامیسمان، دفاع کنیم از اسلام

سلاح ما، میکروفون ما

‏‏ ‏امام خمینی (ره): خدا می داند که من هر وقت نظرم به این جوانهایی که عازم جبهه هستند و با شور و شعف، دارند به جبهه ها می روند، از خودم خجالت می کشم

فرماندهی بی نظیر