تحلیلی از مبانی فکری و ضرورت علمی تشکیل کنگره

  دکتر مسعود درخشان

دبیر و مسئول کمیتۀ علمی کنگره

 الگوی فکری، باورها، و نظام ارزشی رهبران انقلاب نقش تعیین کننده ای در مسیر تاریخی تحولات جوامع انسانی داشته است. بررسی ابعاد مختلف شخصیت رهبران انقلاب برای تجزیه و تحلیل پویایی جوامع و پیش بینی روند تغییرات آن یک امر ضروری است، و لذا این گونه تحقیقات جایگاه ویژه ای در قلمرو مباحث علوم انسانی دارند. مطالعۀ این مسائل موقعی از اهمیّت بیشتر علمی برخوردار است که زیربنای یک انقلاب را فرهنگ و ایدئولوژی تشکیل دهد؛ و انقلاب اسلامی در ایران مصداق بارز آن است. این انقلاب به جهات ریشه های فرهنگی و تاریخی، جامعیت و فراگیری، و تبیین ساده و روشن اهداف آن، احتمالاً در نوع خود منحصر به فرد است، و در تمامی ابعاد مختلف تبلور و شکل گیری آن، شخصیت رهبر انقلاب نقش درجه اول را داشته است. به علت ثبت دقیق رویدادها و وجود مجموعۀ کاملی از اطلاعات، مسألۀ نقش شخصیت رهبری در تاریخ تحولات انقلاب اسلامی می تواند برای محققین و پژوهشگران علوم انسانی در ایران و سایر کشورها بویژه مجامع اسلامی، موضوع یک تحقیق جامع باشد.

برگزاری این کنگره به عنوان اولین قدم در یک مسیر طولانی از تحقیق و پژوهش است. انتظار این است که بتوان در این گونه محافل به بررسی ابعاد مختلف اندیشه های اقتصادی حضرت امام(س) و نقش آن در دینامیسم تحولات انقلاب اسلامی در ایران پرداخت. این مسأله نه تنها از نقطه نظر تحلیلهای کاربردی در تجزیه و تحلیل رویدادهای جاری در نظام اقتصاد ایران و پیش بینی علمی تحولات آیندۀ آن حایز اهمیت فراوان است، بلکه در شکل گیری اندیشه های اقتصاد اسلامی از دیدگاه صرفاً نظری نیز بسیار مهم است.

تا قبل از حضرت امام(س) و به دلیل عدم وجود نظام اسلامی در موضع قدرت سیاسی، اولاً پژوهش در اقتصاد اسلامی صرفاً منحصر به تحلیلهای تئوریک بود، و ثانیاً حوزه های علمیه و دانشگاهها دو برداشت تقریباً متفاوتی در این زمینه داشتند. مطالعات اقتصاد اسلامی در حوزه های علمیه عمدتاً در چارچوب تحلیلهای فقهی از مسائل اقتصادی خلاصه می شد، که مبنای استنتاج علی القاعده مبتنی بر کتاب و سنت، و روش استدلال متکی بر علم اصول بود که ثمرات آن به صورت مجموعه ای از احکام فقهی در موضوعات اقتصادی ظاهر می شد. در دانشگاهها مباحث اقتصاد اسلامی بیشتر پیرامون اثبات این قضیه متمرکز بود که اسلام دارای یک سیستم اقتصادی با خصوصیاتی ویژه است به  گونه ای که با حفظ مزایا و محاسنِ نظامهای دیگر اقتصادی، از معایب و مفاسد آنها کاملاً مبرّاست.

با ظهور حضرت امام(س) و اقامۀ نظام حکومت اسلامی این پرسش که «ویژگیهای مطلوب نظام اقتصادی در عمل چیست؟» به طور بسیار جدی مطرح شد. حضرت امام(س) با طرح مسألۀ «جایگزین کردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام توسط علمای اسلام و محققین و کارشناسان اسلامی» آرامش و تعادل ایستای هزار سالۀ حوزه های علمیه؛ که وظیفۀ خود را منحصر در استنباط مجموعۀ احکام اسلامی در موضوعات اقتصادی می دانستند، به هم زد، و در عین حال به فضای ایده آلیستی دانشگاهها - که در جستجوی یک نظام مطلوب اقتصادی در عالم تئوری بودند - انگیزه و تحرّک جدیدی در جهت طراحی الگوهای کاربردی در اقتصاد اسلامی بخشید. این سؤال که «برای رسیدن به یک الگوی مطلوب از سیاستهای اقتصادی و بر اساس تعالیم اسلام چه باید کرد» هم قلمرو مطالعات فقهی، و هم حوزۀ کارشناسی اقتصاد را عمیقاً متأثر کرده است؛ که خود از بزرگترین دستاوردهای اندیشه های اقتصادی حضرت امام بوده است. با اینکه هدف در الگوی مطلوب سیاستهای اقتصادی بوضوح از فرمایشات حضرت امام(س) استنباط می شود، که همانا تأمین منافع محرومین و پابرهنه ها و خروج جهان مستضعفین و مسلمین از تنگنا و فقر معیشت است، اما روش کار یعنی ارائه طرحها و برنامه های سازنده، بر عهدۀ کارشناسان امور اقتصادی قرار داده شده است.

بدیهی است طرحها و برنامه ها در قالب استراتژیها و سیاستهای اقتصاد کلان صورت می گیرد. هر مجموعۀ معینی از سیاستهای اقتصادی، فرمبندی اجتماعی و سیاسی متناسب با خود را می طلبد و بتدریج فضای فرهنگی هماهنگ با خود را تقاضا می کند. در چنین چارچوبی است که مبانی نظری سیاستهای اقتصادی و الگوهای کاربردی برای دوره های بعد شکل می گیرد. این پروسۀ تأثیر و تأثر متقابل سیاستهای اقتصادی بر عینیت اقتصادی و بالعکس، اگر تحت نظارت و کنترل مستمر نباشد و آثار فرهنگی، سیاسی، و اجتماعی سیاستهای اقتصادی بدقت ملاحظه و اندازه گیری نشود چه بسا وضعیت اقتصادی در آینده ای نه چندان دور چنان از اهداف و مقاصد اولیه فاصله بگیرد که رفع انحراف بسادگی مقدور نباشد.

پرسشی که عمدتاً بلافاصله پس از پایان جنگ تحمیلی در جامعۀ اقتصاددانان کشور مطرح شد این بود که: روش کار و الگوهای مطلوب سیاستهای اقتصادی چه باید باشد؟ آیا باید در راستای همان سیاستهای اقتصادی دوران جنگ حرکت کرد؟ آیا باید سیاستهای اقتصادی جمهوری اسلامی را بر اساس مدلهایی تدوین کرد که بانک جهانی توصیه می کند؟ آیا باید خصوصی سازی در اقتصاد را، به همان شیوه ای که امروز در کشورهای در حال توسعه متداول است بپذیریم؟ آیا باید الگوهای سیاست رشد و توسعه و تأمین اجتماعیِ متداول در کشورهای پیشرفتۀ صنعتی را به عنوان روش کار خود در طراحی برنامه های مدیریت اقتصادی قبول کنیم؟

پذیرش بی قید و شرط یک الگوی خاص در سیاستهای اقتصادی برای نظام جمهوری اسلامی و فراموش کردن سایر الگوها قطعاً متأثر از یک بینش غیرعلمی است. بحث در این نیست که چه الگویی در سیاستهای اقتصادی برتری مطلق دارد، بلکه مسأله در بررسی دقیق آثار و پی آمد اجرای سیاستهای اقتصادی است. باید در یک فضای کاملاً علمی و به دور از جهتگیریهای حزبی و گروهی و با استفاده از روشهای علمی به تجزیه و تحلیل آثار فرهنگی، سیاسی، و اجتماعی سیاستهای نوین اقتصادی پرداخت؛ و قبل از حصول اطمینان در هماهنگی و سازگاری این آثار با اهداف اصلی نظام اقتصاد اسلامی از اجرای آنها خودداری کرد؛ و یا در صورت ضرورت با احتیاط کامل حرکت کرد. این مسأله در مقطع فعلی، که سیاستهای جدید اقتصادی از نقطه نظر تئوریک در مرحلۀ شکل گیری و در ابعاد کاربردی در مراحل اولیه اجراست، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. به همین دلیل بررسی دقیق اندیشه های اقتصادی حضرت امام(س) در این مرحله از تحولات اقتصادی کشور یک ضرورت است.

چگونگی «جایگزین کردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام» را حضرت امام(س) بر عهدۀ کارشناسان اقتصادی قرار داده اند، اما وظیفۀ کارشناسان و علمای اسلام مقدمتاً این است که خصوصیات سیستم صحیح اقتصادی را با توجه به مجموعه رهنمودهای حضرت امام(س) کشف و استخراج نمایند؛ و آن را به عنوان معیار و میزان در طراحی الگوهای اجرایی و سیاستهای اقتصادی به کار گیرند. امید است که این کنگره اولین حرکت سیستماتیک در این زمینه باشد تا ان شاءالله بتوان در راستای تحقق سیستم صحیح اقتصادی از مجموعۀ رهنمودهای حضرت امام(س) و متناسب با ساختار فرهنگی، سیاسی، و اجتماعی جامعه و هماهنگ با امکانات داخلی و سازگار با شرایط بین المللی به طراحی الگوهای مناسب جهت انتقال از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب پرداخت.

مع ذالک در کوتاه مدت چه بسا خطر اصلی در عدم شناخت دقیق از جزئیات یک سیستم صحیح اقتصادی در اندیشه های حضرت امام(س) نباشد. خطر عمده در فراموش کردن آن است. هرگاه در یک نظام اقتصادی معیارهای انقلابی اسلامی فراموش شود و میزان در صحت و سقم سیاستگذاریهای اقتصادی مبهم گردد، آنگاه پویایی و قدرت نظام، به جای جهتگیری در مسیر «خارج کردن جهان مستضعفین و مسلمین از تنگنا و فقر معیشت» به اهرمی برای به حداکثر رساندن سود در حوزۀ تولید و حداکثر کردن مطلوبیت در حوزۀ مصرف تبدیل خواهد شد. اقتصاد اسلامی در چنین شرایطی تبدیل به یک سیستم صرفاً تجاری برای تراکم سرمایه در چارچوب احکام اسلامی می شود. بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام(س) تنها راه موجود برای پرهیز از این خطر بالقوه است، و لذا این گونه مطالعات در مقطع کنونی نه تنها از اهمیت علمی ویژه ای برخوردار است بلکه رسالتی است تاریخی که بر عهدۀ جامعه اقتصاددانان معاصر قرار گرفته است.

اولین «کنگرۀ بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام(س)» کاشف از این حقیقت است که جامعۀ اقتصاددانان در حوزه و دانشگاه دقیقاً به این امر خطیر واقف هستند. همزمانی این کنگره با مراسم عبادی - سیاسی حج طبعاً موجب شده است که بسیاری از اندیشمندان و صاحبنظران فرصت کافی برای تهیۀ مقاله و مشارکت فعال در کنگره را نداشته باشند. مع ذالک تهیه و ارسال بیش از 120 مقاله در زمانی کمتر از شش ماه دلیل علاقه مندی و ظرفیت بالای تحقیق و پژوهش است.

به نظر اینجانب موفقیت بیشتر در کشف سیستم صحیح اقتصادی در اندیشه های اقتصادی حضرت امام(س) در ابعاد فقهی و کاربردی آن مستلزم یک حرکت تحقیقی بلندمدت در چارچوب یک فضای تحقیقاتی مناسب است که ارتقای سطح عمومی تحقیقات در اقتصاد اسلامی یک پارامتر اساسی برای آن محسوب می شود. باید در تمام زوایای فقهی و ابعاد تحلیلی و کاربردی نظرات حضرت امام(س) به تجزیه و تحلیل علمی پرداخت، تا جامعۀ اقتصاددانان با درک عمیقتر اندیشه های اقتصادی آن حضرت به افقهای تازه ای در قلمرو این گونه مطالعات دست یابند. به نظر می رسد فقط با ظهور افقهای جدید و بسط قلمرو مباحث و مکانیسم استدلال و استنتاج – چه در حوزۀ فقه و چه در زمینه های کاربردی - می توان به کشف سیستم صحیح نظام اقتصادی از دیدگاه حضرت امام نایل شد.

طرح تأسیس «مرکز مطالعات اندیشه های اقتصادی حضرت امام(س)» حرکتی در این راستاست. توصیۀ اینجانب این است که در این مرکز بتوان از طریق مشارکت و تلفیق افکار و نظرات سه محور دانشگاه، حوزه های علمیه، و مؤسسات پژوهشی دولتی و غیردولتی، به بررسی و تبادل نظر در اندیشه های اقتصادی آن حضرت پرداخت. مشارکت فعال و نظارت دقیق یاران و شاگردان دانشمند آن حضرت - که مفسران واقعی رهنمودهای ایشان هستند - شرط لازم در موفقیت این مرکز به شمار می آید؛ و شرط کافی، حفظ فرهنگ انقلابی به عنوان زمینۀ مطالعه و تحقیق در اندیشه های اقتصادی حضرت امام(س) است. فرمایشات و رهنمودهای حضرت امام(س) در یک فضای انقلابی شکل گرفته و باید ضرورتاً در بستر یک فرهنگ انقلابی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. امید است که ان شاءالله نتایج اولین دوره از تحقیقات این مرکز، موضوع دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام(س) باشد.

والسلام

 

منبع: منتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س)، ص 13.

. انتهای پیام /*