حجت الاسلام والمسلمین دکتر احمدی در خاطره ای می‌گوید:

کشور در اوج جنگ بود. نه جا داشتیم و نه پول. وضع سمت (سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها) را خدمت آیت ا... خامنه‌ای مطرح کردم یک روز به اتفاق معظم له و اعضای شورا رفتیم خدمت حضرت امام، تابستان سال ۱۳۶۴ بود.

بعد از اینکه شورا تمام شد و اعضا رفتند، ایشان دست بنده را گرفت و فرمود که موضوع را خدمت امام مطرح کنیم و خودشان موضوع را مطرح کردند که فلانی قرار است مؤسسه‌ای دایر کند برای تدوین کتب درسی برای دانشگاه‌ها. حضرت‌عالی سه چهار میلیونی به ایشان کمک کنید. امام سر مبارکشان را بلند کرد و بنده کم دیده‌ام که ایشان به آن اندازه در جایی خرسند شده باشند. تبسمی نزدیک به خنده از لب مبارکشان ظاهر شد و با چهر‌ه ای متبسم رو کردند به آیت ا... خامنه‌ای و فرمودند: باشد، کمک می‌کنم... طولی نکشید که دیدیم که جناب آقای شیخ حسن صانعی یک میلیون تومان اسکناس پانصد تومانی برای ما فرستادند. صادقانه می‌گویم، قسم می‌خورم از روزی که این پول به سازمان ما آمد آنچنان برکتی داشت که از زمان دایر شدن این سازمان به هیچ وجه نیاز مالی پیدا نکردیم. به برکت‌‌ همان پول اولیه همیشه مبلغی قابل ملاحظه اندوخته داریم. به دوستان همیشه می‌گویم که بیت‌المال را نگیریم که بماند. آن پولی که امام دادند تبدیل شده است به یک سازمانی بزرگ به‌طوری که ما آن روز یک اتاق هم نداشتیم.


(برگرفته از خاطرات دکتر احمد احمدی، طریق جاوید، ص ۸۸)

. انتهای پیام /*