پرتال امام خمینی(س): سید حمید روحانی: در مدت 15 سال اقامت در نجف اشرف وقتی مقامات دولتی که بحضور ایشان می آمدند، حاضر نبودند در اندرونی منزل خود آنها را بپذیرند. وقتی که حضرت امام(س) به زندان کشیده شدند چند باری مقامات مختلف با ایشان ملاقات کردند. وزیر کشور، رئیس سازمان امنیت و ... به دیدارشان آمدند. وقتی که حضرت امام(س) از زندان آزاد شد سخنرانی خود را به موضوع دیدار ها اختصاص و برای مردم با دقت هر چه تمام تر توضیح دادند که در زندان با چه کسی ملاقات کرده و بین آنها چه گذشت و این خیلی عجیب است. آنچه در ادامه می خوانید مطلب منتشر شده در شماره آخر هفته نامه حریم امام(379) با حجت الاسلام والمسلمین سید حمید روحانی در باره شخصیت حضرت امام(س) است که از نظر می گذرد:
- مهمترین ویژگی حضرت امام صداقت ایشان با مردم بود
هر چه انسان در باره حضرت امام(س) آگاهی و مطالعه داشته باشد باز هم نمی تواند سیره و رفتارهای ایشان را بخوبی بازگو کند. حضرت امام(س) دریای بیکرانی است که ویژگی های ایشان را نمی توان در یک مصاحبه کوتاه تبیین کرد اما به مصداق: آب دریا را اگر نتوان کشید، هم به قدر تشنگی باید چشید؛ عمل می کنم و مطالب و خاطراتی را عرض می کنم. آنچه مسلم است این است که حضرت امام(س) ویژگی های برجسته زیادی داشتند که در پیروزی انقلاب نقش اساسی و مهمی داشت. بله به نظر من اولین ویژگی حضرت امام(س) این بود که خیلی با مردم صداقت داشت. با مردم با راستی و درستی حرف می زدند و آنها را محرم راز می دانست و در هر شرایطی، تاکید می کنم در هر شرایطی چیزی از مردم پنهان نمی کرد. تا آن اندازه با مردم صداقت داشت که حاضر نبودند کلمه و یا مطلبی بیان کنند، که از نظر مردم پوشیده و پنهان مانده باشد.
- در نجف هم همین برنامه بود
در مدت 15 سال اقامت در نجف اشرف وقتی مقامات دولتی که بحضور ایشان می آمدند، حاضر نبودند در اندرونی منزل خود آنها را بپذیرند. وقتی که حضرت امام(س) به زندان کشیده شدند چند باری مقامات مختلف با ایشان ملاقات کردند. وزیر کشور، رئیس سازمان امنیت و ... به دیدارشان آمدند. وقتی که حضرت امام(س) از زندان آزاد شد دو سخنرانی خود را به موضوع دیدار ها اختصاص و برای مردم توضیح دادند که در زندان با چه کسی ملاقات کرده و بین آنها چه گذشت و این خیلی عجیب است.سخنرانی حضرت امام(س) در مسجد اعظم، در 16 فروردین 1343 که از زندان آزاد شد مربوط به گفتگویی است که با وزیر کشور انجام دادند و آنرا برای مردم اینگونه بیان کردند که وزیر کشور آمد و به من گفت که دولت گذشته با شما بد رفتاری کردند (منظور اسدالله علم بود)، و الحمدولله اکنون دولتی بر راس قدرت قرار گرفته است که بسیاری از اعضای کابینه او از خانواده روحانیون هستند. (منظورحسنعلی منصور بود). حضرت امام(س) در سخنرانی برای مردم گفت که من به آن آقا جواب دادم ما نه با آن دولت پدرکشتگی داشتیم و نه با شما عقد اخوت داریم. ما ناظر اعمال شما هستیم اگر اعمال شما مانند آنها باشد به همان نحوی که آنها رفتند و روسیاه شدند، شماها هم می روید! اما اگر تغییر روش داده اید و به قانون اسلام احترام گذاشته اید، قانون ضد اسلامی را ملغی کردید... نکته اینجاست یک دفعه حضرت امام(س) یک مکثی می کند و میگوید که این جمله را که الان به زبان آوردم، آنجا این جمله را نگفتم! که اگر قانون ضد اسلامی را ملغی کردید! این حرکت حضرت امام، خیلی حرف دارد. یعنی حضرت امام(س) تا این حد با مردم صداقت دارد.
حالا نمونه هایی از این موضوع هم عرض می کنم که بسیار مهم بود این بود که حضرت امام(س) حتی با دشمن خود هم صداقت داشت. وقتی حضرت امام(س) مجبور شد آتش بس را بپذیرد و بر اثر رفتار ناشایست برخی یاران جام زهر سر بکشد! سیل جمعیت به سوی جبهه ها سرازیر شد و جبهه ها آکنده از مردمی شد که به عشق امام به جبهه ها آمدند. فرماندهان جبهه ها و جنگ با امام تماس گرفتند که اگر صلاح می دانید حمله ای برق آسایی به خاک عراق داشته باشیم و بخشی از سرزمین عراق را تصرف کنیم که اگر روزی بر سر میز مذاکره نشستیم دست مان خالی نباشد! حضرت امام(س) جواب دادند اکنون که آتش بس را پذیرفتیم دیگر تخلف نخواهیم کرد! امام با دشمنانش هم حاضر نبود با بی صداقتی برخورد کند.
- خبر شهادت سید محمدرضا سعیدی
ویژگی دیگر حضرت امام(س) این بود که هیچ وقت به هیچ انسانی حاضر نبودند نسبت تاروا بدهند. مثال مهم در این زمینه را عرض می کنم: در نجف بودیم که خبر شهادت سید محمدرضا سعیدی رسید. بعد از اینکه این خبر آمد همه انتظار داشتند که حضرت امام(س) یک عکس العملی نشان بدهند. اما ایشان حاضر نبود بیانیه ای صادر کنند و فرمودند این موضوع برای من ثابت نشده است و تا ثابت نشود نمی توانم بیانیه بدهم! موضوع طولانی شد و ما هم خیلی ناراحت بودیم؛ بنده خدمت حضرت امام(س) رفتم با اعتراض! حضرت امام(س) باز هم فرمود که من نمی توانم نسبت نا روایی بدهم به کسی؛ چراکه هنوز برای من ثابت نشده است که ایشان زیر شکنجه کشته شده باشد و بدون تحقیق به کسی نسبتی نمی دهم. به کتاب نهضت امام خمینی جلد دوم صفحه 901 نگاه کنید که سرانجام منجر به آنجا شد که حضرت امام(س) برای آگاهی از شهادت آیت الله سعیدی کسی را به ایران بفرستند. به بنده فرمودند از آقایان که گذرنامه رسمی دارند و می توانند رفت و آمد کنند شخصی را معرفی کنم تا برای تحقیق به ایران بروند. یکی از آقایان را معرفی کردم. بعد آیت الله طاهری اصفهانی از ایران آمدند و برای حضرت امام(س) توضیح دادند که ثابت شده است که آیت الله سعیدی شهید شده اند. و در شهادت شهید سعیدی خودِ دستگاه هم دچار تناقض شد و حتی تا آنجا که پزشک قانونی گفته که صورتجلسات را دیدم اما تایید نمی کنم... وقتی بطور کامل برای حضرت امام(س) ثابت شد که سعیدی شهید شد آنوقت اعلامیه صادر کرد.
- اعتماد دوطرفه بین مردم و امام
ویژگی دیگر حضرت امام(س) که بسیار هم مهم است اعتماد به مردم بود. امام یک جامعه شناس بی نظیر و آگاه بود، با اینکه در حوزه های علمیه درس جامعه شناسی تدریس نمی شود، ولی شناخت ایشان از مردم نیز قوی است. وقتی که در 16 مهر 1341 روز آغاز نهضت حضرت امام(س) آمدند در بیت بنیانگذار حوزه علمیه قم حضرت آیت الله شیخ عبدالکریم حائری نشستند و مراجع را نیز دعوت کردند و نهضت خود را آغاز کردند، در آن روز خطاب به مراجع حاضر در جلسه یک جمله ای فرمودند که اگر ما می خواهیم اسلام و ایران از اضمحلال نجات پیدا کند باید دودمان پهلوی را از قدرت به زیر بکشیم. استعمار انگلیس این خاندان را به قدرت رسانده تا بدست آنها هم اسلام را از بین ببرد و هم ایران را به روز سیاه بنشاند! این سخن امام با شگفتی مواجه شد و جلسه حیرت کرد! آقای شریعتمداری که در جلسه حضور داشت به امام رو کرد و گفت: ما با کدام قدرت می توانیم چنین حرف و هدفی را به زبان بیاوریم؟! ما که بمب نداریم برویم بر سر شاه بکوبیم! حضرت امام(س) فرمود ما قدرتی داریم که از بمب قوی تر است! خیلی عجیب است اعتماد امام به مردم را ببینید تا کجاست! از روزی که نهضت را آغاز کرد با اتکای به مردم حرکت کرد و با اعلامیه ها و سخنرانی ها روشنگری و افشاگری کرد و به مردم آگاهی بخشید و در نتیجه ملتی را به صحنه آورد. نمونه دیگری از اعتماد حضرت امام به مردم عرض کنم: بعد از پیروزی انقلاب بعضی از روشنفکرنماها خدمت ایشان رفتند و گفتند که مردم به بن بست رسیده اند! حضرت امام(س) فرمود خود شما به بن بست رسیده اید. امام از مردم شناخت داشت.
یکی از ویژگی دیگر حضرت امام(س) دشمن شناسی بود و این امر در پیروزی انقلاب هم خیلی نقش داشت. ایشان از آغاز نهضت دوست و دشمن را می شناخت. نکته این است که اولا در آن زمان رجال سیاسی نسبت به شاه حاضر نبودند هجمه ای وارد کنند و همیشه بجای جنگ با علت، به جنگ با معلول می پرداختند. اما حضرت امام(س) مستقیم به جنگ با ام الفساد یعنی شاه رفت. چراکه در جهت منافع بیگانه کار می کرد و ملت را به ذلت و بدبختی کشاند. در همان جلسه روز 16 مهر 1341 همین جمله را فرمود که استعمار انگلیس این خاندان را به قدرت رسانده تا بدست آنها هم اسلام را از بین ببرد و هم ایران را به روز سیاه بنشاند! و دوم اینکه در کشور ما در میان رجال سیاسی و سیاستمداران باصطلاح روشنفکر، آمریکا مورد توجه و مورد حمایت بود. گروههای سیاسی بر این باور بودند که ما بدون کمک آمریکا نمی توانیم روی پای خود بایستیم! اگر بخواهیم با شاه در جهت گرفتن حقوق مان، آزادی بیان، آزادی قلم، برگزاری انتخابات آزاد و... به جایی برسیم باید به آمریکا اتکا داشته باشیم! اتکای به بیگانه برای آنها یک اصل بود. در خارج از کشور هم اینگونه بود. دفاتر آزادی بخش در عراق و لبنان اولین سوالی که قبل از پیروزی نهضت از ما داشتند این بود که در مبارزات شما علیه شاه، به چه قدرتی اتکا دارید؟ شوروی؟ چین؟ فرانسه؟ آمریکا؟ وقتی می گفتیم ما به فرمان امام جز به قدرت مردم و ملت مان به هیچ قدرتی تکیه نداریم، باور نمی کردند. یا حتی گاهی پوزخند می زدند. یکی از رهبران مائوئیست لبنان همین سوال را پرسید و گفتم که ما هیچ نیازی به این کشور ها نداریم به ایشان برخورد! و با تکبر می گفت شما از سیاست چیزی نفهمیدید! اینکه هر کشوری به یک قدرت سیاسی آن دوره باید متکی باشد امری پذیرفته شده بود. امام از روزی که نهضت را آغاز کرد دشمن اصلی را هدف گرفت. فرمود آمریکا از انگلیس بدتر، انگلیس از آمریکا بدتر، شوروی از هر دو بدتر! همه از هم بدتر! اما امروز سروکارمان با آمریکاست. رئیس جمهور آمریکا بداند که امروز منفور ترین افراد بشر در دنیا است.
.
انتهای پیام /*