پرتال امام خمینی(س): امام خمینی پس از ۹ ماه بازداشت خانگی ساواک، آزاد شد و روز ۱۸ فروردین ۱۳۴۳ به منزل شخصی خود در قم مراجعت نمودند. رژیم شاه سعی کرد با توطئهای خطرناک همزمان با آزادی رهبر نهضت اسلامی اینگونه وانمود کند که ایشان با رژیم تفاهم کرده و با برنامههای انقلاب شاه و ملت همراه شدهاند. به همین مناسبت در سرمقاله روزنامه اطلاعات مورخ ۱۸/ ۱/ ۱۳۴۳ مقاله ای با همین مضمون منتشر گردید؛ اما امام بلافاصله پس از آزادی در تلگرافی به علما و از جمله به حضرت آیت اللَّه میلانی در مشهد نوشت: پس از عرض اخلاص، مندرجات سرمقاله اطلاعات سه شنبه 18 فروردین منتشر در تهران تکذیب است. امر بفرمایید اکیداً تکذیب نمایند. خمینی . و سپس در روز ۲۱ فروردین ۱۳۴۳ با نطقی کوبنده علیه رژیم این توطئه را خنثی کرده و بار دیگر خطوط نهضت اسلامی را ترسیم کرده و سازشناپذیری خود را به اثبات رساندند.
هدف، اسلام و استقلال کشور
از زندانی بودن آقای طالقانی و مهندس افسرده نباشید؛ تا این چیزها نباشد کارها درست نمیشود. تا زندان رفتن ها نباشد پیروزی به دست نمیآید. هدفْ بزرگتر از آزاد شدن عدّه ای است، هدف را باید در نظر داشت. هدفْ اسلام است؛ استقلال مملکت است؛ طرد عمّال اسرائیل است؛ اتّحاد با کشورهای اسلامی است. الآن تمام اقتصاد مملکت در دست اسرائیل است؛ عمّال اسرائیل اقتصاد ایران را قبضه نموده اند؛ اکثر کارخانجات در دست آنها اداره میشود: تلویزیون، کارخانه ارج، پپسی کولا دو هواپیمایی که قرار بود حجّاج را به مکّه ببرند مال اسرائیل بود! بعد دولت عربستان سعودی به این عمل اعتراض کرد و ناچار شدند از این عمل خودداری کنند. امروز حتّی تخم مرغ از اسرائیل وارد میکنند. باید صفها را فشرده کنید. اینها عمّال استعمار هستند؛ باید ریشه استعمار را کَنْد.
ضرورت اعلای پرچم اسلام در دانشگاه
آقایان سعی کنید در دانشگاه پرچم اسلام را بالا ببرید؛ تبلیغات مذهبی بکنید؛ مسجد بسازید؛ اجتماعاً نماز بخوانید؛ تظاهر به نماز خواندن بکنید. وحدت مذهبی لازم است. وحدت مذهبی است که این اجتماع عظیم و فشرده را ایجاد میکند. اگر علاقه به استقلال ایران دارید، وحدت مذهبی داشته باشید.
اجبار رژیم به آزادی امام بعد از اینکه دستگاه دید بیش از این نمیتواند این فضاحت را تحمّل کند و از تمام ممالک اسلامی و غیر اسلامی فشار آوردند و نفرتهای ممالک اسلامی را نسبت به خود احساس نمود، وقتی اوضاع را چه از داخل و چه از خارج تاریک دیدند، اینها شبانه مرا به اینجا آوردند تا به اصطلاح مرا سالم به اینجا برسانند. آنها میگفتند ما باید شما را محفوظ نگاه داریم. آنها میترسیدند که مردم به من آسیبی برسانند! آیا ملّت اسلام قصد جان مرا دارند؟! بعد از رسوایی ها، وقتی دیدند دیگر نمیتوانند هیچ جای پایی بگذارند و تمام ملتها، دولتهای خارجی با آنها نظر خوشی ندارند، و مخصوصاً دیدند اکنون ایّام حج و محرّم است و معلوم نیست در مراسم حج چه خواهد شد و در ماه محرّم چه خواهد شد، ما را آزاد کردند؛ ولی بعداً به خیال سمپاشی افتادند. فکر کردند با مطبوعات میتوانند ما را در نظر مردم خوار کنند؛ خیال کردند میتوانند بین مردم و روحانیت جدایی ایجاد کنند.
توطئه ای با عنوان اتحاد مقدس
چند روز است آزاد شده ام. فرصت مطالعه روزنامه نداشتم. در زندان فراغت داشتم و مطالعه میکردم تا اینکه روزنامه اطّلاعات، مورّخ سه شنبه ۱۸ فروردین ۴۳، را به من دادند. من از آقایان گله دارم که چرا زودتر به من [اطّلاع] ندادند. در این روزنامه کثیف اطّلاعات، تحت عنوان «اتّحاد مقدّس»، در سرمقاله نوشته بودند که با روحانیت تفاهم شده و روحانیون با «انقلاب سفید» شاه و ملّت موافق هستند! کدام انقلاب؟ کدام ملّت؟ این انقلاب مربوط به روحانیت و مردم است؟!
روحانیت، مخالف انقلاب سفید آقایان که در دانشگاه هستید، برسانید به همه که روحانیت با این «انقلاب» موافق نیست. ما که وسیله انتشاراتی نداریم؛ همه چیز را از ما گرفته اند. تلویزیون و رادیو را از ما گرفته اند. تلویزیون که در دست آن نانجیب است؛ رادیو هم که در دست خودشان هست؛ مطبوعات ما کثیف است. آنها مطلبی را مینویسند یا میگویند، فوراً به تمام نقاط دور دست میرسانند؛ آن وقت مردم بیاطّلاع فکر میکنند که روحانیون هم با آنها هستند. روحانیون با این مفاسد دوستی ندارند. اگر روزنامه اطّلاعات جبران نکند، با عکس العمل شدید ما مواجه خواهد شد
[یکی از حضّار: تحریمش کنید.]
[امام:] نه. حالا موقعش نیست؛ هر چیزی جایی دارد.
خمینی تفاهم نخواهد کرد
خمینی را اگر دار بزنند تفاهم نخواهد کرد. با سرنیزه نمیشود اصلاحات کرد. با نوشتن «خمینیِ خائن» به دیوارهای تهران که مملکت اصلاح نمیشود! دیدید غلط کردید؟ دیدید اشتباه کردید؟ خاضع به احکام اسلام شوید ما شما را پشتیبانی میکنیم. اگر از آزاد نمودن ما برنامه دیگری دارند، اگر خیال دیگری در سر دارند، اگر میخواهند آشوب کنند، بسم اللَّه! بفرمایند
در روزنامه [مورّخ ۱۳/ ۵/ ۱۳۴۲] که مرا از زندان قیطریّه آوردند، نوشتند که مفهومش این بود که روحانیت در سیاست مداخله نخواهد کرد. من الآن حقیقت موضوع را برای شما بیان میکنم. آمد یک نفر از اشخاصی که میل ندارم اسمش را بیاورم، گفت آقا سیاست عبارت است از دروغ گفتن، خدعه، فریب، نیرنگ، خلاصه پدرسوختگی است! و آن را شما برای ما بگذارید! چون موقعْ مقتضی نبود نخواستم با او بحثی بکنم. گفتم: ما از اوّل وارد این سیاست که شما میگویید نبودهایم. امروز چون موقع مقتضی است، میگویم اسلام- تمامش- سیاست است اسلام این نیست. و اللَّه اسلام تمامش سیاست است. اسلام را بد معرّفی کرده اند. سیاست مُدُن از اسلام سرچشمه میگیرد... صحیفه امام، ج۱، ص: ۲۶۷
.
انتهای پیام /*