«سُبْحَانَهُ مَا أَعْجَبَ مَا دَبَّرَ فِی أَمْرِکَ وَ أَلْطَفَ مَا صَنَعَ فِی شَأْنِکَ جَعَلَکَ مِفْتَاحَ شَهْرٍ حَادِثٍ لِأَمْرٍ حَادِثٍ»

«پاک و منزه است او، چه شگفت است آنچه در کار تو تدبیر کرده، و چه لطیف هنری درباره تو به کار برده است، تو را کلید ماه نو برای کار نو و جدید قرار داده است.»

در این قسمت دو مطلب بیان شده است، یکی اظهار شگفتی در مورد آنچه در ساختمان و تدبیر ماه انجام شده است، که فهم و درک آن نیاز به مطالعه پیرامون ساختمان این سیاره و چگونگی حرکت و فهم و دریافت تأثیر آن در نظام هستی دارد که مطالعه کتاب های هیأت می تواند به طالبانش اطلاعاتی بدهد.

و مطلب دوم، «تنزیه» حق است، و این حکایت دارد آنچه ما از امور عالم در می یابیم، حتی برترین درک و فهم ما از آن، و آن را به حق نسبت می دهیم، در حد دریافت و درک ماست، و حق نه تنها در ذات و صفات خویش، بلکه در افعال و لطایف آفرینش برتر از آن است که ما بتوانیم آن را دریابیم و به حق نسبت بدهیم.

و آخرین نکته ای که در آن است، نو شدن عالم به نو شدن ماه است، و این نیز خود توجه به استمرار فیض و تدبیر حق تعالی و نو بودن هر فیض و تدبیر است، و در حالی که به ظاهر تکرار به نظر می رسد، ولی در حقیقت تکرار نیست، بلکه هر ماهی فیضی جدید و اتفاقی جدید است.

 

 

. انتهای پیام /*