پرتال امام خمینی(س)؛ یادداشت ۳۱۸/ مهدی حاضری

بیست و هشتم دیماه سالروز حکم امام خمینی به مرحوم دکتر یدالله سحابی برای تشکیل کمیته تنظیم اعتصابات است. در واپسین روزهای دوران مبارزه با رژیم ستمشاهی و در حالی که تازه شاه از کشور فرار کرده بود، حضرت امام برای جلوگیری از هرج و مرج و بروز مشکلات برای مردم به واسطه اعتصابات فراگیر همه اقشار و صنوف مختلف در سراسر کشور، در نامه ای خطاب به مرحوم دکتر یدالله سحابی نوشتند:

به طوری که اطلاع دارید ملت مسلمان و غیور ایران و جمع کثیری از کارمندان و کارگرانِ در استخدام دولت، به منظور درهم شکستن مقاومت لجوجانۀ نظام استبدادی کهن، از چهار ماه قبل به این طرف با قبول انواع محرومیتها و فداکاریها دست به اعتصابهای عمومی زده و تدریجاً قدرت عمل را از شاه مخلوع و دولتهای زیر فرمانش گرفته اند. رجای واثق داریم که به فضل الهی و به همت مبارزین آگاه، بساط ننگین فساد و ظلم شاهنشاهی به زودی از سرزمین ما برچیده شده جای خود را به حکومت عدل و رحمت اسلامی دهد.

نظر به اینکه بعضی از اعتصابها و متوقف بودن وسایل حمل آذوقه و مواد غذایی مورد نیاز مردم، خصوصاً گندم، و یا تعطیل برنامه های نگهداری و تعمیرات دستگاههای صنعتی، ممکن است سبب محرومیتهای مشقت بار و فلج کننده برای مردم زیر ستم یا رکود فعالیتهای اقتصادی و سبب خسارتهای غیرقابل جبران گردد، و نیز دستاویز تبلیغاتی و حربۀ جنگی به دست حریف بدهد، باید سعی شود که ضمن ابراز انزجار و به زانو درآوردن دستگاه غاصب حاکم ـ که هدف اصلی اعتصاب است ـ زیان های ناشیه کمتر متوجه ملت شجاع و مردم بیداری که سربازان این کارزار می باشند گردد.

بدین وسیله به جنابعالی مأموریت داده می شود که به اتفاق جناب آقای حجت الاسلام آقای شیخ محمدجواد باهنر و جناب آقای مهندس علی اکبر معین فر و دو نفر دیگر که با مشورت آقایان تعیین خواهید کرد، هیأتی برای تقویت و تنظیم اعتصابات تشکیل دهید. این هیأت با کسب نظر و همکاری گروههای شرافتمند در حال اعتصاب، تدابیر و ترتیباتی اتخاذ نمایند که تا سقوط نهایی نظام استبدادی حاضر، اعتصابها در حد ضرورت ادامه یافته و ضمن حداکثر فشار بر دستگاه غاصب، حداقل خسارت را برای ملت و مملکت در زمینۀ احتیاجات ضروری و گردش چرخهای اقتصادی و حفظ سرمایه های انسانی و صنعتی با رعایت الأهم فالأهم فراهم آورد. از عموم اعتصاب کنندگان محترم تشکر می کنم. والسلام علیکم و رحمة اللّه .(صحیفه امام، ج ۵، ص ۴۹۴)

کمیته تنظیم اعتصابات با اینکه فرصت زیادی برای فعالیت پیدا نکرد و بیست روز پس از فرمان تشکیل آن، انقلاب اسلامی مردم ایران به پیروزی رسید ولی طی همین مدت کوتاه نیز اقداماتی برای رفع احتیاجات اساسی مردم انجام داد که اهم از آنها عبارتست از:

۱- فعال شدن گمرکات کشور برای تخلیه و بارگیری گندم

۲. اعزام کامیون ها برای تخلیه گندم از بنادر و توزیع در کشور

۳. فعال کردن ادارات غله و سیلوهای کشور برای ذخیره و توزیع گندم

۴. راه اندازی کارخانه شیشه و گاز برای تولید شیشه های کارخانه های داروسازی

۵. فعال شدن سازمان خدمات شهرداری تهران برای جمع آوری زباله و نظافت شهر

۶. فعال شدن فرودگاه مهرآباد برای ورود حضرت امام و همراهان به کشور

۷. فعال شدن ادارات پست برای ارسال مرسولات پستی

۸. راه اندازی راه آهن برای نقل و انتقال مواد غذایی و خوراک دام و طیور از بنادر

۹. فعال شدن شرکت ایز ایران برای پرداخت حقوق کارکنان نیروهای مسلح

۱۰. حمل ذغال سنگ برای جلوگیری از سرد شدن کوره کارخانه ذوب آهن

۱۱.فعال شدن ادارات برق برای انجام تعمیرات و حفظ شبکه برق کشور

۱۲.فعال کردن ادارات آب برای تأمین آب شرب مردم

۱۳.فعال شدن گمرکات برای واردات و صادرات کالاهای فاسد شدنی

۱۴.راه اندازی خطوط اتوبوسرانی تهران برای خدمت رسانی به مردم

۱۵.راه اندازی برخی از شعبات بانک ملی برای ارائه خدمات

۱۶.راه اندازی تانکرهای سوخت رسان برای تأمین سوخت نیروگاه های برق

۱۷.راه اندازی بخش ارسال حواله های ارزی دانشجویان در اداره پست و تلگراف

۱۸.تخلیه کشتی های منتظر در بنادر

۱۹.راه اندازی موقت بخشی از کارخانه ذوب آهن اصفهان

(صفحاتی از تاریخ معاصر ایران، ج ۹، دفتر سوم، ص ۳۲۳ - ۳۶۰)

حضرت امام آشنایی طولانی مدتی با خدمات و فعالیت های مرحوم دکتر یدالله سحابی داشته و بر همین اساس در سال ۱۳۴۳ در نامه ای که خطاب به سران نهضت آزادی بعد از صدور حکم محکومیت قضایی آنان در بیدادگاه نظامی نوشته اند به این موضوع اشاره کرده و با توجه به کهولت سن مرحوم سحابی می نویسند:

‎ اینجانب و اشخاص با وجدان و با دیانت متأسفیم از مظلومیت این اشخاص که به جرم دفاع از اسلام و قانون اساسی محکوم به حبسهای طویل المدت شده، و باید با حال پیری ‎ ‎ و نقاهت در زندان، برای اطفای شهوات دیگران، به سر برند.(صحیفه امام، ج۱، ص۲۶۱)

اگر کمی به عقب بازگشته و در زندگانی و تحصیلات دکتر سحابی سیری داشته باشیم، می توانیم بگوییم او که تقریبا هم سن با حضرت امام است، به نوعی تحصیل و دانش خود را مدیون فراست و روشن بینی مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حایری دانسته و همچون امام از عنایت و راهنمایی حاج شیخ عبدالکریم بهره برده است . فرزندش مهندس عزت الله سحابی در خاطرات خود می گوید:

پدر من به علت این که آن سالی که در دوره اول قبول شده بود؛ مشکلات داخلی زیاد داشت، مسأله مالی و زندگی، چون همان موقع بنده به دنیا آمده بودم، پدرش تازه فوت کرده بود، مادرش و این ها بودند و آن ها تحت تکفل او بودند، نمی توانست که بگذارد و برود، آن سال را نتوانست برود، سال بعد که خواست برود، یک مسأله دندان درد و چرک دندان و این ها را کشید، خلاصه آن دفعه را هم نرسید، سال سوم رفت. می گوید من با این مشکلات و گرفتاری های خانوادگی که داشتم، تردید برایم پیدا شد که اصلا بروم یا نروم. نامه به مرحوم آقای شیخ عبدالکریم حائری در قم نوشتم که وضع من این است یعنی یک طرف رفتن و کسب علم برایم مطرح است یک طرف هم گرفتاری های خانوادگی، شما لطفا یک استخاره ای بفرمائید، مرحوم آقای شیخ عبدالکریم نامه برای پدر من می نویسد و می گوید با این که مرسوم نبود که من استخاره بکنم ولی این وضع خاص تو برای من اهمیت داشت، من در بین دو نماز مغرب و عشاء استخاره کردم، پدرم می گفت که آیه اش را هم نوشته بود ...مفهوم وکالت خداوند در آن هست و خلاصه مرحوم حاج شیخ گفته بودند که رفتن شما مفید است نگرانی آن مسأله زندگی را هم نداشته باشید....پدر من می گوید که من می توانستم با آن حقوقی که از آنجا می گرفتم هم هزینه های شخصی خودم و زندگی و تحصیل خودم را تأمین کنم و هم اینجا برای خانواده ام بفرستم، خرج زندگی ما از طریق پولی که پدرم می فرستاد تأمین می شد، آن وقت ایشان حتی این را می گفت که من با وجودی که خرج زندگی تهران را می دادم از محصلین دیگر از پولم خیلی بیشتر استفاده کردم. اولا مسافرت های زیادی به کشورهای دیگر کردم مثل انگلستان و لهستان از همان پولی که صرفه جویی می کردم می رفتم، هم مقدار زیادی کتاب خریدم چون موقعی که پدرم آمد دو یا سه صندوق کتاب بعدها با کشتی آمد، می گفت این استفاده ها را هم کردم. آن وقت می گفت بعد که ما به ایران آمدیم، روابط ما با فرانسه تیره شد ...قیمت فرانک افت کرد، گفت همین که ما برگشتیم دیگر آن احتیاج ما تمام شد قیمت فرانک افت کرد، مثلا قیمت آن از یک ریال به ده شاهی رسید، دیگر بعدا این مسائل نبود و ما هم به ایران آمده بودیم، می گفت این مفهوم وکالت خداوند به طور معجزه آسایی اینجا عمل شد...(با تاریخ در صحنه ، ص۵۰۳-۵۰۲)

او به گونه ای تحصیل و سپس به عنوان اولین استاد رشته زمین شناسی سال های طولانی در دانشگاه تدریس کرد که توانست در میان دانشمندان این رشته در جهان جایگاه خاصی پیدا کند به گونه ای که سه تا از فسیل های دنیا را به نام ایشان ثبت کرده اند. (یادنامه سحابی، ج۲، ص۱۴۶). آن مرحوم با تحقیق و تدبر فراوان از علم وتخصص خود در فهم قرآن خصوصا در موضوع خلقت انسان و موضوع تکامل بهره می برد تا آنجا که علامه محمد حسین طباطبایی صاحب تفسیر المیزان نیز با آن همه عظمت علمی، نظر وی را درموضوع تکامل به علت اشراف علمی اش می پذیرند. (یادنامه سحابی، ج۲، ص۱۳۸)

از خدمات بزرگ دینی و مذهبی آن مرحوم به مردم کشورمان در دهه بیست که عصر هجوم به مبانی دینی است – که حضرت امام در این باره خطاب به فرزندشان حاج سید احمد، زمانی که می پرسد چرا شما در کتاب کشف اسرار اینقدر عصبانی و ناراحت هستید؟ می گویند: تو نمی دانی در آن زمان چه هجومی به دین شده بود- تأسیس و راه اندازی دانشسرای تربیت معلم تعلیمات دینی است، او با اینکه تحصیلات تخصصی خود را در رشته زمین شناسی به پایان رسانده و حوزه کار و فعالیتش تعلیمات دینی نیست وقتی می بیند افرادی متولی دروس دینی در مدارس می شوند که بعضا هیچ اطلاعات مذهبی نداشته بلکه حتی کمونیست ها و توده ای ها وارد این عرصه شده اند، با استفاده از جایگاه و مرتبه علمی و مدیریتی خود در وزارت فرهنگ آن روز و کمک افراد خیرّی نظیرحاج عباسقلی آقا بازرگان(پدر مهندس مهدی بازرگان)، توانست صدها معلم تعلیمات دینی تربیت کند و آنها را به استخدام آموزش و پرورش درآورد بدون اینکه ریالی از بودجه دولتی استفاده کند.

دکتر سحابی همچنین دراواسط دهه سی با تأسیس و راه اندازی و مدیریت دبیرستان کمال در تهران با استفاده از کمک افراد خیّر و وجوهات شرعی و اموال شخصی، دانش آموزانی زبده و طراز اول در تهران، تربیت کرد که عموما از مدیران و مسئولان نظام بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شدند و این دبیرستان رقیب جدی کالج البرز معروف تهران گردید. وی در ادامه این کار بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز دبیرستان کوثر را تأسیس و راه اندازی کرد. تصویب قانون مدارس غیر انتفاعی در مجلس شورای اسلامی نیز از دیگرخدمات علمی و مذهبی او به شمار می رود، گرچه عملکرد فعلی بسیاری از این مدارس، با اهدافی که او در نظر داشت و در مدارسی که خود تأسیس کرده بود، کیلومترها فاصله دارند.

مرحوم سحابی می گوید: من هیچ وقت خودم را از مسئله فرهنگ عقب نکشیدم، چرا که برایم از هرمسئله ای مهمتر است.(یادنامه سحابی، ج۲، ص۱۸۷) او به قدری به شغل تعلیم و تربیت و انسان سازی علاقه داشت و اهتمام می ورزید که علی رغم مسلط بودن به زبان و داشتن امکانات مالی، بعد از بازگشت از سفر تحصیلی خود در سال ۱۳۱۵ تا پایان عمر ( فروردین ۱۳۸۱)، به استثنای یک سفر حج واجب، هیچگونه سفری به خارج از کشور نرفت (همان) و همچنین حاضر نشد از امتیاز استادی دانشگاه به صورت تمام وقت که نفع مالی بسیار بالایی برایش داشت، استفاده کند. (همان، ص۱۸۸)

تعبّد و تهّجد او زبانزد خاص و عام بود، همبند او در زندان می گوید: به یاد ندارم نزدیک به سه سالی که با او همبند بودم، شبی نماز شبش ترک شود. (همان، ص۲۰۸) مرحوم آیه الله سید محمود طالقانی در خصوص تدین وی می گوید: من مدت زیادی را در قم و نجف گذرانده ام. افراد پارسا و شب زنده دار زیادی را دیده ام که از هر لحاظ نمونه بوده اند ولی می توانم بگویم شخصی را همانند دکتر سحابی ندیده ام. (همان) مرحوم آیت الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی نیز در خصوص مهندس عزت الله سحابی و پدرش یدالله می گوید: امام فرمودند: این سحابی و پدرش، این ها آدم های خوبی هستند، این ها را مواظب باشید اذیت نشوند. (با تاریخ در صحنه، ص۳۷۸). مقام معظم رهبری نیز در پیام تسلیت خود به مناسبت درگذشت وی می فرمایند: او مردی دیندار و متعبد و درست کردار بود.( یادنامه سحابی، ج ۲، ص ۶۵)

دکتر سحابی در کنار خدمات دینی و فرهنگی بسیار خود، سال های طولانی رنج زندان و تبعید و محرومیت از منصب استادی دانشگاه را کشیده و مدت ها با مظالم رژیم ستمشاهی در ستیز بود. فرزندش مرحوم مهندس عزت الله سحابی نیز در این مسیر با پدر همراهی و همکاری داشت و تا واپسین روزهای حاکمیت رژیم پهلوی در زندان ساواک به سر می برد. و جالب آنکه نوه دکتر سحابی(هاله سحابی) هم، زمانی که حضرت امام در نوفل لوشاتو حضور داشتند به جمع یاران ایشان پیوسته و در آنجا در کنار مرحومه خانم مرضیه دباغ خدمت می کرد. و این حضور سه نسل به صورت همزمان در خدمت امام و انقلاب، اتفاق کم نظیری است که کمتر مانند آن را می توان در میان یاران حضرت امام یافت.

دکتر سحابی همچنین به عهد و پیمانی که در ابتدای نهضت با حضرت امام بسته بود وفادار ماند، لذا زمانی که محمد رضا شاه پهلوی در زمستان سال ۱۳۵۷ برای فرار از بحران انقلاب، به دکتر غلامحسین صدیقی پیشنهاد نخست وزیری می دهد، دکتر صدیقی، همکاری مهندس مهدی بازرگان و دکتر یدالله سحابی را شرط قبول این مسئولیت می کند. وقتی وی این سخن را با این دو در میان می گذارد اولین سخنی که دکتر سحابی می گوید: من در مقابل آقای خمینی تعهد دادم که به هیچ وجه من و آقای بازرگان در هیچ کابینه ای شرکت نکنیم و از این جهت وفای به عهد می کنیم و حاضر نیستم با کابینه شما همکاری کنم. (یادنامه سحابی، ج۲، ص۱۶۶)

آن مرحوم پس از پیروزی انقلاب به دولت موقت پیوست و مشاور نخست وزیر بود و نقش تعیین کننده ایی در تدوین پیش نویس قانون اساسی داشت. وی در دوره اول مجلس شورای اسلامی از طرف مردم تهران انتخاب شد و ریاست سنی این مجلس را نیز برعهده داشت. او تا واپسین روزهای زندگی همواره در تکاپوی خدمت به مردم و اعتلای فرهنگی جامعه بود. آقای عباس صاحب الزمانی از مدیران دبیرستان کمال در سخنانی می گوید:

دکتر سحابی فکرهای زیادی داشتند و این اواخر نگران خواهران کسانی بودند که در مدرسه کمال و کوثر مشغول تحصیل بودند و می گفتند کشور ما نیاز دارد به مادران مسلمان، متقی و پرهیزگار، چرا که دامان اینها میتواند ترویج کننده افراد خدمتگزار باشد؛ بروید دنبال تهیه مدرسه دختران. در این راه با مشکلاتی نیز روبرو بودیم. در همین مدرسه ساختمانی وجود داشت که یکی از وراث آن که در گذشته شاگرد مدرسه بود و نسبت به این امر افتخار هم میکرد، برای احداث آن ده میلیون تومان تخفیف داد و کار ما به محضر هم کشیده شد، و حتی کارهای اولیه آن نیز صورت گرفت، ولی باز هم در ادامه، به دلیل مشکلات مالی این امر صورت نگرفت. با این حال، ایشان پیشنهاد دادند که آپارتمانشان را بفروشیم و ایشان اجاره نشین بشوند و از بابت فروش آپارتمان و مختصر اندوخته ای که داشتند، این امر صورت بگیرد. من دلم نیامد به کسی این پیشنهاد را بدهم، ولی ایشان در تماس هایی که با من داشتند، پیوسته پیگیر این قضیه بودند و می گفتند که من رفتنی ام و دلم میخواهد قبل از رفتنم، وضع مدرسه روشن شود و من ناراحت هستم که چرا تلاش بیشتری نکردم که ایشان این آرزو را با خودشان نبرند.(یادنامه دکتر سحابی، ج۲،ص۲۷۹)

دکتر یدالله سحابی در۲۳ فروردین سال ۱۳۸۱ پس از عمری خدمت در سن ۹۶ سالگی چشم از جهان فروبست و در جوار رحمت حق آرمید. از خداوند متعال، بهترین جایگاه و همجواری با انبیاء و اولیاء را برای این انسان مخلص و فداکار مسئلت داریم و امیدواریم بتوانیم پاسدار زحمات و خدمات این بزرگان باشیم.

. انتهای پیام /*