پرتال امام خمینی: مصاحبه ۳۲ / گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین صابری*
مقدمتاً در ارتباط با ورود حضرت امام مطالبی را بفرمایید با رویکرد آرامشی که حضرت امام هنگام ورود به کشور داشتند با همه مشغله هایی که در کشور وجود داشت و آن همه تمهیداتی که از طرف رژیم گذشته اندیشیده شد که حضرت امام نتوانند به مردم بپیوندند. لطفاً در این رابطه صحبت بفرمایید
مناسبت چهل و سومین سال پیروزی انقلاب اسلامی و فرا رسیدن دهه نورانی فجر انقلاب اسلامی را خدمت همه آزادگان و شیفتگان عدالت و آزادی و استقلال بویژه به ملت بزرگوار ایران تبریک و تهنیت عرض می کنم. یکی از رویدادهای مهم تاریخ ایران، تاریخ یکصدساله اخیر ایران از زمان مشروطه به بعد، رویداد انقلاب اسلامی بود که همه حوادث واقع شده در این رویداد مهم باید گفت برخلاف معادلات سیاسی روز جهان قابل تحلیل است. در واقع باید گفت برهم زننده همه پیش بینی ها، پیشگویی ها و تحلیل های سیاسی در اتاق های فکر سیاستمداران دنیا بوده و هست. بیشتر جنبه اعجاز دارد و باید گفت دست نصرت الهی کاملا در همه رویداد قابل رویت بود از جمله آنها مسئله ورود پرمیمنت و مبارک امام راحل در روز پنجشنبه دوازده بهمن ماه سال ۱۳۵۷. بنده توفیق داشتم که یکی از علاقه مندان به افکار و اندیشه های نورانی حضرت امام در آن روز پنجشنبه ۱۲ بهمن در مراسم استقبال از حضرت امام در فرودگاه و بعد هم در بهشت زهرا بودم. مناظری را در آن روز شاهد بودیم اما مهم این است که حضرت امام در شرایطی وارد کشور شدند که حاکمیت شاهنشاهی و همینطور حضور و وجود ارتش مسلح شاه و مجموعه نهادهای امنیتی وابسته به شاه که در واقع باید گفت وابسته به قدرت های بزرگ جهانی مخصوصا آمریکا بودند، استقرار داشتند و امام باز در شرایطی وارد شد که روزهای قبل از ۱۲ بهمن به امر نخست وزیر وقت یعنی شاپور بختیار فرودگاه ها بسته شد. با اعمال قدرت و حاکمیت دولت مستقر که دست نشانده شاه ایران بود و همه مجموعه های سیاسی و امنیتی در اختیار این دولت و تحت فرمانش بود. در یک چنین وضعیت و شرایطی چون تحولات بعدی را بعد از ورود حضرت امام داریم. یعنی اگر در دهه فجر اتفاق افتاد، همافران خدمت امام رسیدند یا دولت، دولت مورد نظر حضرت امام انتخاب شد، همگی بعد از ورود حضرت امام انجام گرفت. بنابراین تا روز ورود حضرت امام، حاکمیت دراختیار شاه و نخست وزیر دست نشانده شاه بود و منتخب مجلس آن روز و همه نهادهای نظامی و امنیتی هم در اختیارشان بود. امام در یک چنین شرایطی شجاعانه و با یک اعتماد به نفس عجیب و توکل و اعتماد خاص به خدا و عنایات حضرت حق اراده می کنند از منطقه لوفل لوشاتو پاریس و فرانسه به سمت ایران حرکت کنند. طبیعتا اطرافیان حضرت امام از این دلهره و اضطراب برخوردار بودند که چه خواهد شد. آیا در مسیر حرکت امام به سوی ایران در فضا هواپیمای ایشان مورد تعرض قرار خواهد گرفت؟ آیا اسرائیلی ها، آمریکایی ها و دیگران که بالاخره به دنبال تامنین منافع خودشان هستند و به افکار و اندیشه های حضرت امام را هم کاملا آشنا بودند که حضرت امام به دنبال جداسازی ایران از حلقه مرتبط با استکبار جهانی است. درواقع امام می خواهد با خودش استقلال را برای مردم بزرگ ایران بیاورد. این را می دانستند که دنبال تغییر یک رژیم هست. آنهم یک رژیمی که دارای ریشه ۲۵۰۰ در ایران است و از طرفی هم بزرگترین ژاندارم نظامی آمریکایی ها در منطقه خلیج فارس با داشتن بیشترین ساحل در این منطقه است. از هر جهت که فکر می کنیم این پیش بینی قابل قبول بود که ممکن است حضرت امام را در فضا هنوز نرسیده به ایران مورد هدف قرار دهند. طبیعتاً این مطلب به گوش حضرت امام هم رسید و ایشان فرمودند که من خودم به هر شکلی اراده کردم و تصمیم گرفتم که به سوی ایران بازگردم و به مردم ایران هم این نوید ومژده را دادم که من در کنار شما خواهم بود. و بیشترین اراده و علاقه حضرت امام این بود که در بین مردم باشند و از راه دور هدایت نکنند، از راه دور رهنمود و بیانیه ندهند و در واقع می خواستند ایمانی که به مردم داشتند و خصلت مردمی بودن را عملا به منصفه ظهور برسانند. بگویند که من دوست دارم در میان شما باشم. اگر بناست کشته شوم در میان شما باشم و اگر بناست کاری انجام دهم در کنار شما و با شما باشم. بر همین اساس امام با یک دنیا اعتماد به نفس و توکل به خدا وارد ایران شدند.
در ارتباط با مردم باوری ایران که اساساً کلام امام در مورد مردم هیچوقت به گزاف نبوده و از روی ریا نبوده و امام کاملاً صادقانه با مردم حرف می زدند، نظرتان را بفرمایید
جمع بندی من این است چنانچه ما خواستار استمرار و استقلال این کشور باشیم که هستیم و همه ما آرزویمان همین است که همچنان این استقلال و عزتی که به دست آمده ادامه داشته باشد، باید عواملی که در پیروزی انقلاب اسلامی نقش آفرین بود را حفظ کنیم. یکی از آن عوامل مردم است. یعنی اگر دفاع مقدس را با حضور مردم ادامه دادیم، هشت سال دفاع مقدس که بار سنگین این دفاع بر دوش مردم بود آن هم با تشویق و هدایت های حضرت امام و بعد از انقلاب هم در دوران های مختلف باز همین مردم بودند که با حضور در صحنه های مختلف مخصوصاً در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری و مجلس خبرگان و رهبری. اگر بنا باشد که عزت و استقلال این مرز و بوم را ادامه دهیم و حفظ کنیم لاجرم باید همچنان مردم را تاثیرگذار داشته باشیم و نه اینکه به عنوان ابزار داشته باشیم. باید همان باوری که حضرت امام نسبت به مردم داشت و معتقد بود که مردم می توانند تشخیص دهند. حضرت امام اگر هر مطلبی را بیان می کرد مردم می پذیرفتند اما با این حال فرمود که نوع حکومت را مردم تعیین کنند، من نظرم جمهوری اسلامی است اما شما اعلام کنید. اگر همه مردم می آمدند و برگ قرمز داخل صندوق ها می انداختند، امام واقعا می پذیرفتند. رهنمودهایی که به شورای نگهبان و غیره داشتند همین بود که اجازه دهید مردم انتخاب کنند. وقتی از مرحوم استاد شهید مطهری که محصول تربیت امام راحل بود سوال کردند که آیا نظر این است که علما باید از این به بعد تصمیم بگیرند، ایشان فرمود که نه، علما هدایت گرند. مثال زدند که یک پرنده برای اینکه به جوجه اش پرواز یاد دهد او را بالا می برد و رها می کند. این جوجه گاها به صورت عمودی و افقی حرکت می کند تا پرواز کردن را بیاموزد. ایشان می فرمود باید اجازه دهیم مردم اشتباه کنند، مردم بیفتند و برخیزند، خودشان تصمیم بگیرند و امام حاکمیت مردم بر سرنوشت خودشان را با یک دنیا باور اعتقادی و باور قلبی و بدون هیچگونه تظاهر بیان می کردند. می گفتند اگر ما خواسته باشیم انقلاب اسلامی و عزت و استقلال این مرز و بوم ادامه پیدا کند، علی القاعده باید همان باور را تقویت کنیم و اجازه دهیم مردم در سرنوشت خودشانف خودشان دخالت کنند. مخصوصا اینکه در چهل و سومین سال انقلاب اسلامی مردم رشد یافته اند. آگاهی های مردم نسبت به دهه های گذشته قابل مقایسه نیست با توجه به مجموعه وسائل و ابزار ارتباط جمعی که در اختیار مردم هست و عرصه آگاهی ها، گسترش وسیعی پیدا کرده، در چنین شرایطی نباید چیزی را از مردم پنهان کرد بلکه باید به مردم شخصیت داد و مردم را تاثیرگذار در صحنه دفاع از عزت و استقلال دانست.
این بخش صحبت شما ناظر بر ارادت امام به مردم بوده، در ارتباط با کمکهای مردم و دلدادگی مردم نسبت به حضرت امام توضیح بفرمایید.
دلدادگی مردم به امام هم وصف ناپذیر بود. خودم در کنار مادر شهیدی بودم که دو فرزندش در عملیات والفجر ۸ و عملیات رمضان، یکی حضور داشت و دیگری در عملیات رمضان هم به شهادت رسیده بود. داماد آن خانواده هم به شهادت رسیده بود و مفقودالاثر بود. یک فرزند دیگرشان نماینده مجلس بود که در سال ۶۴ در جریان سقوط هواپیمای مسافری آسمان همراه با شهید محلاتی و جمعی از روحانیون و مقامات به شهادت رسیده بودند. وقتی پیکر این شهید را در شهرستان در منزل این مادر آوردند، لهیده و سر و صورت درهم لهیده و دندان های شکسته شده پیدا و بدن پاره پاره و تکه تکه بود. داخل پلاستیکی بود که مادر خواهان دیدن او شد. وقتی بدن را باز کردند همه منتظر عکس العمل مادر بودیم. مادری که دو شهید دارد، فرزند دیگرش هنوز در عملیات است و وضعیتش نامعلوم است و این هم فرد چهارمی است که با آن موقعیت نمایندگی مجلس به شهادت رسیده است. این مادر سیده علویه ای بود که به رحمت خدا رفته است. یک مرتبه وقتی صورت را باز کردند و پلاستیک را عقب زدند گفت ای کاش ۱۰ تا مثل ابوالقاسم می داشتم و فدای یک موی سر امام می کردم. این جمله او همه آن جمعیتی که آنجا حضور داشتند را منقلب کرد و گفتند عجب، این چه ارادت و علاقه ای است! نه تنها برخورد طلبکارانه ای را هیچ جا مشاهده نکردیم، چون در دوران دفاع مقدس هم در کنار رزمندگان بودیم و هم برای مجالس شهدا در مجالس حضور پیدا می کردیم و هم برای اطلاع رسانی در ارتباط با شهادت ها به خانه خانواده ها می رفتیم هیچ جا بخورد طلبکارانه ندیدیم. بلکه اظهار می کردند که ما همچنان مدیون امام هستیم، همچنان بدهکار امام هستیم. در تاریخ سابقه ندارد چنین پیوند عاطفی مستحکم قلبی بین یک ملت با امام و راهبری که بالاخره در پرتوی هدایت ها و رهبری های او این مردم هم بالاخره به فداکاری ها افتادند و گرفتاری هایی را لمس می کردند اما برایشان شیرین بود. چراکه معتقد بودند این رهبر الهی است و این رهبر جز خدا و جز جلب رضایت خدا انگیزه دیگری ندارد و می دانستند و باور داشتند که این رهبر برای خودش چیزی نمی خواهد و برای اعتلا و عزت و استقلال این ملت می خواهد. بر همین اساس یک پیوند ناگستنی عاطفی ویژه وجود داشت. ما در روز ۱۲ بهمن شاهد استقبال سه میلیون نفر از امام بودیم اما بعد از ۱۰ سال امامت، ولایت و زعامت امام راحل در روز تشیع جنازه ایشان سال ۶۸ هم بنده بودم و این افتخار را داشتم که خبرگزاری ها از ۱۲ میلیون نفری که پیکر ایشان را بدرقه کردند، گفتند. کجای دنیا سابقه دارد چنین چیزی؟ در استقبال با آن همه شور و شوق و هنوز نمی دانند وضعیت چیست، سه میلیون نفر و بعد از ۱۰ سال، ۱۲ میلیون که برخی از خبرنگاران با تجربه خارجی که گزارش می دادند و اعلام نظر می کردند، می گفتند اگر برای ملت ایران استان های مختلف امکان وجود می داشت، همه به تهران می آمدند. و در بدرقه پیکر این رهبر کبیر حضور پیدا می کردند که این نشان دهنده این است که محبوبیت امام هر روز، هر هفته، هر ماه و هر سال بیشتر از گذشته می شد. این نیست جز اینکه مردم باور کرده بودند که این امام الهی است و آنچه تلاش می کند، برای خداست.
در آستانه پیروزی انقلاب، اقشار مختلفی در شکل گیری انقلاب نقش داشتند. وقتی صحبت از اقشار در علم مردم شناسی می شود، قشرهای مختلف جامعه را به چند دسته تقسیم می کنند. قشر مرفه، قشر متوسط، قشر پائین جامعه در آن زمان. سوال بنده اینجاست که قشر مرفه که خیلی اهتمامی به پیروزی انقلاب نداشتند و بعضا هم در متون تاریخی که مطالعه می کنیم مخالف انقلاب بودند و روی صحبتمان با آنها نیست. امام قشر متوسط و ضعیف بسیار در موضوع پیروزی انقلاب و همیاری با حضرت امام نقش داشتند. در این زمینه به عنوان سوال آخر توضیح بفرمایید
بله، یکی از ویژگی های انقلاب اسلامی مسئله مردمی بودن است. اگر خواسته باشیم مهمترین ویژگی های انقلاب اسلامی را بیان کنیم، یکی مکتبی بودن انقلاب اسلامی است، دیگری داشتن رهبری الهی و سوم هم مردمی بودن است. برخلاف همه انقلاب های دیگری که در دنیا به وقوع پیوسته که بعضا فقط کارگران تاثیرگذار بودند یا طبقه خاص دیگری مثل انقلاب فرانسه و روسیه و جاهای دیگر یا در مصر که افسران آزاد به رهبری جمال عبدالناصر و مانند او اما در انقلاب اسلامی صد درصد مردمی بود. جالب اینکه نمی شود گفت صنف خاصی هم تاثیر بیشتری داشتند چون همه صنوف بودند. دانشگاهیان، فرهنگیان، دانشجویان، دانش آموزان، روحانیون، کارگران، کسبه، بازاریان، اقشار مختلف در این انقلاب حضور داشتند، همراهی می کردند اما جمعیت هایی که به لحاظ موقعیت مالی جزو طبقات متوسط و ضعیف جامعه بودند، بیشترین حضور متعلق به همین جمعیت بود. شما اگر آمار شهدا را بررسی کنید، آمار جانبازان را بگیرید که الان حدود پانصدهزار نفر در کشور هستند و ۲۱۳ هزار و ۲۵۵ شهید فقط مربوط به دفاع مقدس هشت ساله داریم و عموما از طبقات ضعیف جامعه و خانواده های متوسط و زیر متوسط جامعه هستند مخصوصا جوامع روستایی که بیشترین همراهیها را با امام راحل داشتند و امام هم این همراهی اقشار ضعیف جامعه را باور داشتند و به همین جهت می فرمودند من یک موی سر کوخ نشینان را به همه ثروت و سرمایه کاخ نشینان نمی دهم و عوض نمی کنم. همواره به دنبال این بودند که برای پابرهنگان، اصطلاحاتی که ایشان به کار می بردند، اصطلاح اقشار آسیب پذیر نبود، معمولا اصطلاحاتی که به کار می بردند پابرهنگان و اقشار ضعیف جامعه بود که همیشه دل ایشان برای این جمعیت ها می تپید و واقعا هم از آرمان های ایشان این بود که این جمعیت ها در گیر و دار حوادث یا پیچ و خم سیستم اداری کشور گرفتار نباشند. الان کلیپ هایی از ایشان منتشر می شود مبنی بر اینکه اظهار نارضایتی می کنند مبنی بر اینکه ما به آنچه برای اقشار ضعیف جامعه می خواستیم، نرسیدیم. چرا برخی از مسئولین اهمال می کنند؟ چرا با مسئولانی که نسبت به این اقشار ضعیف جامعه بی توجهند، برخورد نمی شود؟ بعد می فرمایند که من از همه عذرخواهی می کنم. من از امام زمان عذرخواهی می کنم، من از خدا عذرخواهی می کنم و باید از آرمان های انقلاب اسلامی در ۴۳امین سال پیروزی انقلاب اسلامی این باشد که عدالت را اجرا کند و این طبقات ضعیف جامعه که بیشترین همراهی را با انقلاب اسلامی داشتند و سهم عمده ای در حفظ استقلال این مرز و بوم داشتند، توجه ویژه ای شود که در قالب استقرار عدالت و رفع تبعیض در قانونگذاری و اجرا و مسائل قضایی و مانند آن قابل تحقق است.
در ارتباط با نقش احزاب و نخبگان در پیروزی انقلاب توضیح بفرمایید که به هر حال آن زمان نمودهای خاص خودش را داشت
کاملا درست است. نخبگان مخصوصا نخبگان متعهد جامعه ما در جهت روشنگری، در جهت افشای جنایات رژیم استبدادی و در ارتباط با مراتب دخالت استعمار و عوامل استعمار در سرنوشت فرهنگی، سیاسی و نظامی که نقش به سزایی داشتند. احزاب و گروهها و جمعیتهای مختلف هر کدام به سهم خودشان واقعا در این زمینه فعالیت کردند و امام یک نخ تسبیحی بود که همه اینها را منسجم کرد و انقلاب اسلامی در شرایطی به پیروزی رسید که انسجام فوق العاده ای را در بین همه گروه ها و جریانات مشاهده می کردیم. علی رغم اختلافی که ممکن است در مسائل اعتقادی و مذهبی با هم داشتند اما همه احزاب، نخبگان، گروه ها و گرایش های سیاسی مختلف دست به دست هم داده بودند و در گرد شمع وجود امام راحل همچون پروانه ای عاشقانه فعالیت کردند تا اینکه انقلاب اسلامی به ثمر رسید.
*حجت الاسلام والمسلمین فخرالدین صابریی، نمایندهٔ حوزه انتخابیه تنکابن و رامسر در دورهٔ ششم مجلس شورای اسلامی
.
انتهای پیام /*