پرتال امام خمینی: مصاحبه ۴۰ /  نجفقلی حبیبی:

 دکتر نجفقلی حبیبی پژوهشگر فلسفه اسلامی، عضو هیئت امنای سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران است. کتاب های «شرح و تعلیقه صدرالمتألهین بر الهیات شفا» و «رسائل الشجره الالهیه فی علوم الحقائق الربانیه» تصحیح نجفقلی حبیبی، در دوره های بیست و دوم و بیست و پنجم کتاب سال به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران برگزیده شده  است. وی همچنین ریاست پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی و عضویت در «هیئت امنای دانشگاه تربیت مدرس» را در پرونده کاری خود دارد.

موضوع گفت وگوی ما درباره وحدت از دیدگاه حضرت امام است. در ابتدا وحدت را تعریف بفرمایید.

وحدت به معنای یکی شدن نیست. وقتی چند گروه یا دسته وجود داشته باشد، مسئله وحدت مطرح می شود و اگر این گروه ها یکی بشوند، آن وقت یکی می شوند و وحدت معنا و مفهومی پیدا نمی کند. می توان گفت که وحدت یعنی متحد شدن. از قدیم الایام فیلسوفان خیلی با همدیگر بحث کردند. اساساً زندگی اجتماعی انسان اجازه نمی دهد که به تنهایی همه کارها را خودش انجام بدهد. ابن سینا می گوید: اگر بخواهید نان تهیه کنید، تنهایی نمی توانید چنین کاری انجام بدهید. یکی باید تنور را بسازد؛ دیگری آتش و هیزم را فراهم کند؛ کشاورز باید گندم را تهیه کند؛ دیگری می آید و گندم را آسیاب می کند و... . یا اینکه فرضاً کسی بخواهد لباسی را تهیه کند. برای تهیه یک لباس، شخصی نخ را تهیه می کند. دیگری سوزن را تهیه می کند. خود سوزن ساختن نیاز به شغل دیگری دارد و... . از اینجا متوجه می شویم که زندگی انسان بدون همکاری یکدیگر میسر نیست. به این وحدت می گوییم. این وحدت ممکن است میان اعضای یک خانواده باشد که کارهای خانه را پیش ببرند. یا اینکه میان اعضای یک دهکده باشد که با همدیگر جهت رفع مشکلات همکاری کنند. همچنین است همکاری مردم یک شهر و کشور با همدیگر جهت رفع مشکلات مختلف. بنابراین بدون همکاری یک مجموعه کاری که مربوط به جمع است به سامان نمی رسد. این جزء بافت دقیق آن چیزی است که خداوند در عالم قرار داده است. هر چیزی که شما حساب کنید باید با امور دیگر متحد بشود.

حال به مردم یک کشور برمی گردیم. مردم یک کشور ممکن است خانواده های مختلف باشند و ممکن است از قبیله ها و گروه های مختلف؛ مانند کشور ما ایران. عده ای از مردم ایران کُرد هستند؛ عده ای دیگر عرب هستند؛ عده ای دیگر بختیاری هستند؛ عده ای فارس هستند؛ عده ای ترک هستند. هر کدام از این ها زبان خاص، فرهنگ خاص، لباس خاص، رسومات خاص و... دارند؛ اما همگی در ایران زندگی می کنند. بحث این است که آیا هر کدام از این دسته ها و قومیت ها می توانند بر اساس ساز خودشان زندگی شان را مدیریت کنند؟ یعنی کُردها بگویند ما برای خودمان زندگی می کنیم و نیازی به همکاری دیگر قومیت ها نداریم. می بینیم که چنین چیزی میسر نیست و همگی باید دست در دست همدیگر بدهند تا بتوانند مسائل کلان یک کشور را حل و فصل کنند و مسیر توسعه کشور را با اهدافی مشترک پیش ببرند. همان گونه که اعضای یک خانواده باید دست در دست همدیگر بدهند تا بتوانند خانواده ای را اداره کنند. در واقع اعضای یک خانواده با همکاری همدیگر کار خانواده را پیش می برند و خانواده های مختلف یک منطقه با همکاری همدیگر کار آن منطقه را پیش می برند و مناطق مختلف با همکاری همدیگر کار یک شهر را پیش می برند و شهرهای مختلف با همکاری همدیگر کار یک استان را پیش می برند و استان های مختلف با همکاری همدیگر کار یک کشور را پیش می برند و حتی کشورهای مختلف با همکاری و تعامل با همدیگر کار دنیا را پیش می برند و ما از این همکاری ها ناگزیریم. باید به این جایگاه برسیم که همه بشریت با همکاری همدیگر بتوانند کار دنیا را پیش ببرند. در دوره معاصر سازمان ملل برای همین تأسیس شده است. بنابراین می بینیم که وحدت امر بدیهی و آشکار است و نیازی به استدلال ندارد. اگر اعضای خانواده نتوانند با همدیگر سازگاری داشته باشند، آن خانواده از هم می پاشد. مردم دهکده ای هم اگر نتوانند با همدیگر سازگاری داشته باشند، آن دهکده محکوم به فنا و از هم گسیختگی است. چاره ای وجود ندارد جز اینکه مردم با همکاری همدیگر کنار بیایند و سازگاری داشته باشند تا بتوانند به کمک همدیگر مشکلات کلی تر را حل و فصل کنند.

کشور ما چه نیازی به وحدت دارد؟

به هر حال کشور ما کشور بزرگی است. گروه های مختلف سیاسی، طبقات مختلف، اقشار مختلف و... در ایران وجود دارد. در ایران زبان های مختلف و مذاهب مختلف هم وجود دارد. در زمان رژیم پهلوی حضرت امام تصمیم بر انقلاب می گیرد تا کشور را به نحوی درست مدیریت کند. این انقلاب بدون وحدت میسر نبود. وحدت یعنی همه حول یک محور حرکت کنند. البته نمی توان انکار کرد که مردم خواسته های متعددی دارند. خواسته های کوچک تر را باید کنار گذاشت و برای خواسته های بزرگ تر باید همگی با هم متحد بشوند. این اتحاد باعث می شود که کار پیش برود. مردم ایران حول محور سخنان امام وحدت کردند و نتیجه این شد که رژیم شاهنشاهی سقوط کند و جمهوری اسلامی شکل بگیرد. پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی هم امام روی وحدت تأکید فراوانی داشت و سخنان ایشان در این زمینه در صحیفه نور قابل مشاهده است. تقریباً کمتر سخنرانی هست که امام در آن از وحدت سخنی نگفته باشد. برای اینکه امام درک کرده بود اگر مردم متحد و هم عقیده بشوند، پیروز می شوند. پس از پیروزی است که مسائل فردی هم حل می شود.

اهمیت وحدت ملی در نگاه حضرت امام را تبیین بفرمایید.

گروه های مختلف اجتماعی در کشور وجود دارد که اگر همه گروه ها حول یک محور متحد بشوند، می توانند مشکلات را حل کنند. یعنی اگر مسائل کلان ملی حل بشود، همه بهره های خودشان را می برند. اولین مسئله، مسئله انقلاب بود. انقلاب باید چگونه پیروز می شد؟ اگر همگی متحد بودند که شاه سقوط کند و نظام درست تری جای آن بیاید، باید همگی باهم همکاری کنند. اگر گروهی بگوید ما قبول نداریم و گروه دیگر چیز دیگری بگوید، معلوم است که چنین اتفاقی رخ نمی دهد و انقلاب به پیروزی نمی رسید. اینکه امام فرمود وحدت رمز پیروزی است، مردم هم همین شعار را می دادند. وقتی همه کنار هم جمع بشوند و یک حرف و ایده  و مقصد کلی را در نظر بگیرند و آن مقصد کلی حاصل بشود، این مقصدهای پایین تر هم به تدریج حاصل می شود. بنابراین به تناسب آن مقصدی که در نظر هست، وحدت توسعه پیدا می کند.

در ابتدای انقلاب با اینکه گروه های سیاسی مختلفی در کشور بود، اما همگی متحد شدند و گروه های مختلف حول یک هدف مشترک حرکت کردند و انقلاب را به پیروزی رساندند. بنابراین تأکید حضرت امام بر وحدت بود و این تأکید را در همه عرصه ها داشت؛ یعنی فقط قبل از پیروزی انقلاب بر وحدت تأکید نمی فرمود؛ بلکه پس از آن هم برای پیشبرد مسائل مملکت هم نیاز بود وحدت ایجاد بشود. واژه واحدت جزو کلمات کلیدی حضرت امام خمینی (ره) بود. وحدت هم در درون گروه ها و هم در کل جامعه. یعنی هر کدام اقشار جامعه در درون خودشان وحدت داشته باشند و در مرتبه بالاتر همه اقشار جامعه با همدیگر تعامل و وحدت داشته باشند برای پیشبرد مسائل کلان ملی.

برای رسیدن به وحدت ملی چه راهکاری وجود دارد؟

برای رسیدن به وحدت، تک تک افراد باید از خواسته های فردی خودشان بگذرند و برای هدفی مشترک تلاش کنند. برای مثال کُردها اموری را می خواستند؛ عرب های خوزستان امور دیگری را طلب می کردند. ترک ها اموری دیگر و... . همه این اقوام و گروه ها برای رسیدن به هدفی مشترک و کلان اختلافات خود را کنار گذاشتند و به نتیجه هم رسیدند. در واقع اهداف کوچک تر برای اهداف بزرگ تر کنار گذاشته می شود و به تدریج هدف های کوچک تر هم تحقق پیدا می کند. همه باید برای هدف کلی متحد بشوند. این چیزی است که امام در بیاناتشان دارند. البته حکومت هم باید مسائل مردم را در نظر بگیرد و برای خواسته هایشان تلاش کند. تلاش برای برآورد خواسته های مردم توسط حکومت و دولت ممکن است به تدریج باشد و ممکن است فوری. برای مثال مسئله تأمین امنیت از مسائل فوری است.

امام برای حفظ وحدت ملی بیشتر کدام گروه ها و اقشار را مورد خطاب قرار می داد؟

خطاب حضرت امام درباره وحدت ملی به همه اقشار و گروه ها و مسئولین بود. دانشگاهیان را هم نصیحت می کرد. همچنین بر انتخابات تأکید ویژه ای داشت؛ چون انتخابات تجلی وحدت ملی بود. اگرچه در همین انتخابات هم سلایق مختلف است، اما همگی باید در آن شرکت کنند و رأی بدهند. امام مسائل کلان را به نحوی نگاه می کرد و مسائل خرد را به نحوی دیگر. برای مثال به گروه ها و اقشار مختلف می فرمود که وحدت کلمه را در درون خودتان حفظ کنید؛ چون همان هم ممکن است تأثیرگذار باشد. وقتی معلمان متحد باشند، خواسته هایشان را بهتر می توانند در مراجع قانونی به نتیجه برسانند. اگر هر کدام از معلمان خواسته ای داشته باشد و خواسته های معلمان در تضاد باشد، مسئولین ذی ربط هم نمی دانند به کدام مورد رسیدگی کنند. لذا در درون هر قشر اتحاد لازم است. در سطوح بالاتر مسئله وحدت ملی مطرح می شود که امام در سخنان خود روی آن تأکید داشت و به دولت ها توصیه می کرد وحدت ملی را حفظ کنند.

توصیه های حضرت امام برای حفظ وحدت ملی بیشتر ناظر به مسئولین دولت  بود یا ملت؟

امام هم به دولت نصیحت می کرد و هم به ملت. به دولت نصیحت می کرد که این مردم هستند که شما را به مقام و مسئولیت رساندند. این را بارها امام فرموده بود. اگر این مردم رأی نمی دادند و انقلاب نمی کردند هیچ وقت به این انقلاب نمی رسیدید. بنابراین شما مدیون این مردم هستید. امام به مسئولین برای حفظ وحدت خودشان توصیه های فراوانی داشت. چون اگر دستگاه های دولتی هم با همدیگر اختلاف پیدا کنند، کارها پیش نمی رود و در نتیجه کار ملت هم لنگ می ماند. کارهای کشور به نوعی به هم وصل است. بنابراین امام نصیحتی دارد به مسئولین دولت که در درون خودشان متحد باشند و وحدت را حفظ کنند و یک توصیه دیگر اینکه با مردم همدل باشند. توصیه دیگر امام به ملت این بود که وحدت را حفظ کنند و اختلافات را کنار بگذارند تا دولت کار خودش را انجام بدهد. یعنی این مسئله دوطرفه است. به دولت می گوید در خدمت مردم قرار بگیرید و مسائل ملی را در پیش داشته باشید و به مردم می گوید که به دولت ها کمک کنید تا کارها را سریع تر به سرانجام برساند. اگر اختلاف سلیقه وجود داشته باشد، دولت هم نمی تواند به اهداف کلی خودش برسد.

اگر بین دولت و ملت تعارضی رخ بدهد، کدام یک باید برای حفظ وحدت ملی خواسته خود را کنار بگذارد و کوتاه بیاید؟ حضرت امام در این باره چه نظری داشته اند؟

اگر دولت منتخب مردم باشد، بنابراین نباید تعارضی رخ بدهد؛ اما اگر بالفرض دولت یک چیزی را بگوید و مردم خواسته ای دیگر داشته باشند، باید خواسته مردم اولویت داشته باشد. مواضع امام هم این گونه بود. یعنی به دولت نصیحت می کرد که به خواسته های ملت گوش فرا بدهد. برای مثال وقتی میان دولت و مجلس شورای اسلامی اختلاف نظری پیش می آمد، چون مجلس برآمده از رأی مردم بود و مردم هر شهر نماینده ای در مجلس داشتند، امام هم به آن اهتمام می ورزید. به هر حال ملت چگونه باید حرف خود را به دولت منتقل کند؟ از طریق مجلس. از این رو مجلس نماینده مردم در ساختار حکومت است. دولت مکلف می شد که به اراده مردم تسلیم بشود. نه اینکه به مجلس بگوید که شما در برابر اراده دولت سکوت کنید و کوتاه بیایید.

با این حال امام می دانست که هم دولت خدمتگزار و صادق است و هم مجلس. در این صورت بررسی می کرد که قول کدام یک اولویت دارد تا اختلاف کمتری پیش بیاید. اختلاف در قوا را بسیار خطرناک می دانست؛ چون می دانست زهر کشنده ای است برای مصلحت جامعه.

مسئله توجه امام به ضرورت وجود سلایق مختلف و بهره گیری از آن ها و طرح ایده وحدت در حین کثرت را بیان بفرمایید.

این از مسائلی است که امام روی آن زیاد تأکید داشت؛ یعنی بارها در سخنرانی های خود می فرمود که مجامع ایران مسلماً از قشرها و گروه های مختلف تشکیل شدند. در این صورت لازم است که هر دو طرف ملاحظه بشود. یعنی حتماً دیدگاه ها و جریان های مختلف و گروه بندی های سیاسی و اجتماعی مطرح بشوند و نوعی توازن و وحدت بین آن ها ایجاد گردد. می فرمود بنشینید و اختلافات خود را با هم حل کنید و به وحدت برسید. اگر اختلاف بالا بگیرد، اولین کسی که ضربه می بیند، خود ملت است. چون نظام دچار مشکل و پریشانی می شود. در اینجا امام جانب مردم را می گرفت؛ اما همین را هم تذکر می داد که اگر دولت خدمت گزار است، با آن همکاری بشود. همچنین به دولت تذکر می داد که به خواسته های مردم توجه کند. به خصوص مناطق مختلف کشور که خواسته ها و مشکلات خاصی داشتند و امام همیشه دولت را به آن ها توجه می داد. امام خیلی مراقب بود که این نیازهای محلی به مسائل کلان ملی کشیده نشود و اختلافات اوج بگیرد. بلکه سریع تر مشکلات حل بشود و به مسائل کلان کشیده نشوند. این ها به صورت مکرر در فرمایشات امام وجود دارد. در فرمایشات ایشان اقناع مردم وجود داشت و به آن تأکید می کرد. این گونه نباشد که دولت به مردم بی اعتنا باشد، بلکه حتی باید به مردم گزارش بدهد که مشکلات آن ها را دارد انجام می دهد و حتی از خود مردم هم کمک بخواهد. حضرت امام مدام تلاش می کرد که بین مردم و دولت سازگاری به وجود بیاید و تشتت بین آن ها رخ ندهد.

یکی از موضوعاتی که در کشور مورد توجه حضرت امام بود، مسئله اقلیت های مذهبی و قومی و پرهیز از تفرقه بین آنان بود. راهکار و عملکرد امام نسبت به اقلیت های مذهبی و قومی چگونه بود؟

حضرت امام تمام این ها را مجموعه کلان کشور می دانست. اگرچه فلان مذهب در کشور در اقلیت است، اما چون جزئی از ملت است، باید مورد توجه قرار بگیرد. بنابراین در مسائل کلان کشور هیچ فرقی میان اقلیت ها مذهبی و قومی وجود ندارد. همان حقی که مردم تهران دارند، مردم کردستان هم دارند. همان حق را هم مردم آذربایجان دارند و... . بنابراین ملاحظه می فرمایید که امام به اقلیت های مختلف کشور اهمیت زیادی می داد. در سخنرانی های ایشان این توجه و اهتمام مشهود است. امام تلاش می کرد آنچه عامل اختلاف و تشنج است، به خوبی شناسایی کند و دولت را هم موظف می کرد سریع تر به آن ها رسیدگی کند تا نگذارد این اختلافات ریشه بدواند و دشمن هم بتواند از آن ها سوءاستفاده کند. این روشی بود که امام به کار می برد.

در پایان اگر نکته خاصی درباره وحدت باقی مانده است، آن را به عنوان حسن ختام گفت وگو بیان بفرمایید.

به نظرم الان هم باید مسئله وحدت مطرح باشد و همچنان باید مسئله اساسی قرار بگیرد. برای همه امور کشور وحدت لازم است. فرمایشات امام برای زمان ما هم زنده و حاضر است و باید مورد توجه قرار بگیرد. البته توقع نمی رود که همه اختلافات به  صورت مطلق ریشه کن بشود؛ اما می توان در راستای وحدت ملی اختلافات را به حداقل ممکن رساند. مهم این است که دولت بتواند متناسب با هر کدام از اقشار تلاش و گفت وگو کند و راه بروز اختلافات جدیدتر و شدیدتر را ببندد. به هر حال کشور ما دارای گروه های مختلف سیاسی، مذهبی و قومی است و طبیعی است که ممکن است اختلافات اندکی رخ بدهد؛ مهم این است که این اختلافات اندک وحدت ملی را نشانه نگیرد و در این زمینه دولت ها مسئولیت دارند و در مرتبه بعد خود ملت  هم سعی کند برای اهداف کلان، گاهی اهداف کوچک تر را موقتاً کنار بگذارد و بعد به تدریج با به دست آوردن اهداف کلان، اهداف کوچک تر هم به دست می آید. 

. انتهای پیام /*