پرتال امام خمینی(س): یادداشت ۵۶۰/ محمد رجایی نژاد

مقدمه

مساوات، دغدغة بشر و بخش جدایی‌ناپذیر تفکر انسان بوده است. یکی از اصول و ارکان اسلام نیز اصل مساوات و نفی تبعیض است. از دیدگاه اسلام، انسان‌ها به حسب گوهر و ذات، برابرند و از این منظر دو گونه یا چند گونه آفریده نشده‌اند. رنگ، خون، نژاد و قومیت ملاک برتری نیست و سید قرشی و سیاه حبشی برابرند. آزادی، دموکراسی و عدالت در اسلام، زادة برابری و مساوات انسان‌هاست. همة انسان‌ها از یک اصل و ریشه‌اند و همین وحدت و یگانگی انسان‌ها، اساس و ملاک مساوات و برابری آنهاست. اسلام تمام انسان‌ها را برابر می‌داند و کلیة تفاخرها و امتیازات نژادی و اختلافات طبقاتی و برتری‌جویی‌های اجتماعی را نفی کرده است. اصل تساوی و برابری، نخستین پایة عدالت اجتماعی در اسلام است. مبنای عدالت اجتماعی، حقوقی است که انسان‌ها به صِرف انسان بودن و به‌دلیل عضویت در اجتماع، از آنها برخوردارند. اما آیا برابری ذاتی انسان‌ها سبب برابری آنها در همة زمینه‌هاست؟ و آیا تفاوت استعدادها و شایستگی‌های افراد باعث نابرابری آنها با سایرین نمی‌گردد؟ به شیوه‌های متفاوت می‌توان به این پرسش‌ها پاسخ داد: ارسطو عقیده دارد برابری نسبی است و نسبت به اشخاص مختلف فرق می‌کند و باید با هرکس مطابق با ویژگی‌های آن شخص برخورد نمود.(۱) بنابراین، ارسطو برابری را در لحاظ ‌نمودن تفاوت‌های افراد در برخورداری از ثروت و قدرت و احترام و... می‌داند. از طرف دیگر، برخی برپایی مساوات را در دادن میزانی آزادی معقولانه می‌دانند تا میدان برای فعالیت کلیة افراد فراهم گردد و در چنین صورتی است که «به موجب این‌که مقدار فعالیت‌ها و کوشش‌ها یکسان نیست، اختلاف و تفاوت به میان می‌آید، و یکی جلو می‌افتد و یکی عقب می‌ماند، یکی جلوتر می‌رود و یکی عقب‌تر، به عبارتی، معنای مساوات این است که هیچ ملاحظة شخصی در کار نباشد.»(۲) البته هر دو گروه بر موضع یکسانی پای می‌فشرند. اما گروه دوم، آزادی را شرط لازم برابری می‌داند.

عدالت اجتماعی، در اموری چون «حق حیات»، «حق داشتن کرامت انسانی»، «حق برقراری مساوات در اصل انسانیت و اجرای قانون» نمود و تجلی دارد.

پیامبر اسلام(ص) بر اساس آموزه‌های قرآنی و اسلامی،‌ اصل مساوات را در تمام امورات حکومت مدینه برقرار ساخت، و کوشش کرد تا با همگان به‌گونه‌ای یکسان رفتار شود و هیچ‌‌گونه تفاوتی بین آنان گذاشته نشود. آن حضرت تمام افراد جامعه اسلامی را مانند دندانه‌های شانه با هم برابر و مساوی می‌دانست.

نگاه امام خمینی به مفهوم مساوات، مبتنی بر ادبیات قرآنی، سنت پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) بوده است. با کنکاش در ادبیات ایشان، می‌بینیم که ازجمله واژگان و گزاره‌های پرتکرار و شاه بیت کلام او «حکم اسلام...»، «به حکم اسلام...»، «اسلام حکم می‌کند...» و... است. او از ویژگی‌های خاص جامعه ایران که پیوندهایی وثیق و عمیق و ماندگار با آموزه‌های دینی دارد، آگاه بوده و بر همین اساس انقلاب کرد.

بیشتر کارشناسان و پژوهشگران، در زمینة انقلاب اسلامی ایران، خواسته و شعار پایه‌ای مردم در انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ را که برخاسته از اصول اندیشة رهبر انقلاب، امام خمینی، بود؛ عدالت، برابری، آزادی و... می‌دانند. مفهوم «برابری» که در ادبیات رهبر انقلاب و دیگر انقلابیون دوران مبارزه بسیار دیده می‌شود، و از آن، به «مساوات» تعبیر می‌کنیم، یکی از اهداف پررنگ انقلاب بود که در اینجا هرچند کوتاه بررسی خواهیم کرد.

ارزش و اهمیت مساوات در اسلام

یکی از اصول و ارکان ایدئولوژی اسلامی، اصل مساوات و نفی تبعیض است. اسلام به عنوان چراغ راه هدایت و حرکت جامعه، با تکیه بر آموزه‌های خویش، درصدد تحقق و اجرای برابری و مساوات در گستره حضور آدمی است. برابری و تساویِ حقوق و تکالیف، یا همسنگی و تشابه آنها، از مقوله مساوات است که در چارچوب شریعت اسلام بدانها پرداخته شده است. از نشانه‌های جامع و کامل‌بودن دین اسلام، این است که می‌خواهد انسان را به هدایت و سعادت برساند، و این بدون پرداختن به مساوات، شدنی نیست.

بر اساس اصول و مبانی اصیل اسلامی، مساوات و برابری همه‌جانبه در جامعه شدنی‌ست و این کاملاً منطبق با اصول حقوق بشر جهانی می‌باشد. مبانی اسلام، سرچشمة عدالت، انصاف، مساوات و برابری، مواسات و کرامت برای همة ابنای بشر است. این فضایل اخلاقی می‌تواند در قانون و سنت خانواده‌های کشورها و جوامع مسلمان، گنجانده شده و امری ممکن و ضروری تلقی شود.

از نظر اسلام و براساس آموزه‌های قرآنی، تمام انسان‌ها از یک ریشه و فرزندان یک پدر و مادرند، و فرقی بین آن‌ها نیست. دین مبین اسلام، تمام انسان‌ها را برابر می‌داند و همة تفاخرها و امتیازات نژادی و اختلافات طبقاتی و برتری‌جویی‌های اجتماعی را نفی کرده و به صراحت اعلام کرده است: «یا أیها الناس إنا خلقناکم من ذکر و اُنثی و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا إنّ أکرمکم عندالله أتقیکم». (حجرات، آیه ۱۳) یعنی رنگ، خون، نژاد و قومیت ملاک برتری و تَفَوُّق نیست و سید قرشی و سیاه حبشی با یکدیگر برابرند. همین وحدت و یگانگی انسان‌ها، اساس و ملاک مساوات و برابری آنهاست. در دیدگاه قرآن، انسان موجودی است که به او کرامت عطا شده است: «و لقد کَرَّمنا بنی آدم».(اسراء، آیه ۷۰) از دیدگاه قرآن، حیات هر انسان، به اندازة حیات تمامی انسان‌ها ارزش دارد.(مائده، آیه ۳۲)

امام خمینی در دوران مبارزه و در مواجهه با رژیم شاه، بارها بر مترقی بودن دین اسلام و آیات و احکام قرآن و حوزه‌های علمیه و روحانیت شیعه، و وجود مساوات و برابری در اسلام تأکید کرده و می‌فرمود:

«اسلام دین ترقی است. قرآن روش ترقی و شکوفایی انسان است... رژیم شاه همه آزادی‌ها را در ایران از میان برده است. اگر ما محافظه کار بودیم، نباید خواهان آزادی رأی و برابری‏ امکانات اقتصادی و سیاسی می‏شدیم. اما اسلام در چنان حدی از کمال است که از ابتدای طلوع، پیشرفت خود را بر بحث آزاد و مبارزه با سانسورها بنا گذاشته است.» (صحیفه امام، ج ۴، ص ۱۵۹)

نخستین پایة عدالت اجتماعی در اسلام، اصل مساوات و برابری است. مبنای عدالت اجتماعی، حقوقی است که انسان‌ها به صِرف انسان بودن و به دلیل عضویت در اجتماع، از آنها برخوردارند. عدالت اجتماعی، در اموری چون «حق حیات»، «حق داشتن کرامت انسانی» و «حق برقراری مساوات در اصل انسانیت و اجرای قانون» نمود و تجلّی دارد.

آزادی، دموکراسی و عدالت در اسلام، زائیدة برابری و مساوات انسان‌هاست. بر این اساس، حکومت اسلامی موظف است که برای تمام افراد ملت به‌صورت برابر نیازمندی‌های اولیه زندگی را فراهم سازد. همانگونه که امام خمینی در دوران رهبری نظام جمهوری اسلامی، بر آن سفارش می‌کرد و همة ملت را یکسان و برابر می‌دانست، و تنها معیار امتیاز را دوری از انحراف و خطا معرفی می‌کرد. ایشان معتقد بود با هر چیزی که برابری در جامعه را از بین ببرد، باید مبارزه کرد:

«همه انسان‌ها در پیشگاه خداوند یکسانند. او خالق همه است و همه مخلوق و بندة او هستند. اصل برابری‏ انسان‌ها و این‌که تنها امتیاز فردی نسبت به فرد دیگر، بر معیار و قاعدة تقوا و پاکی از انحراف و خطاست؛ بنابراین با هر چیزی که برابری‏ را در جامعه برهم می‏زند و امتیازات پوچ و بی‏محتوا را در جامعه حاکم می‏سازد، باید مبارزه کرد. البته این آغاز مسئله است و بیان یک ناحیه محدود از این اصل و اصول اعتقادی ما؛ که برای توضیح و اثبات هر یک از بحث‌های اسلامی، دانشمندان در طول تاریخ اسلام کتاب‌ها و رساله‏های مفصلی نوشته‏اند.» (همان، ج ۵، ص ۳۸)

پیامبر اسلام(ص) بر اساس آموزه‌های قرآنی و اسلامی،‌ اصل مساوات را در تمام امورات حکومت مدینه برقرار ساخت و سعی نمود تا با همگان به‌طور یکسان رفتار شود و هیچ‌‌گونه فرقی بین آنان نباشد. آن حضرت، تمام افراد جامعه اسلامی‌ را مانند دندانه‌های شانه با هم برابر و مساوی می‌دانست و معتقد بود که انسان‌ها جز تقوا هیچ مزیت و برتری بر یکدیگر ندارند. «الناس سواءٌ کأسنان المشط»(۳) مردم چون دندانه‌های شانه مساویند. این نگرش اسلام به انسان‌ها و رفتار پیامبر براساس آن، سبب جذب بسیاری به اسلام بود. در جریان فتح مکه، زمانی که بلال از جانب آن حضرت مأمور گفتن اذان بر بالای کعبه شد، بسیاری از مشرکان به سبب رنگ پوست و برده ‌بودن وی، بر پیامبر ایراد گرفتند. پس از این عیب‌‌جوییِ آنان بر مؤذّن پیامبر، آیه فوق نازل شد و همة انسان‌ها را برابر اعلام نمود و از تفاخر و تکاثر و کوچک شمردن فقرا منع کرد و اساس و ملاک برتری انسان‌ها بر یکدیگر را فقط میزان تقوا و پرهیزگاری دانست.(۴) پس بر این اساس همه انسان‌ها از یک اصل و ریشه‌اند و همین وحدت و یگانگی انسان‌ها، اساس و ملاک مساوات و برابری آن‌هاست.

بر همین اساس بود که امام خمینی تلاش می‌کرد و امیدوار بود جامعه ایران از صدر اسلام الگو گرفته و همانند آن زمان باشد:

«شما بدانید که اگر- چنانچه- اسلام تحقق پیدا بکند، همان معانی که در صدر اسلام بود تحقق پیدا می‏کند؛ همان برادری که در صدر اسلام بود، همان برابری‏ که در صدر اسلام بود، همان قطع ایادی ظَلَمه که در آن وقت بود، ان شاء اللَّه تحقق پیدا می‏کند.» (صحیفه امام، ج ۸، ص ۱۳۴)

و از همان روزهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی، بهمن ۵۷، امام خمینی طی پیامی اعلام کرد بر اساس احکام اسلام همه مساوات و برابری را رعایت کنند و مشکلات همدیگر را در نظر بگیرند:

«لازم است مساوات‏ و برابری اسلامی را کاملاً در نظر گرفته... انتظار دارم این امر انسانی و اسلامی را توجه نموده و عمل نمایند.» (همان، ج ‏۶، ص ۱۶۹ ـ ۱۷۰)

مساوات از منظر امام خمینی

ایشان معتقد است راه موفقیت و تکامل و راستی در جامعه با وجود آزادی و رعایت برادری و برابری امکان‌پذیر است. و اسلامی‌شدن جامعه نیز بستگی به همین دارد:

«از خداوند متعال مسألت دارم که به همه ما توفیق دهد که ایرانی اسلامی بسازیم و در زیر پرچم عدل اسلامی با آزادی و برادری و برابری،‏ راه تکامل و خیر را بپیماییم.» (همان، ج ۶، ص ۱۸۵)

ایشان معتقد بود آن چیزی که در اسلام مطرح است، تقوا و صفا و برادری و برابری‏ است. اسلام، دین وحدت، دین برادری و دین برابری است. اسلام برنامه‏اش این است که فرق نگذارد. همه برادر و همه برابر، و برای همه است. اخلاق اسلامی، اخوت اسلامی است. برادری و برابری‏ است. اسلام بنایش بر برادری و برابری‏ و وحدت است. (همان، ج ۱۳، ص ۴۴۵)

امام خمینی با هر چیزی که آزادی و برادری و برابری‏‏ را در جامعه بر هم ‏بزند و امتیازات پوچ و بی‏محتوا را در جامعه حاکم سازد، مخالف بود و مردم و مسئولان را به دوری از آن هشدار می‌داد. (همان، ج ۵، ص ۳۳۸) به‌ویژه دو قشر تأثیرگذار جامعه، یعنی روحانیان و دانشگاهیان را بر همبستگی و رعایت مساوات سفارش کرده و می‌فرمود:

«هر دو با هم دست برادری بدهید، دست برابری‏ بدهید، مسائلتان را طرح بکنید.» (همان، ج ۳، ص ۲۵۱)

برداشت امام خمینی از دین اسلام، اخلاق‌محور بود. برداشتی که در آن مساوات و برابری موج می‌زد. چنانکه می‌فرمود اخلاق اسلامی همان برابری و برادری است و همیشه آن را در نظر داشته باشید. (همان، ج ۱۳، ص ۱۳۴) و سفارش می‌کرد:

«عزیزان من، مطلب مهم است. ننگ و شرافت است و شقاوت و سعادت. پس، لازم است جداً از هواهای نفسانی، که ریشه شیطانی دارد، بر حذر باشید؛ و دست برادری و برابری‏ یکدیگر را، که تاکنون به توفیق خدا با هم فشرده‏اید، بیشتر بفشارید.» (همان، ج ۱۸، ص ۲۳۴)

او در دوران ده ساله رهبری نظام جمهوری اسلامی همیشه تلاش می‌کرد و آرزو داشت جامعه ایران روزبه‌روز به عدالت، آزادی، مساوات و مواسات نزدیک شود، (همان، ج ۶، ص ۱۸۵) زیرا معتقد بود «چنانچه اسلام تحقق پیدا بکند، همان معانی که در صدر اسلام بود، تحقق پیدا می‏کند؛ همان برادری که در صدر اسلام بود، همان برابری‏ که در صدر اسلام بود، همان قطع ایادی ظَلَمه که در آن وقت بود.» (همان، ج ۸، ص ۱۳۴)

امام خمینی یکی از علل ترس دشمنان و مخالفان از اسلام را توجه به مساوات می‏دانست و می‌فرمود:

«می‌ترسند برای اینکه اسلام دین برابری‏ و برادری است و در آن اصلاً نژاد مطرح نیست. کُرد و فارس، ترک و عرب ابداً در اسلام مطرح نیست و آن چیزی که در اسلام مطرح هست تقوا و صفا و برادری و برابری‏ است. و اینها می‏دانند که اگر اسلام به آن طوری که هست، در این مملکت تحقق پیدا بکند، دستشان کوتاه خواهد شد.» (همان، ج ۹، ص ۴۹)

لذا به مخالفان گوشزد می‌کرد که «اگر به آغوش ملت برگردند، با برادری و برابری‏ رفتار می‏کنیم و همه در پناه اسلام خواهند بود». (همان، ص ۳۹۰) حتی به پیروان همه مذاهب اسلامی می‌گفت اسلام دین برادری و برابری است و «سُنّی و شیعه مطرح نیست در اسلام، کُرد و فارس مطرح نیست، در اسلام همه برادر با هم هستیم. الآن همه‏مان با هم نشستیم؛ برادر هستیم... اسلام برادری است؛ برابری‏ است.» (همان، ج ۹، ص ۴۲۰ و ۴۸۵)

نگاه امام خمینی در روابط بین‌الملل نیز، نگاهی مساوات‌گونه بود و همیشه دولت‌ها، به‌ویژه دولت‌های مسلمان را دعوت به برابری و برادری می‌کرد:

«دولت‌ها بدانند که ایران، به پیروی از تعالیم اسلامی، با تمامی آنها در صورتی که به موازین اسلامی گردن نهند با برادری و برابری‏ رفتار می‏نماید.» (همان، ج ۱۸، ص ۹۶)

نتیجه

اصل مساوات از اصول انسانی و اجتماعی است که نقش ارزنده‌ای در ایجاد تعادل و دوری از شکاف اقتصادی جامعه دارد. با عمل به مساوات که اسلام نیز به آن سفارش کرده است، امنیت و آسایش کلی، به‌ویژه در بُعد اقتصادی، در جامعه بیشتر و بهتر خواهد شد.

از دیدگاه امام خمینی، مساوات و برابری، مقولة اخلاقیِ برآمده از فطرت انسانی و احکام اسلامی است. او معتقد است مساوات در رشد جامعه تأثیر دارد. و هرگاه مساوات در جامعه‌ای جریان داشته باشد؛ آن جامعه رو به ترقی و رستگاری حرکت خواهد کرد. وی برابری و برادری را اساس سعادت امت اسلام می‌داند و معتقد است یکی از مشخصه‌های اساسی حکومت استبدادی، عدم رعایت برابری است.

. انتهای پیام /*