پرتال امام خمینی(س): یادداشت ۶۸۵/ مهدی حاضری

هفدهم شهریور ۵۷ نقطه عطفی در تاریخ مبارزات انقلاب اسلامی ایران است. از این تاریخ مبارزات مردم و عملکرد رژیم شاهنشاهی وارد فاز جدیدی از تحولات پی در پی و سلسله وار شده و تمام ارکان رژیم به صورت دومینو وار ظرف کمتر از شش ماه سقوط کردند.

کما اینکه ارکان انقلاب در طی همین مدت تشکیل و سرپا شده و بدون کوچکترین تعلل و خللی، مدیریت کشور را پس از سقوط رژیم شاهنشاهی به دست گرفتند. به تعبیری می توان مبارزه برای سقوط رژیم شاهنشاهی را همانند نوزادی دانست که نطفه اش در نوزدهم دیماه ۵۶ منعقد گردید و نُه ماه پس از آن در هفدهم شهریور ۵۷ متولد گردید.

حوادث و اتفاقات طول این نُه ماه، گرچه به صورت سلسله وار در اربعین شهدای اعتراضات قبلی رقم خورد ولی همگی به صورت محدود و پراکنده در میان شهرهای مخلتف کشور و بدون برنامه ریزی قبلی اتفاق می افتاد اما در شهریور ماه هست که رژیم احساس می کند باید برای کنترل اعتراضات و فرو خواباندن قیام مردم دست به اقدام زده و از خود واکنش نشان دهد. اقدامات رژیم در دو بُعد ایجابی و سلبی انجام می گیرد.

در بُعد ایجابی می توان گفت: در اولین قدم، شاه دست به تغییر دولت زده و نخست وزیری را که با وعده و وعیدهای کلان سرکار آمده و خیلی ادعا داشت در حالی که هنوز یکسال ازعمر دولتش نگذشته بود برکنار می کند، و دکتر جمشید آموزگار جای خود را به مهندس جعفر شریف امامی می دهد کسی که خود را وابسته به خاندان روحانی می دانست، او دولت خود را دولت آشتی ملی می نامد و در اولین قدم، تاریخ شاهنشاهی که جایگزین تاریخ هجری شمسی کرده بودند و نماد اصلی رژیم شاهنشاهی برای مبارزه با اسلام بود را جهت بدست آوردن دل مردم و روحانیت تغییر می دهد، همچنین دستور به بستن کاباره ها و مشروب فروشی ها داده و جشن هنر شیراز را که هرساله در مهرماه برگزار می شد و فساد و فحشای آن اعتراضات زیادی را برنگیخته بود، لغو می کند.

از طرف دیگر، شاه با برکناری امیر عباس هویدا ازمنصب وزارت دربار و باز گرداندن نعمت الله نصیری جلاد بزرگی که سالهای متمادی ریاست ساواک را برعهده داشت، از سفارت ایران در پاکستان، آن ها را به همراه جمعی دیگر از وزرا و مقامات دولتی که متهم به فساد بودند، به ظاهر در بازداشت قرار داده و بسیاری از روحانیون مبارز را زندان و تبعید آزاد کرده تا اندکی از اعتراضات کاسته شود.

همچنین به دولت دستور می دهد حقوق کارمندان را افزایش چشمگیری داده و برای اولین بار در طول سال های سلطنت محمد رضاشاه، مقرر گردید مراسم سراسری و ملی جشن تولد شاه برگزار نشده و این مراسم فقط به صورت محدود در دربار برپا شود.

در بُعد سلبی، از یک طرف به ناگاه در روز شانزدهم شهریور۵۷ در شانزده شهرکشور اعلام حکومت نظامی می شود و بلافاصله در صبح روز هفدهم، مردم بی اطلاع از حکومت نظامی را بی رحمانه در میدان ژاله تهران به رگبار می بندند، کاری که تا آن تاریخ در مواجهه با هیچ یک از اعتراضات قبلی انجام نداده بودند.

در این تهاجم، در ابتدا تعداد شهدا بیش از هزار نفر اعلام شد ولی بنا به آمار رسمی دولت وقت، قریب یکصد نفر از مردم بی دفاع که زنان و کودکان را هم شامل می شد به شهادت رسیدند.

می توان گفت این اقدام جهت وارد آوردن شوک به جامعه انقلابی و ترساندن مردم از ادامه مبارزه انجام گرفت و در نظر داشتند شبیه به کاری که در مواجهه با نهضت ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ انجام داده و با یک قتل عام شدید مانع گسترش قیام شده بودند انجام دهند، جالب آنکه، عامل اصلی هر دو قتل عام هم یک نفر است. تیمسار غلامعلی اویسی که در سال ۴۲ فرمانده شهربانی تهران بود، در سال ۵۷ نیز به عنوان فرماندار نظامی تهران انتخاب شده و همان روش سابق را در پیش گرفت.

از طرف دیگر دولت ایران به دستور شاه در مذاکره با وزیر خارجه عراق، هنگام برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک و فشار وارد آوردن به حکومت بعثی، این کشور را وادار می کند مانع از فعالیت سیاسی و ارسال بیانیه و نوار سخنرانی حضرت امام به ایران شده و وقتی با مخالفت امام مواجه می شوند دست به محاصره بیت امام زده و مانع از ارتباط و رفت و آمد دیگران با بیت ایشان می شوند.

در مقابل، حضرت امام و یارانشان نیز با همکاری مردم انقلابی از این مقطع، اقدامات اساسی متعددی برای مبارزه با شاه انجام می دهند، از یک طرف امام دو روز پس از این حادثه، مصاحبه ای با خبرنگار روزنامه فیگاروی پاریس انجام دادند که انتشار آن آغازی بود بر یکصد و چهل مصاحبه با خبرگزاری ها و خبرنگاران و شخصیت های سیاسی جهان، همچنین با تصمیم ناگهانی و غیر منتظره خود برای مهاجرت به پاریس، باحضور در قلب دنیای خبری جهان غرب، پیام مظلومیت مردم ایران را به اطلاع همه مردم جهان می رسانند.

از طرف دیگر با شروع سال تحصیلی در اول مهرماه، دانشگاه ها و مدارس در اقصی نقاط ایران، مرکز تجمعات و فعالیت سیاسی شده و هر روز بر دامنه تظاهرات سراسری افزوده می شود و با پیوستن کارکنان صنعت نفت کشور به جمع اعتصابیون کمر رژیم شکسته شده و قطع درآمد نفت، چرخه اقتصاد کشور را متوقف می کند کما اینکه با قطع تولید بنزین و مشتقات نفتی، ماشین جنگی آن از حرکت می ایستد.

همچنین با رفت و آمد و حضور گسترده شخصیت های سیاسی و مبارزاتی به محل اقامت حضرت امام در نوفل لوشاتو، مقدمات تأسیس شورای انقلاب و تدوین پیش نویس قانون اساسی فراهم شده و حضرت امام کمیته هایی را برای سر و سامان دادن به وضعیت صنعت نفت و کنترل و تنظیم اعتصابات تشکیل می دهند و اوضاع را کنترل کرده و اداره کشور را به نوعی در دست می گیرند.

با این توضیحات مختصر مشخص گردید چرا هفده شهریور را باید نقطه عطف انقلاب اسلامی دانست؛ و ده سال بعد درست در همین روز هفده شهریور، حکم حضرت امام به فرزندشان مرحوم حاج احمدآقا مبنی بر واگذاری همه اسناد و مدارک و سوابق مبارزاتی خودشان به وی که منجر به تأسیس مؤسسه تنظیم ونشر اثار امام خمینی گردید را نیز می توان نقطه پایانی دانست بر دوران مبارزات حضرت امام و رهبری نظام جمهوری اسلامی توسط ایشان.

حضرت امام از این تاریخ تا پایان عمر شریفشان در نه ماه بعد، هرگز سخنرانی نکرده و دیدار عمومی هم نداشتند، فقط با خانواده شهدا دیدار کرده ولی سخنرانی نمی کردند.

امام در طول این ده سال هم توانست باکمک مردم، رژیم۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی را از بن و ریشه براندازد و هم نظام جمهوری اسلامی را به رفراندوم گذاشته و هم همه ارکان نظام را با رهبری داهیانه خود بر اساس انتخابات و نظام دموکراسی مستقر کرده و هم نهادهای متعددی را برای کمک به دولت جهت اداره کشور تأسیس کند.

از طرف دیگر ضمن عبور دادن کشور از انواع توطئه ها داخلی و خارجی و در نهایت پایان دادن به جنگ تحمیلی هشت ساله، با پذیرش قطع نامه ۵۹۸ در تیرماه ۱۳۶۷ نظامی محکم و مستحکم برپا کرد.

در کنار تالیفات متعدد و هزاران استفتا، حجم انبوهی از متن سخنرانی ها، مصاحبه ها، احکام حکومتی،پیام های کوتاه و بلند خطاب به ملت، نامه ها، سفارشات، اجازات و.... از ایشان در طول این سال ها باقی مانده که حفظ و حراست از آن ها در برابر تحریف و اشتباه و انتساب دادن های غلط، نیاز به داشتن یک متولی مطلع و امین را صد چندان می کرد.

حضرت امام این مسئولیت را در هفدهم شهریور ۱۳۶۷به فرزندش که در تمامی این دوران به عنوان فردی امین و درست کار در کنارش بود سپرد و او نیز مرکزی برای این کار سترگ تأسیس کرد که با مصوبه مجلس شورای اسلامی در آذرماه سال ۱۳۶۸این امر پشتوانه رسمی و قانونی هم یافت.

جالب آنکه مجموعه ۲۱ جلدی صحیفه امام که در برگیرنده این اسناد است، از حسن اتفاق، ۱۷ جلد آن اختصاص به این دوره ده ساله ۱۷شهریور ۵۷ تا ۱۷شهریور ۶۷ دارد. و می توان گفت: ازهفده تا هفده در هفده.

. انتهای پیام /*