پرتال امام خمینی(س): یادداشت ۷۹۴/ تقی آزاد ارمکی*
سوال اساسی که در مقابل جمهوری اسلامی ایران و همه جهان مطرح است این است که اساساً ما برای وضعیت فعلی جریان فلسطین چه باید انجام دهیم؟ و طبیعی است که به غیر از این دوگانه مخالفان و مدافعان رادیکال حدس درست کدام است؟ من تصورم این است که ما چون یک نظام سیاسی هستیم که از یک انقلاب درآمدهایم و این انقلاب هم مسئلهاش، حمایت از نیروها، افراد، دولتها، جوامع و فرهنگهای آسیب دیده است در نتیجه سادهاش این میشود که ما طرف مظلوم را بگیریم نه طرف ظالم را.
ما در سال ۵۷ انقلاب کردیم چون نظام استبدادی در مقابلمان قرار داشته و جنبشهای اجتماعی ایرانیان همه در مقابل زیاده طلبی گروههای سیاسی و حتی دولت قرار می گرفتند.
لذا؛ اول: این سرمایه اصلی ای است که از انقلاب برای ما باقی مانده است.
دوم: در متن فرهنگ ایرانی دفاع از مظلوم زمانیکه در مقابل جبهه ظالم قرار گرفتند مرسوم است. طبیعتاً ما درکل در جبهه مظلوم قرار میگیریم و حمایت می کنیم و دغدغه آن را خواهیم داشت.
اما نکتهای که وجود دارد این است که ما نباید به جای مظلوم تصمیم بگیریم چون باید حمایت کنیم تا مظلوم تقویت شود و خود آنها درباره نحوه زیستشان تصمیم بگیرد. چراکه اگر ما جای مظلوم تصمیم بگیریم اتفاقاتی خواهد افتاد که در دنیا پیش آمده است. بعنوان مثال در دورهای دموکراسیهای لیبرال آمدند و دولتهای مداخلهگر در دنیا را ایجاد کردند و فکر میکردند که باید به جای دیگران تصمیم بگیرند و تصمیمهای آنها به کودتا مداخلهگرایانه و فروپاشی انجامید و کشورها را اذیت و نابسامان کرد.
ما باید در واقع هم مشاوره بدهیم و هم حمایت کنیم و هم در عین حال اجازه بدهیم خود ملت فلسطین به خودباوری برسند و تصمیم بگیرند بجایی که ما برای آنها تصمیم بگیریم.
جای کشور دیگری تصمیم گرفتن شاید در نگاه اول خوب به نظر برسد؛ اما در مرحله بعد ضعفش را مضاعف میکند. یعنی اگر در مرحله اول ضعف از طرف ظالم است، در مرحله دوم ضعف از طرف حامیان به او وارد میشود. مانند رابطه یک پدر یا مادر خوب با فرزندش است که بخاطر اینکه بچه ضعیف است به جای او مشق و دیکته و انشا هم بنویسد و بعد آخر سال نتیجه بسیار بد این کار برای آن دانش آموز مشخص می شود!
بنابراین درست آن است که به جای اینکه جای کشوری تصمیم بگیریم و عمل کنیم، آن کشور را تقویت میکنیم.
وضعیت امروز وضعیت پیچیدهتری است. ملتی که به هر دلیلی تحت ظلم بوده، اکنون تحت ظلم بیشتری قرار گرفته است. یعنی اگر تا اکنون امکان یک زندگی معمولی را به این جامعه نمیدادند اکنون افراد این جامعه را میکشند.
چه باید کرد؟ افشای ماهیت دموکراسی لیبرال
به عقیده من کشور ما نباید از اصل اولیه خارج شود. ما باید اقداماتی در سطح ملی و بینالمللی برای حمایت از ملت فلسطین انجام دهیم تا زنده بماند و خودش تصمیم بگیرد.
باید توان خود را بکار بگیریم تا مسئله را در سطح بین الملل مطرح کنیم. امروزه روشنفکری ایرانی تعهد جدیدی پیدا کرده است که البته در ادامه تعهدات پیشین قراردارد و آن این است که علاوه بر دفاع از حقوق شهروندی و زندگی، باید به حقوق انسانی که در شرایط فعلی بسیار موضوعیت پیدا کرده است به دفاع برخیرد.
جامعه ایرانی باید برای ظلمی که اکنون بر فلسطینیان روا میشود و در مقابل انسان کشی در شرایط نابرابر و به ناحق که در باره مرد، زن، پیر، جوان و کودک اتفاق می افتد، فریاد بزند.
مسئله دیگر افشاگری نظام دموکراسی لیبرال است. سرمایه داری جدیدی که بجز خونخواری چیز دیگری از آن احساس نمیشود.
اگر دقت کنید می بینید که سران دولتهای غربی به اسرائیل می روند و میگویند بکشید، نابود کنید، از بین ببرید! و این خونخواری جدیدی است که در دنیا اتفاق افتاد است. این جریان اگر تا دیروز در قالب فلان دیکتاتور نمود پیدا میکرد؛ امروز دولتهای مدرن اینگونه عمل میکنند و رسانهها هم حمایت میکنند. مثلاً رسانه سیانان و بی بی سی و بسیاری دیگر حامی متجاوزان هستند و دارند آنها را نشان میدهند تاکید میکنند که چقدر درست دارند میکشند! و چقدر بیشتر باید میکشتند و این رسانهها در کل از موضوع فلسطین و غزه رها شدهاند و دارند به غرب، اسرائیل و آمریکا، گرا میدهند که اینجاها را بزنید و اینکارها را بکنید و به جای اینکه نیرویی برای مقاومت و مقاوم سازی ملل و فرهنگها باشند ابزاری برای سرکوب شدهاند.
بنابراین باید بیش از پیش به این ویژگیِ نظام سرمایهداری پرداخت و با آن مقابله کرد از توجه به آن کوتاهی نکرد اگر به سرمایهداری بیاعتنایی شود رژیمها و دولتهای جوامع خونخوارتر خواهند شد و به سرکوب همه قواعد بینالملل خواهند پرداخت. این افشاگری کمک خواهد کرد که اساسا چنین دولتهایی ظهور نکنند.
* جامعه شناس و استاد برحسته دانشگاه تهران
.
انتهای پیام /*