پرتال امام خمینی (س): هفدهم شهریور سالروز تأسیس مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) است. به همین مناسبت میزبان رئیس مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) هستیم. کسی که از نسل دوم انقلاب حساب می‌شود، متولد ۱۳۵۱ در زرند کرمان و با تجربیات مختلف فرهنگی، الآن مسئولیتی را بر عهده گرفته که باید بازخورد آن معرفی بیشتر امام و افکار ارزشمند حضرت امام خمینی(س) باشد. اگر بخواهم مهمانمان را معرفی کنم باید سمت‌های مختلفشان را بگویم. دکترای ایشان در زمینه «اسلام سیاسی از منظر اخوان المسلمین مصر» هست و کسی است که حوزه‌های مختلف را به ویژه در استان کرمان مسئولیت داشته است. در دفتر تبلیغات اسلامی مسئولیت ویژه‌ای داشته؛ هم در حوزه روابط عمومی و هم در حوزه فرهنگی. نام ایشان با استانداری کرمان و مشاور جوان بودن و مدیریت جوانان این استان عجین شده است. الآن هم مسئولیت مهمی در حوزه نشر آثار امام دارند که با ایشان بیشتر آشنا خواهیم شد.

اولین بار امام را در سن شش سالگی در قم دیده بودم. دکلمه اجرا کردم و امام بلند شدند که بروند و من تازه از شوک خارج شدم، روی پای امام افتادم و پای امام را بوسیدم و عبای امام را کشیدم و عبای امام از دوششان افتاد.

چقدر از سند منتشر نشده دارید؟

در سیاست انتشار اسناد طبعا شرایط زمانی، ملی و بین‌المللی لحاظ می‌شود.

در حوزه مستند و فیلم بودجه شما کفاف می‌دهد؟

خیر؛ گفت که «کفاف کی دهد این باده‌ها به مستی ما». یک پروپاگاندایی شده که مؤسسه پول زیاد می‌گیرد. ما مثل همه دستگاه‌ها ذی حساب، دیوان محاسبات و بازرسی داریم.

من شنیده بودم که یادگار امام خیلی در قید و بند پروتکل‌های حفاظتی نیستند.

تشییع پیکر اخیر شهدا تشریفات و عبا و عمامه مسیر راهپیمایی را رفته بودند؛ بدون عکاس. بعضی وقت‌ها بعضی‌ها سرزده می‌روند و می‌بینید که ۱۰ نفر عکاس و فیلمبردار هم هست و ما نمی‌فهمیم سرزده به چه معنی است.

در خدمت حجت‌الاسلام و المسلین علی کمساری هستیم. رئیس مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) که به نوعی الآن ایشان میزبان هستند و ما مهمان و شاید برعکس هم باشد. در هر صورت لطف کردند و تشریف آوردند. در واقع صاحب برنامه حضور خود این مؤسسه است و امروز می‌خواهیم در مورد خود ایشان، مؤسسه و امام صحبت کنیم.

سلام علیکم. خیلی خوش آمدید.

سلام علیکم و رحمة الله. ممنونم از فرصتی که برای من فراهم کردید.

شما بزرگوارید؛ لطف کردید که تشریف آوردید. از اینجا شروع کنیم که اولین بار چه زمانی به حسینیه جماران و محضر امام آمدید؟ یادتان هست؟

بسم الله الرحمن الرحیم. من اولین بار در زمان نوجوانی آمدم. فکر می‌کنم حدود سال ۶۲ بود.

یازده ساله بودید؟

بله؛ شاید هم کمتر و حدود سال ۶۱ بود. به اتفاق مرحوم ابوی از زرند با جمعی از خانواده شهدای شهرستان زرند به تهران آمدیم. یادم هست که شب آن جمع را در هتل استقلال تهران اسکان دادند و فردا صبح به حسینیه [جماران] آمدیم. آقای حاج محمدعلی انصاری که بیت امام بودند و زرندی هستند، برای اهالی یک امتیاز محسوب می‌شد.

همشهری هستید؟

بله؛ همشهری بودند و با ابوی من هم دوست بودند. ما با خانواده شهدا به اینجا آمدیم و جمع دیگری هم بودند. آنجا برای اولین بار به حسینیه آمدم. فکر می‌کردم حسینیه خیلی بزرگ‌تر از اینها است. دو بار آمدم؛ یک بار در زمان طلبگی با طلبه‌های مدرسه کرمانی‌های قم آمدیم؛ آن وقتی که ۱۵ ساله بودم. بعدها که حسینیه را می‌دیدم احساس کردم آن چیزی که در بچگی می‌دیدم، خیلی بزرگ‌تر بود. چون هم جمعیت زیادی بود و هم طبیعتا در حال و هوای کودکی احتمالا مقیاس‌ها را هم نتوانسته بودم تشخیص بدهم.

چه حسی داشتید که اولین بار امام را می‌دیدید؟

اولین بار من امام را در قم دیده بودم؛ در سن شش سالگی.

یعنی همان سال ۵۷ که به قم آمدند؟

بله؛ اولین بار آنجا امام را دیدم. ابوی با مادر و دو برادرم ما را به قم آوردند؛ مسافرخانه گرفتند و فردایش که ساکن شدیم، به دفتر امام در خیابان ساحلی رفتیم که امام همان جا ساکن بودند. در دفتر امام که طلبه‌ها و مردم نشسته بودند، آزادتر هم بود و محدودیت‌های بعدها هم که به واسطه شرایط به وجود آمد، طبعا نبود یا خیلی کمتر بود.

من دکلمه اجرا می‌کردم. شعرهای حماسی و انقلابی را حفظ کرده بودم و پا شدم و دکلمه اجرا کردم.

محضر امام؟

نه؛ در دفتر امام که همه نشسته بودند. نوه امام پسر آقا مصطفی(حسین آقا) آن وقت آنجا بود، دید و پیش پدر آمد و خیلی از من تمجید و تعریف و در واقع تشویق کرد. گفت چه چیزی کادو بدهیم. بابا گفت که می‌خواهد خدمت امام و به دست‌بوس امام برود. ایشان گفت فردا صبح پشت در بیاید و من پیش امام می‌برمش. بابا گفت من هم دلم می‌خواهد. گفت باشد شما هم بیایید. دو برادرم که با ما بودند و از من هم بزرگ‌تر بودند، بابا گفت این دو برادرش هم می‌خواهند بیایند. گفت باشد همه بیایید.

فردا سر قرار رفتیم و ایشان هم با همه شلوغی‌هایی که بود، خلف وعده نکردند و به محض اینکه در آن جمعیت پشت میله‌ها پدر را دیدند، گفتند که بیایید؛ اشاره کردند و ما را راه دادند و ما به اتاق ملاقات‌های امام در خانه امام رفتیم. منزل آیت‌الله یزدی که الآن هم مدرسه فقهی ما آنجا است. همان اتاقی که امام اول انقلاب ملاقات‌هایی را داشتند، سه چهار نفر از فرماندهان نیروی هوایی بودند؛ با یونیفرم سرمه‌ای که داشتند و کلاه نشسته بودند.

امام آمدند و بالای اتاق نشستند. آن چند نفر بودند و خانواده چهار نفره ما هم نشسته بودیم. ابوی پا شدند و رفتند دست امام را بوسیدند، برادرها رفتند و من مبهوت مانده بودم. یک نوار کاست هم پر کرده بودیم از تمام دکلمه‌ها و اشعاری که من می‌خواندم. آن را هم با خودم برده بودم که به امام هدیه بدهم. اعتماد به نفس داشتم. آنها دست امام را بوسیدند، ابوی به من می‌گفت ولی من مبهوت شده بودم و تصویری که از امام در ذهنم حک و ماندگار شد، یک چهره بسیار نورانی بود.

دستشان را بوسیدید؟

نه؛ من پای امام را بوسیدم.

خوشبحالتان.

امام پا شدند که بروند. خیلی جالب بود که امام در آن شرایط ما خانواده‌ای که از شهرستان آمده‌ایم را به راحتی راه دادند و ما نشستیم. یعنی در مذاکره و گفت‌وگوهایی که با سران و فرماندهان نظامی کردند، ما آنجا بودیم. بعد امام بلند شدند که بروند و من انگار تازه از آن شوک خارج شدم. دویدم، روی پای امام افتادم و پای امام را بوسیدم؛ و عبای امام را کشیدم و با حالت گریه [گفتم] که من می‌خواهم با شما بیایم. چون فکر می‌کردم پدر و پدربزرگ ما است و چرا من با ایشان نروم؟ مثلا می‌خواستم با امام به اندرونی بروم.

عبای امام از دوششان افتاد و پدر ما عبای امام را روی دوششان گذاشتند و امام یک دستی روی سر من کشیدند و تفقدی کردند. من آنجا پای امام را بوسیدم.

خوش به سعادتتان.

این اولین دیدار من با امام بود و دو دیدار هم در حسینیه جماران بود.

در شش سالگی که نمی‌شود این فکرها را کرد. ولی مثلا زمانی که طلبه بودید و اینجا آمدید فکر می‌کردید یک زمانی مسئولیت مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام را به شما بدهند؟

در زمان طلبگی نه، ولی از یک سالی من یک خوابی دیدم و مطمئن بودم که مسیر زندگی من به امام می‌خورد. آنقدر در فضاهای اجتماعی خواب‌های مختلف تعریف شده که به نوعی مورد عدم اعتماد قرار گرفته و خیلی‌ها می‌گویند خواب حجت نیست. البته در مسائل شرعی بله، خواب حجت نیست؛ اما برای خود آدم‌ها در مسائل سلوکی و عرفانی خواب خیلی مهم است؛ حالا حجت باشد یا نباشد.

من خوابی را دیده بودم که شخصی است و مطمئن بودم مسیرم به امام می‌خورد.

یعنی بالأخره یک ذهنیت این طوری داشتید؟

نمی‌دانستم به مؤسسه می‌آیم. ولی من معاون دفتر تبلیغات بودم. شاید بعد از یک سال به من پیشنهاد شد که معاون مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام بشوم. من به واسطه ارادتی که خدمت یادگار امام داشتم و یک درس مشترکی هم می‌رفتیم، آنجا این ارتباط و ارادت را داشتم. اما وقتی که پیشنهاد شد معاون مؤسسه بشوم، یاد این خواب افتادم و مطمئن شدم که تقدیر من به این سمت هست. یک مدتی با حفظ سمت، بین قم و تهران رفت و آمد کردم. بعد از شش ماه قم را استعفا دادم و معاون مؤسسه شدم.

از اینجا شروع کنیم که به عنوان یک کودک شش ساله، می‌شود گفت عشق و علاقه شما نسبت به امام هم از احساس و هم از عقل بوده است. یعنی نمی‌شود گفت صرفا احساس و عقل هم که قطعا نمی‌شود در آن سن و سال گفت. بعد هم خیلی نوجوانان و جوانانی بودند که به عشق امام جانشان را کف دست گرفتند و برای انقلاب و نظام به وسط آمدند. این را چطور تعبیر می‌کنید؟ امام چه ویژگی یا چه جذبه‌ای داشتند که این طور نوجوانان و جوانان به خصوص نسل اول و دوم انقلاب را این طور جذب می‌کردند؟ همین الآن هم همین طور است. شاید از کم‌کاری ما است چون امام خیلی بیشتر باید شناخته شوند.

اگر بخواهیم فرازمینی صحبت کنیم، عشق خدادادی بود. «این عشق الهی است، این شور خدایی است». اما من ترجیح می‌دهم که زمینی صحبت کنم. امام مظهر سه نکته یا مسأله بسیار مهم بود؛ امام مظهر عدالت‌خواهی، ظلم‌ستیزی و آرمان‌خواهی ما بود. این هر سه بارزترین وجوه جوانی است. یعنی جوان عدالت‌خواه، ظلم‌ستیز و آرمان‌خواه است. یعنی اگر بخواهیم بزرگترین و بارزترین ویژگی‌های دوره جوانی را نام ببریم، می‌شود از این سه تا پررنگ نام برد؛ و امام مظهر این سه بود.

من که انگار عشق به امام را به نوعی از مرحوم پدر ارث برده‌ام. اما بعد که بزرگ‌تر شدیم و هر روز که گذشت، احساس کردم که «عشق تو همیشه در فزون باد/ رویت همه ساله لاله‌گون باد/ اندر سر ما خیال عشقت/ هر روز که باد، در فزون باد». هر روز این وجوه را پررنگ‌تر فهمیدیم و اینها را در امام متبلور دیدیم. همین بود که مردم در سال ۵۷ و قبل از آن که به امام پیوستند، امام را در واقع مظهر خواسته‌های خودشان دیدند سخن امام را دوای درد تاریخی خودشان دیدند؛ درد استکبارزدگی، عدم استقلال، عدم آزادی و حقارت تاریخی که در پس صدها بی‌کفایتی حاکمان و شاهان ایران، مردم به آنها دچار شده بودند. هرازگاهی در شمایل گلوله میرزا رضا کرمانی، خیزش میرزا کوچک خان جنگلی یا قیام شیخ محمد خیابانی و مدرس و مثالهم خودش را نشان می‌داد.

مردم همه اینها را در امام دیدند. یعنی امام پرچمدار عدالت‌خواهی شد؛ در مقابل ظمی که مردم دیده بودند. امام منادی آرمان‌خواهی شد و در واقع امام سلسله جنبان ظلم‌ستیزی شد. مردم وقتی که اینها را دیدند به امام اقبال کردند. این ویژگی یا خصوصیت، می‌شود گفت ما به الامتیاز همه کسانی بود که عاشق امام بودند؛ وگرنه نسل ۵۷ نه مسخ و مسحور شد و نه فریب خورد؛ طیف وسیع مردم از تحصیل‌کرده‌های دانشگاهی تا صاحب‌نظران سیاسی و فعالان اجتماعی و فرهنگی، هنرمندان، روحانیت، بازار و مردم و کوچه و خیابان، پیر و جوان و نوجوان.

شهید فهمیده نوجوان بود و در نسل ما دیدن این مصادیق فراوان بود. بچه‌هایی که هم سن و سال ما بودند و با لطایف الحیلی شناسنامه خودشان را دست‌کاری می‌کردند که به جبهه بروند و به عشق امام شهید می‌شدند. فصل مشترک وصیت‌نامه همه شهدا، بدون استثناء، توصیه به پیروی از امام است؛ این خیلی مهم است. این فقط یک اتفاق فرازمینی نبود؛ که البته این هم هست. در قرآن تصریح شده که «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا»؛ خدا محبت کسی که اهل ایمان و عمل صالح باشد را در دل‌ها قرار می‌دهد. می‌خواهم بگویم فقط این نبود؛ یعنی این بود در کنار ویژگی‌هایی که امام داشت.

امام یک رهبر کاریزماتیک ممتاز بود و به همین دلیل از پس بیش از سه دهه از رحلت امام، همچنان امام پررنگ است و خورشید وجودی او نوافشانی می‌کند.

قبول دارم ولی قبول کنیم که نسل‌های سوم و چهارم و الآن داریم به نسل پنجم انقلاب می‌رسیم، نمی‌گوییم فاصله گرفته‌اند، آن طوری که باید این موضوع به آنها منتقل نشده است.

آن یک بحث دیگری است؛ من سابقه را گفتم. به نظر من اتفاقی که نیفتاده این است که ما نتوانسته‌ایم؛ یعنی همه کسانی که مسئولیت داشته‌اند، چه در مسئولیت‌های اداری و سازمانی، که البته من معتقدم نباید امام را حکومتی و سازمانی معرفی کنیم و چه کسانی که مسئولیت‌های فرهنگی به معنی فردی داشته‌اند؛ یعنی کسی که یک رسانه داشته و یا خودش یک رسانه است. الآن بعضا خود افراد رسانه هستند. در واقع مسئولیت فرهنگی، آموزشی، تبلیغی و ترویجی داشته‌اند. به نظرم ما نتوانسته‌ایم در یک چیز موفق عمل کنیم.

نکته‌ای که مقام معظم رهبری فرمودند امام، امام دیروز نیست؛ امام امروز و فردا هم هست. امام دیروز چون ظرف زمان خودش بود و امام هم بود، اتفاقی که باید افتاد. یعنی دیگر از این بالاتر و باشکوه‌تر در تاریخ امکان‌پذیر نیست. یعنی یک ملت با یک رهبر همراه شود و با دست خالی بتواند یک شاهنشاهی ۲۵۰۰ ساله را ریشه‌کن کند و بعد از نزدیک ۱۵ سال تبعید برگردد، استقبال بی‌نظیر و نزدیک ۱۰ سال رهبری کند. بعد هم تشییع و بدرقه عظیم‌تر، که هنوز در تاریخ تکرار نشده است. این اتفاق در زمان خودش به درستی افتاد اما بعد به تدریج ما نتوانستیم «امام امروز» را آن گونه که باید و شاید معرفی کنیم. ما می‌گوییم امام امروز تعارف است؟! یا واقعا امام امروز یعنی امامی که امروز هم می‌تواند راهگشا باشد. «امام فردا» یعنی امامی که برای آینده این کشور هم نسخه حیات‌بخش دارد و مسیر تعیین می‌کند.

تعبیر رهبری این است که انگشت اشاره امام همچنان راهنما و راهگشا است. نتوانسته‌ایم [این را] در قانونگذاری، برنامه‌نویسی، کار فرهنگی و کار اقناعی کردن برای نسلی که پرسشگر است، [تبیین کنیم]. این نسل بنا نیست با تعصب قبول کند و در معرض پیام‌ها و صداهای متعدد و متفاوت است و میلیون‌ها پیام در لحظه دارد به او می‌رسد؛ او انتخابگری می‌کند که چه پیامی را بشنود؛ در عین حال بمباران اطلاعات هم می‌شود. این نسل پرسشگر است و تا اقناع نشود با ما همراه نمی‌شود و ما هنر اقناع کردن را بلد نیستیم. فکر کرده‌ایم با اجبار، تحکم، دستور و بخشنامه می‌شود یک اتفاق فرهنگی را شکل داد در حالی که یک اتفاق فرهنگی این طوری شکل نمی‌گیرد.

من نمی‌گویم اصلا این هنر را نداشتیم. نسلی که امروز دارد جانفشانی می‌کند و در جنگ ۱۲ روزه با وجود اینکه می‌دانست اگر کنار لانچر برود ممکن است چند لحظه دیگر مورد حمله موشک‌ها قرار بگیرد، اگر پشت قبضه پدافند برود ممکن است مورد حمله قرار بگیرد، نسل ۲۰ و چند ساله و ۳۰ چند ساله است؛ نسل بعد از امام است.

و نسل مدافعین حرم ما...

و نسل مدافعین حرم. فقط هم به بحث شهدا [نگاه نمی‌کنیم]. همین‌ها که دانشمندان ما هستند، دانشمند جوان هسته‌ای و غیر هسته‌ای، ما امروز در بحث‌های علمی، پزشکی، مهندسی، رشته‌های مختلف علوم انسانی، نمی‌گویم ما موفق نبوده‌ایم. عرضم این است که در معرفی امام زبان ما الکن است.

من جسارت می‌کنم و میان کلام شما وارد می‌شوم؛ زیره به کرمان بردن است ولی به نظرم خوب است. چون بعضی موقع‌ها فضایی فراهم شده که فقط نکات منفی را برجسته می‌کنیم. به خصوص پلتفرم‌ها هم که راه افتاده، می‌گویند سریال‌ها مشکل این طوری دارد. قطعا یک سری از آنها مشکل دارد اما قسمت آخر مینی سریال شکارگاه که استاد پرویز پرستویی بازی می‌کرد، صحنه آخرش آموزه امام بود؛ ایستادن مقابل سلطه انگلیس.

دقیقا

یعنی یک تنه ایستاد و نزدیک به ۴۰ بریتانیایی متجاوز را کشت و آثار باستانی ما که طلایی بود را به اینها نداد. این آموزه امام است؛ از کجا نشأت گرفته است؟

«تو به ما جرأت طوفان دادی». حتی طوفان الاقصی هم پژواک اندیشه امام است. یعنی ارتعاش سخنرانی امام در حسینیه جماران که آمریکا نمی‌تواند هیچ غلطی بکند، هنور در دنیا پژواک دارد. از این منظر واقعا امام زنده است. امام در آموزه‌ها و تعالیم امام زنده است و اتفاقا پررنگ هم هست. یک شعری اخیرا در ایام محرم هم بود که «سال‌ها گریه به تو جرم تلقی می‌شد؛ گریه هر شب ما برکت روح الله است». راهپیمایی اربعین چیزی جز اثرات وجودی انقلاب امام است؟ حتما برکاتی وجودی امام مستمر است. نکته این است که ما می‌خواهیم بیش از پیش وجوه نورانی اندیشه امام نمایان شود. از طرفی دشمن هم می‌خواهد به شبهه پراکنی روز به روز تخریب کند.

الآن ما در مؤسسه مرکزی به نام «مرکز رصد» داریم که کارش همین رصد فضاهای مجازی و رسانه‌ای است. بیشترین مورد از تخریب مربوط به امام است. خیلی عجیب است. با اینکه امام ۳۶ سال است به ظاهر از دنیا رفته‌اند همچنان بیشترین فراوانی [تخریب] مربوط به امام است.

آمارش را دارید که مثلا ماهیانه چقدر است؟

ما هفتگی آمار می‌گیریم، ولی حضور ذهن ندارم. شبهه‌پراکنی‌ها برای اینکه اساس را بزنند. یعنی اگر بتوانند اساس را متزلزل کنند، بقیه را هم راحت‌تر می‌توانند. هر روز در یک چیزی، یک روز جملات امام را تقطیع می‌کنند، تصغیر می‌کنند و جمله‌بندی‌ها را تغییر می‌دهند. یک روز به حرم امام دانسته یا نادانسته حمله می‌کنند.

مثلا در قصه منافقین...

بله. ما بیش از ۲۰۰ شبهه را شناسایی کرده‌ایم.

دست شما بسته است که بخواهید بعضی از چیزها را جواب بدهید؟

نه، جواب می‌دهیم. اتفاقا من همیشه می‌گویم که ما نباید در دفاع از امام دچار لکنت شویم؛ بعضی‌ها مصلحت‌اندیشی می‌کنند. بعضی‌ها متأسفانه حاضر هستند که هزینه کار به دوش امام بیفتد اما ساحت خودشان مبرا شود. در حالی که خدا آقای رئیسی را رحمت کند، من بعد از ریاست جمهوری یک بار خدمت ایشان رسیده بودم، ایشان این جمله را گفت که باید از امام دفاع کرد. اتفاقا بحث منافقین را گفتید. ایشان به همین موضوع اشاره کرد و گفت در موضوع اعدام منافقین، یک جمعی بودند که تصمیم گرفتند؛ امام منصوب کرد. گفت ما باید از تصمیم امام دفاع کنیم. امام یک فتوای فقهی و دستور حکومتی دادند، اما در تعیین مصادیق و نحوه اقدام که طبعا امام ورودی نداشته‌اند. ایشان گفتند ما باید دفاع کنیم.

اتفاقا یکی از برنامه‌هایی که آقای مصطفی پورمحمدی هم آمده بود، همین را تعریف و مصداق‌هایش را بیان کرد.

البته این را هم بگویم که نه تنها نسبت به امام، نسل امروز نسبت به همه ارزش‌های فرهنگی و تاریخی دچار یک بحران هویت شده است.

به خاطر اینکه به شدت مورد تهاجم است و از این طرف هم شاید به اندازه‌ای که باید کار نکرده‌ایم.

نه تنها در ایران، من چون در حوزه‌های تربیتی و جوانان کار و مطالعه کرده‌ام و الآن علاقه دارم و بعضا می‌بینم. نسل Z امروز مشکل آمریکا و اروپا هم هست و ممکن است مشکل کشور عراق هم باشد. یعنی مسأله نسل Z مشکل همه کشورها است؛ فارغ از اینکه به هر حال هر کشور و نظامی یک ارزش‌های فرهنگی در درون خودش دارد. به هر حال به نظر می‌رسد نسبت به امام بیش از اینها باید کار کرد. چون عرض کردم که اگر امام و اندیشه امام مورد توجه قرار بگیرد، اساسا اندیشه امام برای نظام جمهوری اسلامی مشروعیت‌ساز است. چطوری قانون اساسی مشروعیت نظام ما است؟ اندیشه امام به تعبیر مقام معظم رهبری نرم‌افزار جمهوری اسلامی است. یعنی این کشور یک سخت‌افزار دارد که مشخص است و یک نرم‌افزار دارد که اندیشه امام است. ایشان در یک جای دیگر می‌گویند اندیشه امام روح جمهوری اسلامی است. این تعابیر خیلی بلند است. این را باید به ساحت برنامه‌نویسی، قانونگذاری و سیاستگذاری‌های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی بیاوریم و به آن توجه کنیم.

اگر به اندیشه امام توجه کنیم، اتفاقا درمان درد امروز جامعه ما هم در همین است. مثلا در حوزه جوانان، جوانگرایی امام بی‌سابقه است. به هر حال امام یک پیرمرد ۸۰ و چند ساله است که انقلاب می‌کند. شما کابینه‌ها را نگاه کنید. ظاهرا معدل سنی کابینه شهید رجایی ۳۵ سال است. بعد رئیس جمهورها و فرماندهان نظامی را نگاه کنید. شهید سلیمانی فرمانده لشگر ۴۱ ثارالله بود. وقتی ایشان فرمانده تیپ ثارالله شده ۲۳ یا ۲۴ ساله بوده؛ استاندار کرمان در زمان امام ۲۴ یا ۲۵ ساله بوده است. یعنی جوانگرایی امام شعاری نیست. امام می‌گوید هر جایی که نسل جوان باشد تحول ایجاد می‌کند.

من بارها این را گفته‌ام و شبکه‌های معاند دست‌مایه تخریب قرار داده‌اند. من همچنان با مطالعه اعتقاد دارم خدمتی که امام به زن ایرانی کرد، هیچ‌کس نکرد. خدمتی که امام به جایگاه زن کرد، خیلی مهم است. یعنی زن در دوگانه بین دین‌مداری و پیشرفت اجتماعی، سرگردان بود؛ یا باید دین‌مدار متعهد به ارزش‌های خانواده و دین می‌بود که محکوم به ماندن در خانه و آشپزخانه و بچه‌داری بود و یا به صحنه اجتماع می‌آمد، مدارج علمی، فرهنگی، هنری و ورزشی را طی می‌کرد و از آن حوزه فاصله می‌گرفت. امام این دوگانه را با یک روایت سوم حل کرد. هیچ شخصیت سیاسی نمی‌تواند این مسائل را حل کند؛ امام به عنوان یک مرجع تقلید حل کرد. زن‌ها در مجلس نماینده شدند.

بحث ما جایگاه است. وقتی می‌گوییم «زن» بلافاصله ذهن‌ها به سمت مو، روسری و حجاب می‌رود؛ این که نیست. این که پست‌ترین و بدیهی‌ترین بحث است. اکثر رتبه‌های برتر کنکور امسال دختر بودند. امروز من و شما نگران نیستیم که دختر ما نمی‌تواند رشد کند. دختر من می‌تواند هم حجاب، عفت و حیا داشته باشد و هم فوق تخصص فلان رشته شود.

ولی نتوانسته‌ایم این را درست بیان کنیم و نشان بدهیم.

کج‌سلیقگی است. اینکه می‌گویم زبان ما لکنت داشته و الکن بوده، برای این است. گفت که «دست ما کوتاه و خرما بر نخیل». اندیشه امام خیلی راهگشا است. به هر حال مقام معظم رهبری که نمی‌خواهند تعارف کنند. من یک وقتی خدمت آیت‌الله حاج سید حسن آقای خمینی عرض کردم که چرا حضرت آقا مرتب می‌گویند امام امروز؟ ایشان گفت برداشت من این است و یا در گفت‌وگوها این را شنیده بودند که از نظر ایشان امام حکیم است. اندیشه و دستورالعمل‌های حکیم تاریخ مصرف ندارد.

ظاهرا لقمان چند ۱۰۰ سال قبل از میلاد مسیح بوده اما قرآن راجع به او سوره دارد و امیرالمؤمنین(ع) در نهج‌البلاغه کلی می‌گویند که حکمت‌های لقمان همچنان می‌تواند راهگشا باشد. مثلا بودا یا زرتشت حکمت‌هایی دارند. ایشان می‌فرمودند که آقا چون امام را حکیم می‌داند، می‌گوید که اندیشه امام می‌تواند راهگشا باشد. یعنی عرضم این است که تعارف یا برداشت سیاسی نیست و برداشت حکمی است.

من بی انصاف نیستم و نفی مطلق نمی‌کنم اما انتظار بیش از اینها است. انتظار این است که دستگاه‌های فرهنگی کشور و وزارت ارشاد به امام بپردازند. وزیر ارشاد آقای دکتر صالحی که برادر بسیار عزیز ما است و ما یک وقتی هم در دفتر تبلیغات همکار بودیم و ایشان دبیر هیأت امنا بودند. سؤال دارم که وزارت ارشاد چقدر به امام خمینی(س) می‌پردازد؟ جواب بدهند. من به عنوان یک طلبه می‌پرسم، چون در جایگاهی نیستم که از کسی سؤال مثلا سازمانی بپرسم. به عنوان یک طلبه می‌گویم آقای دکتر کاظمی بگویند چقدر در وزارت آموزش و پرورش به امام پرداخته می‌شود؟ همه اینها دوستان ما و معتقد به امام هستند. آقای سیمایی بگویند چقدر به امام پرداخته شده؟ حاج آقای قمی رئیس سازمان تبلیغات بگویند چقدر به امام می‌پردازند؟ آقای دکتر واعظی رئیس دفتر تبلیغات بگوید چقدر به امام می‌پردازد؟

آماری در این زمینه دارید؟


من آماری از پرداختن ندارم. من به نوعی می‌خواهم بگویم که نمی‌پردازند. اتفاقا خوب است که به عنوان یک چالش بیایند بگویند که چقدر می‌پردازند. جشنواره فیلم، هنرهای تجسمی و موسیقی فجر و...

دو سه بار هم به ذهنم آمده که این را بگویم. بچه‌های حزب‌الله و لبنان خیلی برای ما عزیز هستند. اما به ذهنم آمد که چرا برای تنها مستند محکمی که ساخته شده را المنار ساخته باشد؟

بله همین است. ماده ۳۷ احکام دائمی قانون توسعه کشور اساسا به دستگاه‌ها تکلیف می‌کند که باید بخشی از منابعشان را مصروف ترویج آموزه‌های دینی، اندیشه امام و مقام معظم رهبری کنند. بیش از سه سال است که من رئیس مؤسسه هستم. عین سه سال پیگیری کرده‌ام و هیچ جوابی از هیچ جایی ندیده‌ام. در دولت مرحوم آقای رئیسی هم نتوانستیم این کار را بکنیم. باز بگویم که خدا آقای رئیسی را رحمت کند. من یک نامه خدمت ایشان نوشتم و سه چهار روز بعد پاسخ آقای اسماعیلی رئیس دفتر ایشان آمد که نامه شما ارجاع شده است؛ یعنی به این سرعت نسبت به امام اهتمام داشت. هرچه این ماده ۳۷ را جلو رفتیم، نشد.

دولت آقای دکتر پزشکیان هم بنده خدا در یک سال همه بلاهایی که ارضی و سماوی بوده بر سر این دولت آمده و همچنان همین مشکل را داریم. عرضم این است که ما تعارف می‌کنیم. تمام هویت شما از امام است. تعبیر آقا است که بی نام امام خمینی(س) این انقلاب در هیچ جای جهان شناخته شده نیست. همه هویت، مشروعیت و مقبولیت تو از امام است. سرود می‌سازیم اسم امام در آن نیست و فیلم می‌سازیم به آن سمت نمی‌رویم. به نظر من اگر تأکیدات و مراقبت‌های مکرر و مرتب رهبر فرزانه انقلاب نبود، بعضی‌ها شاید اصلا اسم امام را هم حذف می‌کردند؛ کما اینکه بعضا دیده‌ایم که عکس امام هم حذف شد.

مثلا کجا؟

اجازه بدهید که نگویم.

چرا نمی‌گویید؟

در بعضی مصاحبه‌ها دیده‌ایم که عکس امام نبود؛ مال یکی دو سال پیش بود. مثلا به حرم‌های مقدسه و هیئات مجری یا مداح می‌گوید ارواح طیبه شهدا، روح علما و طبعا منتظریم که بگوید روح امام، اینها باید پروتکل داشته باشد. یعنی بگویند جنابعالی که می‌خواهید برنامه تلویزیونی اجرا کنید، باید این پروتکل را رعایت کنید. من چون حساس هستم، کم می‌بینم. البته معنایش بی‌تفاوتی نیست و بی‌توجهی است. یعنی خدای ناکرده معنایش این نیست که نگاه منفی وجود دارد؛ بی‌توجهی است. یعنی باید زنگ هشدار مرتبی وجود داشته باشد که ما نباید از امام فاصله بگیریم؛ امام هویت ما است.


بگذارید من یک ذره انتقادی هم به قضیه نگاه کنم. من می‌بینم که بعضی مواقع یک سری اسناد منتشر نشده از حضرت امام منتشر می‌شود و خیلی بازخورد دارد. قبول دارم که یک حد و حدودی دارد ولی حداقل‌هایش رعایت نمی‌شود و حداقل‌هایش بیرون داده نمی‌شود. همین برنامه ما که از اول با هم شروع کردیم قرار شد یک سری اسناد تصویری به ما بدهید. مجموعه شما خیلی سخت می‌گیرد.

یک بخشی از سختی‌ها باید باشد. به هر حال اسناد امام مهم است. همه جای دنیا اسناد ضوابطی دارد که تقریبا پذیرفته شده است. در واقع اینها تابع یک سری آیین‌نامه‌ها و قوانینی است که فرقی هم نمی‌کند چه کسی رئیس جمهور یا مسئول باشد، باید از آن تبعیت شود. اسناد امام این قانونمندی و ضابطه‌مندی را دارد. بخشی از چیزهایی که قابل انتشار عمومی بوده تا به حال منتشر شده؛ مثلا همه صحیفه امام اسناد است. اسناد مبارزاتی یاران امام هم منتشر شده است.

چقدر سند منتشر نشده دارید؟

تصمیم‌گیری در خصوص اسناد امام در یک حدی بالاتر از رئیس مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام است.

یعنی در اختیار یادگار امام است؟

جمعی است که به هر حال تصمیم‌سازی می‌کنند و طبعا آن وقت انجام می‌شود. اسنادی در همین یکی دو سال منتشر شد. مثلا یک سند جذابی از رأی امام به مجلس اول بود. خیلی جالب بود و این سند منتشر شد. این سیاست انتشار اسنادی که قابلیت انتشار دارد، جزء سیاست‌های مصوب مجموعه هست.

یعنی در اختیار آیت‌الله سید حسن خمینی است؟

در اختیار مجموعه است و یک شورایی باید تصمیم بگیرد که اینها منتشر شود و طبعا شرایط زمانی و شرایط ملی و بین‌المللی لحاظ می‌شود و این کار انجام می‌گیرد.

باید موارد سرّی هم در آنها وجود داشته باشد.

طبعا بله.

می‌خواهم در مورد این یک ذره بیشتر صحبت کنیم. مثلا خبر دارید نامه‌هایی که بعضا مقامات کشور به امام نوشته‌اند هم جزء این موارد هست؟


بله؛ اینها هست. اخیرا دفتر نشر آثار مقام معظم رهبری تصویر نامه‌ای که حضرت آقا به حضرت امام نوشته بودند را از ما خواستند و ما به آنجا دادیم.

در مورد چه بود؟

بعد از ماجرای سخنرانی و نماز جمعه بود که حضرت آقا یک نامه بعدی خدمت امام نوشتند و آنجا نکات خیلی جالبی مطرح شد. ما تصویرش را خدمت دفتر ایشان دادیم.

نماز جمعه‌ای که حضرت آقا در مورد ولایت فقیه بحث کردند؟


بله. نکته این است که اسناد قابل انتشار منتشر شده، اسنادی که به فراخور زمان از طبقه‌بندی محرمانه خارج می‌شود، حتما با تعریف سازمانی که دارد، منتشر خواهد شد و بعضی اسناد هم ممکن است هیچ وقت منتشر نشود و مثلا در دوره ۱۰۰ ساله منتشر شود. تابع شرایط و مقررات است.

یک ذره به مؤسسه بپردازیم. الآن مؤسسه چه بخش‌هایی دارد؟

می‌دانید که مؤسسه ۱۷ شهریور ۶۷ بعد از نامه‌ای که مرحوم حاج احمد آقا خدمت امام نوشتند و پیشنهاد دادند که یک مرکزی شکل بگیرد، امام موافقت کردند و خود مرحوم حاج احمد آقا را مسئول این کار کردند. مؤسسه شکل گرفت و طبعا ابتدا کارهای مطالعاتی که چه ساختاری داشته باشد و اساسنامه‌نویسی آن شده است. بعد از رحلت حضرت امام در سال ۶۸ هم رسما کارش را آغاز کرده و بعد هم به قانون مجلس رسیده است. یعنی مؤسسه قانون مجلس را هم دارد و کارش را شروع کرده است.

ما الآن در مؤسسه به لحاظ تشکیلاتی معاونت فرهنگی، هنری و ارتباطات، معاونت پژوهشی، آموزشی و برنامه‌ریزی راهبردی، معاونت بین‌الملل و معاونت توسعه مدیریت و منابع انسانی داریم. مرکز آرشیو و اسناد، مرکز رصد و دفتر فناوری‌های نوین داریم که به این عرصه ورود کرده‌ایم، دفتر امور بانوان داریم و دفتری در قم که کارهای علمی و حوزوی مربوط به امام را انجام می‌دهد. پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی داریم، مرکز فقهی امام خمینی(س) در قم داریم.

پژوهشکده اینجا است یا قم است؟

در جوار حرم امام است.

دفتری در زادگاه امام در خمین داریم که به لحاظ مکانی آنجا دایر شده و کارهای فرهنگی بسیار خوبی هم می‌کند. دفتری در نجف داریم؛ سال‌ها پیش مؤسسه بیت امام در نجف را ابتیاع کرده و ساخته است. در نجف هم منزل هست و هم کنارش یک مدرسه علمیه ساخته‌ایم. یعنی به قول ما طلبه‌ها «مدرس» که درس‌های طلبگی آنجا داده می‌شود. پرتال امام خمینی(س) را داریم که سایت ما به آدرس http://www.imam-khomeini.ir/ و سایت جماران را داریم. چاپ و نشر عروج داریم که کار انتشارات ما را انجام می‌دهد. مؤسسه عروج امام را داریم و از مؤسسات اقماری ما است که کارهای فرهنگی و تولیدات رسانه‌ای ما را انجام می‌دهد. این مجموعه‌ای است که به عنوان مؤسسه مشغول به کار هست.

فکر می‌کنم سال گذشته بود که مستندی به نام «احمد» در مورد حاج احمد آقا ساخته شد و کار بسیار قوی و خوبی بود. از این دست مستندها باز هم دارید؟

همین مستند احمد را به چهار مینی سریال تبدیل کرده‌ایم که الآن در مرحله تدوین و صداگذاری نهایی است. یعنی کار آماده و ساخته شده و تدوین اولیه انجام گرفته، دارد بازبینی صورت می‌گیرد و بعد از بازبینی که توسط کارشناسان مربوطه است، این کار با کارگردانی آقای رزاق کریمی برای صداگذاری و تدوین نهایی می‌رود.


مستند «امام مردم» را اخیرا ساختیم که کار بسیار خوبی شده است. با نگاه به ارتباط بین مردم و امام این ایده شکل گرفت که مستندی ساخته شود. قرار شد که بر پایه شعر باشد. آقای افشین علاء یک مثنوی ۴۰۰ بیتی بسیار قوی و خوب سرودند و این مبنای کار شد. تصاویر آرشیوی روی این کار قرار گرفت و آقای محمدرضا علیمردانی هم گویندگی این کار را کرد. کار قوی و خوبی شده که اواخر سال گذشته در تالار وحدت آن را رونمایی کردیم. برای تلویزیون هم فرستادیم و مثل بقیه چیزهایی که می‌فرستیم و پخش نمی‌شود، نمی‌دانم شامل چه ضابطه‌ای شد که پخش نشد؛ با اینکه ما اصرار داشتیم در ایام رحلت امام این کار پخش شود.

بسیار کار قوی است و ادوار زندگی امام را در قالب شعر بیان کرده است. در تالار وحدت که این کار را اکران کردیم، مخاطبان سنین مختلف داشتیم و بازخورد منفی حتی از یک نفر هم نداشتیم. خیلی‌ها آمدند و حتی بچه‌های نوجوان که با پدرانشان آمده بودند به من گفتند که چقدر کار خوبی بوده است. یعنی نوجوان حدود ۱۲ ساله هم ارتباط برقرار کرده بود.

ما به شبهات پاسخ‌هایی داده‌ایم و شبهه «آغازگری جنگ» را فیلم کردیم و دو سه شبهه دیگر از جمله بحث دخالت بیگانگان در پیروزی انقلاب را با زبان مستند تصویری پاسخ دادیم.

پخش شده است؟

مشکل ما عدم پخش است. یعنی ما واقعا این نقیصه را داریم. بخشی به خود ما و مجموعه همکاران بر می‌گردد که نتوانستیم این چیز را ایجاد کنیم. یک بخش هم این است که به صدا و سیما می‌فرستیم. طبعا ما که رسانه‌ای غیر از صدا و سیما نداریم و قائل به رسانه ملی هستیم. ولی دچار مسائلی می‌شود. نه اینکه مال الآن باشد، من یادم هست قبل از کرونا بی‌بی‌سی شبهه‌ای را تهت عنوان «بهتان» کار کرد. پاسخ دادیم و مستند «دروغ بهتان» ساختیم. به آنجا رفت و آقایان گفتند که مصلحت نیست و شرایط فلان است.

شما نمی‌توانید مثلا از رسانه خودتان پخش کنید؟

به هر حال به نظر من همچنان رسانه ملی مرجعیت دارد. ما هم هزینه کرده‌ایم و انتظار هم نداریم که کار را از ما بخرند. ما انتظار داریم که پخش شود و ضوابط را هم رعایت می‌کنیم. بالأخره مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام که کار غیر چهارچوب دار که نمی‌سازد. به هر حال لابد سلیقه‌ای است.

پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی در سال چقدر دانشجو تربیت می‌کند؟


ما کارشناسی ارشد و دکترا در چهار رشته داریم و طبعا دکترا در هر رشته چهار نفر و ارشد هم هفت هشت ۱۰ نفر می‌گیرد.

از طریق...

از طریق آزمون سراسری در چهار رشته اندیشه سیاسی امام، فقه و مبانی حقوق، تاریخ و جامعه‌شناسی دانشجو می‌گیرد.

برای کارهای تولیدی در حوزه مستند و فیلم، بودجه شما کفاف می‌دهد؟

خیر؛ گفت که «کفاف کی دهد این باده‌ها به مستی ما»! یک پروپاگاندایی شده که مؤسسه پول زیاد می‌گیرد. یک مغالطه هم می‌کنند که مثلا مگر چقدر خرج یک کتاب می‌شود؟ مگر ما ناشر و انتشاراتی هستیم؟! اسم مؤسسه یک خرده کژتابی دارد. تصور می‌کنند که نشر آثار امام یعنی چاپ؛ نشر اعم از اینها است. ما فیلم و موسیقی می‌سازیم، سایت و فضاهای مجازی داریم و البته نشر مکتوب هم داریم. مؤسسه بیش از ۱۴۰۰ عنوان کتاب چاپ کرده و خیلی آمار بالایی است.

بر اثر همین کارها امروز هیچ کس نمی‌تواند بگوید که آثار امام دچار خطر تحریف لفظی است. چون صحیفه امام در آمده و تمام آنچه که امام گفته در آن آمده است. ویراست جدید صحیفه هم دارد کار می‌شود و احتمالا چهار پنج جلد دیگر به صحیفه اضافه خواهد شد.

یعنی مطلب اضافه شده است؟


بله؛ اسناد جدیدی به دست آمده و یک سری پاورقی‌ها و شأن نزول‌ها هم اضافه شده است.

چند وقت دیگر بیرون می‌آید؟

دارد کار انجام می‌شود. شاید تا پایان سال کار تحقیق و تدوینش تمام شود ولی امیدواریم هرچه زودتر تمام شود؛ حداکثر یک سال دیگر. تا پایان سال بعید می‌دانم که به انتشار برسد.

ممکن است برای ایام ارتحال سال بعد؟

ان شاء الله تلاش بر این است.

واقعیت این است که متأسفانه مثل خیلی از دستگاه‌های دیگر، تقریبا نیمی از بودجه‌ای که ما دریافت می‌کنیم، هزینه پرسنلی ما است. یعنی نیروهای ما نیروهای دولتی نیستند که ردیف استخدامی داشته باشند. البته زمانی که من مسئولیت گرفتم نسبت بودجه مؤسسه به فعالیتش ۶۰ به ۴۰ یا ۶۵ به ۳۵ بود. یعنی ۶۵ درصد حقوق و دستمزد و نگهداشت و ۳۵ درصد فعالیت بود. الآن این نسبت ۶۰ به ۴۰ برعکس شده است. یعنی ما تلاش کرده‌ایم مؤسسه کوچک و به لحاظ سازمان و نفرات مدیریت شود و به جای نیروهایی که بازنشسته می‌شوند، نیروهای محدودتری بیایند. چون ۳۶ سال از تأسیس مؤسسه گذشته و ما الآن در فرآیند بازنشستگی نیروهای قدیمی هستیم.

نیروی جدید نمی‌توانید بگیرید؟

داریم مدیریت می‌کنیم.

مؤسسه دولتی حساب نمی‌شود؟

نه، ما جزء مؤسسات غیر دولتی عمومی محسوب می‌شویم؛ و ردیف بودجه رسمی مصوب مجلس داریم. ما واگذاری و برون‌سپاری می‌کنیم. اگر بنا بود همین برنامه حضور در مؤسسه و توسط پرسنل ما ساخته شود، الآن باید ۱۰ تا ۱۵ نفر از همکاران شما در مؤسسه ما شاغل می‌بودند. اما با یک هزینه کمتری این کار را با تیمی می‌کنیم که حقوق‌بگیر ما نیستند و این خیلی به نفع مجموعه ما است و کار هم حرفه‌ای‌تر و درست‌تر دارد جلو می‌رود.

ضمن اینکه این نکته خیلی مهم است و همه ما باید این را بدانیم که بحث امام با هر مؤسسه فرهنگی فرق می‌کند. من می‌بینم اخیرا آقای رئیس جمهور گفتند که بعضی مؤسسات فرهنگی دارند از حقوق دولت می‌گیرند و یک برنامه‌ای هم یکی از شبکه‌های عزیز تلویزیون پخش کرد و آقایی که الآن به عرصه سیاسی رفته به بودجه‌های زیاد ایراد گرفت و گفت بعضی از دستگاه‌های به درد نخور، مجری پرسید می‌شود یکی از این دستگاه‌های به درد نخور را بگویید؟ یک فکری کرد و گفت همین مؤسسه جماران؛ حالا حیاء کرد و نگفت مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام!


اسمش چه بود؟

یادم نیست؛ نماینده یکی از شهرهای خراسان جنوبی و اینها است. الآن ایشان نماینده مجلس هستند. قابل احترام است و اصلا بخث شخصی ندارم ولی در مورد امام با احدی تعارف نداریم. ما نسلی هستیم که برای امام جان داد، ما نسلی هستیم که روی مین رفت و بدنش را زیر تانک برد. ما نسلی نیستیم که مثلا مصلحت و منافع را بر امام ترجیح بدهیم. بارها گفته‌ام که ما در دفاع از امام دچار لکنت نیستیم. یقه هم نمی‌گیریم که مثل بعضی‌ها یقه‌گیری و طلبکاری کنیم، اما این واقعیت است که در دفاع از امام تعارف نداریم و حفظ حیثیت مجموعه‌ای که به دست امام شکل گرفته؛ این خیلی مهم است.

شاید برای اولین بار از این منظر می‌خواهم بگویم. در دنیا نهادها و مؤسسات مرتبط با رهبران بزرگ جهان [وجود دارد]. در ترکیه رهبر مصطفی کمال آتاترک مؤسسه‌ای دارد که هدفش صیانت و ترویج میراث آتاترک و پژوهش‌های زبان، تاریخ و فرهنگ است و ۱۹۸۳ تأسیس شده و منبع بودجه‌اش دولت ترکیه است. من وقتی معاون مؤسسه بودم به موزه آتاترک در آنکارا رفته‌ام. بخش‌های نقاشی و فلان که هیچ، بخش علمی‌اش برای من جذاب بود. حتی فیلتر آخرین سیگاری که آتاترک در زیرسیگاری خاموش کرده یا آخرین آدامسش را هم نگه داشته‌اند. ایشان یک کتاب خوانده و کنارش یادداشت نوشته؛ این اثر علمی آقای آتاترک شده است.

ماهاتما گاندی در هند مؤسسه‌ای با هدف ترویج آرمان‌ها و فلسفه گاندی دارد که از وزارت فرهنگ هند بودجه می‌گیرد. جواهر لعل نهرو مؤسسه‌ای دارد که هدفش گردآوری و حفظ اسناد و آثار نخست وزیران(تمرکز بر نهرو) است که از وزارت فرهنگ هند کمک هزینه می‌گیرد. آبراهام لینکلن بنیادی دارد با هدف نگهداری اسناد و ترویج میراث لینکلن که سال ۲۰۰۵ شکل گرفته است. کتابخانه و موزه جیمی کارتر، حفظ اسناد و آموزش عمومی درباره کارتر را بر عهده درد و ۱۹۸۶ شکل گرفته و اعتبار فدرال دارد. به قول یکی از دوستان اعتبار فدرال خیلی مهمتر از اعتبار ایالتی است.

بنیاد نلسون ماندلا که حفظ و آموزش عمومی درباره زندگی و اندیشه ماندلا را بر عهده دارد، سال ۲۰۰۰ شکل گرفته و محل تأمین بودجه آن وزارت ورزش، هنر و فرهنگ آفریقای جنوبی است. اسحاق رابین مؤسسه‌ای به نام مرکز رابین دارد که ۱۹۹۷ شکل گرفته بودجه مستقیم دولت طبق قانون ۱۹۹۷ [دریافت می‌کند]. لنین موزه‌ای در روسیه دارد که نگهداری، آرامگاه و میراث لنین [را بر عهده دارد]؛ ۱۹۳۰ شکل گرفته و بودجه فدرال روسیه است.

یکی از روشنفکران دینی که منتقد هم هست و خارج از کشور است، گفت که در بین تمام پادشاهان ایران هیچ رهبری به باسوادی امام خمینی(س) نبوده است. امام اندیشه دارد و اندیشه امام امروز در دنیا موج ایجاد کرده است. حالا ضد انقلاب و خارجی به کنار، ما هر روز باید جواب بدهیم به آقایانی که در داخل هستند. بعضی نشسته‌اند و نمی‌فهمند کشتی‌ای را دارند سوراخ می‌کنند که در واقع کشتی نجات‌بخش این انقلاب بوده است.

به هر حال منابعی که ما داریم تعریف شده است؛ ریال به ریالش بر مبنای قوانین مالی نظام و دولت و کشور دارد هزینه می‌شود و یک ریالش هم در اختیار تولیت مؤسسه نیست. من به عنوان رئیس مؤسسه دارم می‌گویم مسئول تمام هزینه‌کرد و دستور هزینه‌کردش روالی که در مؤسسه وجود دارد. ما هم مثل همه دستگاه‌ها ذی حساب، دیوان محاسبات و بازرسی داریم.

یعنی نسبت به خرجی که می‌کنید باید پاسخگو باشید.

یک ریالش را هم نمی‌توانیم خارج از مقررات باشد و یک ریالش هم در اختیار تولیت مؤسسه نیست که یادگار حضرت امام باشد. یعنی ایشان در دخل و خرج مؤسسه نقشی ندارند و فقط رئیس مؤسسه را منصوب می‌کنند؛ و بعد هم هدایت‌های کلی که جزء شئون و وظایف تولیت است. این روال همه دنیا است. یعنی همه دنیا در قبال رهبران و بزرگان این طوری عمل می‌کنند. به هر حال اگر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام نباشد، چه کسی دیگر می‌تواند دغدغه انجام وظایفی را داشته باشد که بر عهده او هست؟ سؤال و خواهش ما این است که این بخش را باید پررنگ ببینید؛ آیا دیده‌اید یا نه؟

جالب است که عرض کنم به لطف خدا و به برکت نام امام، مؤسسه کارهای بزرگی هم کرده است. اگر دوره‌ای که مؤسسه شکل گرفته را بررسی کنید، همین که همه اسناد را شناسایی، گردآوری و حفظ کرده خیلی مهم است. بعد وارد مرحله نشر شده و عرض کردم این ادعای بزرگ و قابل افتخاری است که نصیب خدمتگذاران امام در مؤسسه شده که هیچ چیزی از دسترس حفظ دور نمانده، منتشر شده و امروز همه فیلم، عکس و کاست‌های امام حفظ و بخش قابل انتشار آن منتشر شده و حتی اسناد جدیدی که به دست ما رسیده در نوبت انتشار است.

فرصت‌هایی برای محققین فراهم شده و من همین جا باید واقعا تشکر کنم از اندیشمندان، محققین، صاحب‌نظران و کسانی که در این سال‌ها عاشقانه به خلق اثر، تولید کتاب و مقاله [اقدام کرده‌اند] و حتی از پایان‌نامه‌هایی که نوشته شده ما بانک اطلاعات بسیار خوبی داریم. الحمدلله امروز این میراث مانده، پا بر جا است و امیدواریم که روز به روز بر اعتلای نام امام و آثار امام افزوده شود.

از حسینیه جماران و برنامه حضور خدمت شما هستیم. در خدمت حجت‌الاسلام و المسلمین جناب آقای دکتر علی کمساری، رئیس مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، هستیم. بخش‌هایی از فعالیت‌های مؤسسه را گفتید و اشاره کردید. حالا من می‌خواهم یک ذره بار به فضای قبلی برگردم که آیا شده بعضی موقع‌ها شبهه و نکته‌ای پیش بیاید و در پاسخ دادن معذوریت داشته باشید؟


پاسخ به شبهات خیر؛ ممکن است به دلیل عدم اقدام شبهه‌ای را پاسخ نداده‌ایم. یعنی به هر دلیلی پاسخ نداده‌ایم.

یعنی چه؟

یعنی مثلا فیلمی ساخته‌ایم که پول نداشته‌ایم یا شرایطش [مهیا نبوده] و یا اصلا کوتاهی کرده‌ایم. دیگر بالاتر از این؟! بعضی وقت‌ها ما هم قصور داریم. اما مصلحتی در این نبوده که جواب ندهیم. ممکن است در انتشار پاسخ‌ها ملاحظات زمانی و مکانی باشد اما ممنوعیتی وجود نداشته است.

نکته دیگری که خواستم بپرسم، همان طور که شما اشاره کردید، می‌شود گفت تنها کسی که سال به سال، آن هم ایام ارتحال، می‌آیند و بخش ویژه‌ای از سخنرانی خودشان را به تبیین افکار امام اختصاص می‌دهند و نه فقط آن سخنرانی، جاهای مختلفی از امام یاد و اشاره می‌کنند، رهبر معظم انقلاب است. فکر می‌کنم بعد از حضرت آقا کسی را نداریم که اینقدر روی این مسأله متمرکز باشد و تأکید داشته باشد.

همین طور است. من عرض کردم در هیچ سخنرانی نیست، حتی ملاقات‌هایی که ایشان دارند و حتی ملاقات‌هایی که در اتاق کوچک دفتر کارشان هست، مگر اینکه به یک مناسبتی از امام نام می‌برند؛ تقیّد به آوردن نام امام به هر مناسبت، دلیل و بهانه‌ای و حتی اصرار بر بزرگداشت امام در سالگرد. در کرونا که پروتکل‌ها محدودیت‌های آن چنانی ایجاد کرده بود، ایشان دستور دادند که سالگرد امام به هیچ وجه تعطیل نشود. با رعایت فاصله‌گذاری‌های اجتماعی که آن وقت گفتند یک متر تا یک متر و نیم باشد، صندلی بگذارند و تعداد کمتری بیایند اما مراسم امام تعطیل نشود.

ایشان در هیچ شرایطی از برگزاری مراسم امام کوتاه نیامدند و خودشان هم تشریف آوردند و هر سال با سخنرانی که می‌کنند نسبت به تبیین اندیشه امام و شاخص‌ها و ویژگی‌های اندیشه امام پررنگ، با حوصله و بسیار عالمانه فرمایشاتی را دارند.

شده بعضی مواقع ایشان برای چگونگی برگزاری مراسم‌های سالگرد سفارش ویژه‌ای به یادگار امام بکنند؟

بله؛ مثلا در ایام کرونا همین طوری بود. یادگار امام در شرایطی که وجود داشت مرتب با ایشان دیدار داشتند و دارند. البته نمی‌دانم در شرایط فعلی چه شکلی است اما همیشه نکته دارند و حتی بعضی کتاب‌ها را ایشان مطالعه فرمودند و گفتند اینجای این کتاب خوب است.

بعضی از کتاب‌هایی که در مؤسسه منتشر می‌شود؟


بله؛ حتی یک مدت پیش و فکر می‌کنم سال گذشته بود که حاج حسن آقا به من فرمودند که ایشان دوره کامل تبیان را خواسته‌اند و ارسال کنید. تبیان کتاب‌های موضوعی است؛ مثل تبیان فلسطین، جوانان و زنان. فرمایشات امام در آن موضوع خاص گزینش و در یک کتاب جمع‌آوری شده است. قطعا بزرگترین مروّج و پاسبان اندیشه امام شخص مقام معظم رهبری هستند. شاگردان دیگر امام، بزرگان، محققان و نویسندگان هرکسی به سهم خودش در داخل و خارج کشور این رسالت را دارد اما قطعا سلسله جنبان این پاسدات و نگهداشت شخص ایشان هستند.

فرمودید که حاج حسن آقا دیدارهای منظمی با مقام معظم رهبری دارند. درست است؟

منظم که می‌گویم، نه حتما به نوبت؛ یک بار از خود ایشان پرسیدم که چطوری؟ گفت مواردی که لازم است، خدمت ایشان می‌رسم. منظم که بگویم مثلا ماهی یک بار و فلان روز، شاید هم باشد و اطلاع ندارم اما به طور مرتب و متناوب قبل از این اتفاقات دیدارهایی را داشتند. بعدش هم طبیعتا با ملاحظات و شرایطی که به وجود آمده، به گونه دیگری است. اما یک ارتباط عاطفی بسیار قوی وجود دارد.

من شنیده بودم که یادگار امام خیلی در قید و بند پروتکل‌های حفاظتی نیستند. این برای مردم ایجاد نگرانی هم می‌کرد. مثلا بعضی وقت‌ها عمامه را کنار می‌گذارند و با یک لباس دیگری می‌روند؛ ولی الآن یک مقدار نگرانی ایجاد می‌کند. این را رعایت می‌کنند؟

البته من مسئول مؤسسه هستم و این را باید از مسئول دفتر ایشان بپرسید. چون مؤسسه ساختار خاص خودش را داشته و دارد. اما می‌دانم که در یکی دو راهپیمایی اخیر، تشییع پیکر اخیر شهدا و فکر می‌کنم راهپیمایی روز قدس امسال ایشان بدون تشریفات و عبا و عمامه کل مسیر راهپیمایی را رفته بودند. برای اینکه می‌گفتند می‌خواستند در دل مردم و بیشتر در جریان ترکیب جمعیت باشند. چون بعضی وقت‌ها بزرگان از یک در خاص و مسیر خاص می‌روند و نمی‌توانند ارتباط لازم را برقرار کنند اما ایشان با لباس عادی و بدون عکاس شرکت کردند.

چون بعضی وقت‌ها بعضی‌ها سرزده می‌روند و می‌بینیم ۱۰ نفر عکاس و فیلمبردار هم هست و ما نمی‌فهمیم سرزده به چه معنی است. ولی ایشان واقعا ناشناس شرکت می‌کنند. تشییع پیکر شهدا را هم شرکت کردند و تحلیل بسیار خوبی داشتند و آن را حماسه می‌دانستند. در واقع بعد از حماسه‌ای که به وجود آمد، حضرت آقا هم همین طور و ایشان هم تأکید داشتند و نکاتی که در بازدید از ساختمان شیشه‌ای صداوسیما صحه گذاشتند و گفتند علاوه بر نکات چهارگانه رهبری نکته پنجمی هم وجود دارد و آن نقش بی‌بدیل خود رهبر معظم انقلاب است.

ایشان از آن تشییع باشکوه شهدا هم بسیار با عظمت یاد می‌کردند و می‌گفتند آن هم یکی از الطاف الهی است که باعث شد انسجام ملی خودش را بیشتر نشان بدهد.

برای همین هم در روز تشییع هیچ عکسی از ایشان بیرون نیامد؟

بله

چون هم احمد آقا و هم خانمشان جدا بودند.

بله. تشییع پیکر شهدا نه، ولی راهپیمایی قبلی ایشان با خانمشان تشریف برده و یک مسیر چند کیلومتری را پیاده رفته بودند.

خیلی خوب است که قائل به این باشند که به دل جمعیت بروند.

ایشان دارند همان مشی مرحوم حاج احمد آقا را که با لباس شخصی می‌رفتند. بعضی وقت‌ها با لباس شخصی و بدون حساسیت‌هایی که تیم حفاظتشان دارد به بازار می‌روند و خریدهای این طوری که در دل مردم است.

به هر صورت الآن باید بیشتر رعایت کنند به خاطر فضایی که وجود دارد. ان شاء الله که خدا حفظشان کند.

بعضی وقت‌ها سوار مترو می‌شوند.

شما در بچگی جبهه هم رفته بودید و مثل اینکه حاج قاسم لقبی به شما داده بودند.


من از خردسالی شعر و دکلمه می‌خواندم، آن وقت‌ها مرسوم بود. الآن چطور حفظ قرآن در میان نوجوانان مرسوم است؟ آن وقت هم شعر خواندن و شعر و دکلمه‌های حماسی خواندن مرسوم بود و من هم حافظه خوبی داشتم و شعر، متون ادبی و نثر مسجع را خوب حفظ می‌کردم. مدرسه نمی‎رفتم که اخوی بزرگتر اینها را می‌خواند و من حفظ می‌کردم متنی را که ایشان می‌خواند. بعد همین ادامه پیدا کرد. اولین بار ۱۰ ساله بودم که من را بردند و امام جمعه شهرستان ما حاج آقای ملکیان بود و من را با خودش به اتفاق مرحوم ابوی به جبهه برد و آنجا شعر خواندم.

یادم هست اولین باری که شهید حاج قاسم سلیمانی را دیدم، کجا بود. ظهر بود، به لشکر رفته بودیم که وضو بگیریم. یک سرویس بهداشتی صحرایی بود. دیدم یک آقایی آمد و آن وقت هم رسانه‌ها این طوری نبود که چهره‌ها شناخته شده باشند. آن وقت‌ها کرمان شبکه استانی هم نداشت و ما چهره حاج قاسم را نمی‌شناختم. به من گفت که کوچولو اینجا چه کار می‌کنی؟ گفتم به جبهه آمده‌ام. یک لباس بسیجی پلنگی می‌پوشیدم و چفیه و فاسنقه و پوتینم هم کامل بود.

بعد وضو گرفتم و رفتم داخل سنگری که در زمین بود و چادر هم نبود. داخل رفتم و دیدم این آقا هم آستین بالا زده و وضو گرفته آمد و دیدم حاج قاسم است. آنجا نشستند و خیلی جالب است غذایی هم که خوردند معمولی بود و ظرف دوغی هم بود که در کاسه دوغ می‌خوردند و یکی یکی به نفر بعدی می‌دادند. برای من عجیب بود این نوع تعاملی که اینها داشتند.

بهداشت در حد اعلی...

بله؛ بهداشت در حد اعلی و اخلاصی که بود. البته حاج قاسم با مرحوم ابوی ما رفاقت قبلی داشت و می‌شناختند ولی من ندیده بودم. من تا سوم راهنمایی که بعدش طلبه شدم، هر سال امام جمعه من را آنجا می‌برد و شعر و دکلمه می‌خواندم و خیلی هم طرفدار داشتم؛ لطف بچه‌ها بود.

لشکر ۴۱؟

بله. نوعا هم ایام عید که ۲۰ روز تا یک ماه مدرسه نداشتیم و چند روز هم مرخصی می‌گرفتیم و به جبهه می‌رفتیم. به نوعی سلبریتی هم در منطقه بودم و معلم‌ها و مدرسه با من همراهی می‌کردند. یک نوری که ابتدا عرض کردم در چهره امام و اینجا دیدم، رشحاتی از این نور را در چهره بعضی از بچه‌های جبهه هم دیدم. یادم هست که مثلا شهید مغفوری و چند شهید خیلی نورانی بودند.

چه لقبی به شما داده بودند؟


شما از کجا می‌دانید؟

شنیده‌ام.

به من می‌گفتند که این بزرگ شود آیت‌الله می‌شود. و به من آیت‌الله کمساری می‌گفتند. من هم بچه بودم و فکر می‌کردم آیت‌الله هستم. آن روزها به هیچ آینده‌ای غیر از طلبگی فکر نمی‌کردم.

پدر هم طلبه بودند؟

خیر؛ پدر ما طلبه نبود اما عاشق امام بود و ایشان انقلابی قبل از ۵۷ بود.

ارتباط با حاج قاسم ادامه پیدا کرد؟

بله؛ آخرین دفعه‌ای که من دفتر حاج قاسم رفتم و قرار گذاشتیم که حاج قاسم را ببینیم، من به کرمان دعوت شده بودم که کاندیدای مجلس بشوم. خواستم از ایشان مشورت بگیرم و گفتند فلان روز بیا؛ رفتم و مسئول دفترش که از رفقای ما هم هست، گفت که حاجی رفته است. گفتم یعنی چه؟ گفت دست ما نیست؛ نمی‌آید، بیرون است. اما مشورت داده بود که به آیت‌الله بگو من دخالت نمی‌کنم اما چه کسی بهتر از شما؟! یک انگشتر هم گفته بود به فلانی هدیه بدهید. جالب بود که در برگه معرف‌ها هم یک نفرش را سردار سلیمانی نوشته بودم. آقایی که زنگ زد و تحقیق می‌کرد، گفت معرف‌هایت؟ گفتم یکی آقای فلانی و یکی هم سردار سلیمانی است. گفت او که همشهری تو است و بعد آنچنان در مورد حاج قاسم بد گفت ولی توهین نکرد.

شاید یک ماه بعدش حاج قاسم شهید شد. حاجی دی ماه شهید شد.

بله؛ ۱۳ دی

بهمن ماه انتخابات بود. بعد که حاج قاسم شهید شد همه سرباز سردار شدند! البته آن هم عزت الهی بود که خدا به ایشان داد. حاجی را ندیدم اما دفترش رفتم و هدیه انگشترش را گرفتم.

روزی که شهید شدند حس و حال شما چطوری بود؟ چطوری متوجه شدید؟ از تلویزیون دیدید؟

از تلویزیون دیدم. نصف شب بود که خوابم نمی‌برد و خبر را دیدم. خیلی شوکه شدم و تا دو سه ساعت دچار بهت شدید شدم. ولی حاج قاسم قطعا به آرزویش رسید؛ به فیض عظمی رسید اما خسران بزرگی برای جبهه مقاومت بود.

انصافا هم مردم تهران برای او سنگ تمام گذاشتند. یعنی من روز تشییع در کرمان بودم و حادثه تلخی هم که اتفاق افتاد، اصلا مردم به معنای واقعی حال خودشان نبودند.

حاج قاسم واقعا در کرمان ملجأ بود. فارغ از همه جناح‌بندی‌های سیاسی و خط‌بندی‌ها، حاج قاسم واقعا ملجأ مردم بود؛ به خصوص بچه‌های جبهه و جنگ که بعد از جنگ یک عده‌ای با همین چپ و راست و اصلاح‌طلب و فلان حذف شدند، در مشکلات شخصی آنها حتی اگر مشکل حقوقی قضایی پیش می‌آمد، چون بچه جبهه و جنگ و بسیجی بوده پای آنها می‌ایستاد. من خاطرات این طوری دارم که موضوع بحث ما نیست و این را مردم به معنای واقعی درک کرده بودند و حاج قاسم را دوست داشتند.

حاج قاسم اساسا در چهارچوب خط‌بندی‌های سیاسی نمی‌گنجید؛ که کسی بخواهد بگوید ایشان اصولگرا یا اصلاح‌طلب است. ولی اصلاح‌طلبان می‌توانستند بگویند اصلاح‌طلب است و اصولگرایان می‌توانستند بگویند اصولگرا است. اصلا فراتر از اینها بود و به همین دلیل خیلی مورد علاقه مردم بود.

در واقع از اینجا به این سمت بزنیم که اندیشه ناب امام و رهبر معظم انقلاب یعنی همین که افراد در داخل جناح‌ها نگنجند. درست می‌گویم؟

بله، همین طور است. البته رقابت‌های سیاسی خوب است و باعث رشد می‌شود. به جای رقابت‌ها ممکن است اختلافات به تعبیر امام نعمت باشد؛ اما نه به معنای دفع همدیگر، به معنای به رسمیت شناختن اختلاف نظر. من یک عقیده‌ای دارم و جنابعالی یک عقیده‌ای داری اما همه ما نسبت به یک اصل معتقدیم و آن هم جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی است. در واقع این فصل مشترک من و شما است ولی ممکن است شما به لحاظ گرایش حزبی یک طور باشید و من یک طور باشم؛ این نباید مانع رقابت من و شما باشد که بتوانیم با هم خدمت کنیم.

متأسفانه بعضی وقت‌ها آنقدر [اختلافات] پررنگ می‌شود که انرژی ما صرف دفع کردن همدیگر می‌شود؛ و این منشأ بسیاری از خسارت‌ها در کشور است.

واژه خیلی بدی است و نمی‌خواهم از آن استفاده کنم ولی متأسفانه برخی‌ها این نوع رویکرد که فرد در داخل یک جناح نمی‌گنجد را عافیت‌طلب می‌دانند. خیلی از افراد و بزرگانی که الآن هم هستند، واقعا در داخل جناح‌ها نمی‌گنجند.

مخصوصا بعضی‌ها که شأنشان این است. مثلا فرض بفرمایید بعضی از افراد شأنی دارند که اگر خودشان را در ظرف یک جناح محدود کنند، دیگران از آنها محروم می‌شوند. یا بعضی از نهادها و دستگاه‌ها شأن فراجناحی و فراحزبی دارد. به نظرم اتفاق خوبی که در کشور ما افتاده و باید این را قدر بدانیم و البته سخت است، اتفاقی است که آقای دکتر پزشکیان دارد با وفاق جلو می‌برد. یعنی این حساسیت‌زدایی شود که اگر کسی در ستاد شما نبود، جرم نکرده؛ به کاندیدای دیگری رأی داده اما قابلیت و توان دارد و از او استفاده کنیم.

این خیلی اتفاق مبارکی است؛ اگر در عمل بتواند اجرا شود. عرض کردم که کار خیلی سختی است، چون خیلی‌ها بعد از پیروزی‌های انتخاباتی سهم‌خواهی می‌کنند، به نظرم این اتفاق مبارکی است، اگر حفظ شود. شما ببینید مشی امام چطوری بوده؛ جامعه روحانیت بوده و بعد یک عده‌ای احساس کردند نمی‌توانند با سلیقه جامعه روحانیت کنشگری سیاسی کنند. خدمت امام نامه نوشتند که چه کار کنیم؟ امام می‌گوید که مجمع روحانیون را شکل بدهید. بعد آقای انصاری به امام نامه می‌نویسد که یعنی چه؟ امام تشریح می‌کند.


یک جایی چنین تعبیری دارند که تخطئه از الطاف خفیه الهی است. یعنی امام اختلاف را به رسمیت می‌شناسد اما دشمنی، کینه‌پراکنی و تخریب را نه. به چه مجوز شرعی، قانونی و اخلاقی شما خودت را مجاز می‌دانی که رقیب سیاسی خودت را لگدمال و لجن‌مال کنی؟! از حیّز انتفاع ساقطش کنی و بعد در بحران‌ها نگاه می‌کنی که اطرافت دارد خالی می‌شود. هرکسی را به هر بهانه‌ای از قطار پیاده کردیم. البته یکی از نعمات بزرگ الهی که خودش را نشان داد و به تعبیر ما جزء الطاف خفیه الهی بود، این جنگ ۱۲ روزه دوباره انگار جان تازه‌ای بر پیکره نظام دمیده شد.

همان تعبیری که امام در مورد تأسیس مجمع روحانیون داشتند. حضرت آقا هم در جایی فرمودند و نقل به مضمون می‌کنم که اگر حتی جناح چپ یا مجمع روحانیونی وجود نداشت، من خودم به وجود می‌آوردم که باعث رشد جامعه شود و پیش برود.

کاملا درست است.

بعد از این جنگ هم چقدر ایشان روی انسجام، وحدت و احترام به رئیس جمهور داشتند.

سخنرانی آخری که آقا فرمودند، روی هیچ نقطه و در واقع حساسیتی انگشت نگذاشتند که باعث تفرقه شود؛ با اینکه بهانه‌هایی هم بود که مثلا ایشان تذکر بدهند. اما ایشان بر وفاق، همدلی، انسجام و حمایت بیش از پیش از دولتی که در این شرایط سخت مسئولیت اداره کشور را دارد و همبستگی بین قوا تأکید دارند.

می‌خواهم از این فرصت استفاده کنم. خیلی‌ها معتقدند همین آدم‌هایی که بالأخره تراز جامعه و خیلی‌ها می‌گویند نزدیک به دیدگاه رهبری انقلاب هم هستند، چنین بیانیه دادن‌هایی که اگر نقاط مثبت هم داشت، نقاط منفی آن بیشتر از نقاط مثبتش بود، ممکن است آسیب به انسجام ملی داشته باشد. نه آن کار خوبی بود که بعضی از جمع‌ها انجام دادند و نه بعضی از رفتارهای تندی که می‌خواهند بنی‌صدر سازی کنند از رئیس جمهوری که الآن دارد وسط میدان به معنای واقعی پشت سر رهبری حرکت می‌کند.


نکته کاملا درستی فرمودید. به هر حال زمان‌شناسی در سیاست یک امر بسیار مهمی است؛ که شما بدانید در چه زمانی چه کنش سیاسی را اتخاذ کنید یا چه حرفی را بزنید؛ این خیلی مهم است. ولی عکس‌العملی که در سخنرانی اخیر مقام معظم رهبری دیدیم، پررنگ کردن نقاط اشتراک بود و تأکید بر امتیاز ویژه‌ای که ما بعد از این جنگ به دست آوردیم. دشمن هم قطعا اگر احساس کند که نقاط اشتراک ما تقویت می‌شود و خللی در انسجام ما وارد نشده، با احتیاط بیشتری در مواجهه با ما عمل می‌کند. یعنی وقتی که بفهمد ما به خاطر تنازعات داخلی ضعیف شده‌ایم، طمع می‌کند. وگرنه اگر بداند که ما اگر اختلافی هم داریم اما بر سر یک اصل یا اصول به سرعت دور هم زیر یک محور و خیمه به نام ولایت فقیه جمع می‌شویم، قطعا طمع دشمن نسبت به ما کم می‌شود.

همین اتفاق هم افتاد.

دقیقا

یعنی محاسبات آنها با همین به هم ریخت. جمله‌ای هم از آقای قالیباف نقل کنیم که جمله قشنگی گفتند. گفت بعضی‌ها گفتند هسته سخت نظام، هسته سخت نظام همه ۹۰ میلیون مردم کشورمان هستند. ثابت شد که هسته سخت این ۹۰ میلیون هستند.

دقیقا؛ و اینها دشمن را ناامید کرده است. ۴۵ سال از پیروزی انقلاب گذشته و مردم با همه سختی‌هایی که دارند، امروز گرانی‌ها دارد مردم را آزار می‌دهد و ما هم جزء مردم هستیم و قدرت خرید ما به شدت کاهش پیدا کرده، مشکل بیکاری بچه‌هایمان را داریم و مشکلات عدیده‌ای که...

ناترازی‌هایی که مردم تحمل کردند؛ روزی دو ساعت قطعی برق و یک جاهایی آب...

ولی مردم پای نظام و ارزش‌ها هستند. یعنی مثلا شما ببینید که محرم و صفر امسال بسیار پررنگ‌تر از سال قبل بود. اینها نماد و تبلور حضور مردم است. تشییع پیکر شهدا و حضور مردم در راهپیمایی‌ها، مناسبت‌ها و مساجد، با همه سختی‌ها، وظیفه مسئولین را سخت می‌کند. امام خیلی نسبت به اینها حساس بود.

من اخیرا خاطره‌ای را از یکی از اعضای دفتر امام شنیدم و نمی‌دانم ایشان جایی گفته و منتشر شده یا نه اما می‌گفت که شهید رجایی یک روزی خدمت امام آمد و داشت اشک می‌ریخت و گریه می‌کرد. به حاج احمد آقا گفتم چه شده؟ گفتند امام از اینکه دولت نتوانسته بود چند روز پنیر را برساند، تشر زدند که مردم مستضعف نان و پنیر می‌خورند و شما همین را هم نتوانسته‌اید تأمین کنید. آقای رجایی از شدت ناراحتی و از اینکه چرا ناخواسته این اتفاق افتاده قصور شده، آمد بیرون و گریه می‌کرد. یعنی سفره مردم برای امام مهم بود.

آن داستان معروف است که ظاهرا در دولت آقای موسوی سیگار را گران کردند و امام تذکر داده بود که چرا سیگاری که محرومین می‌کشند را گران کرده‌اید؟ یعنی انقلاب امام، انقلاب پابرهنه‌ها و کوخ‌نشینان بود. امام گفت یک تار موی کوخ‌نشینان را با همه کاخ‌نشینان عوض نمی‌کنم. خودش هم در حسینیه جماران زندگی کرد و خیلی برای امام مهم بود.


الآن سختی‌ها هست اما مردم با همه این سختی‌ها نشان دادند که پای اصل هویّت، ملیّت و ارزش‌هایشان کوتاه نمی‌آیند. یعنی اجازه نمی‌دهند هیچ بیگانه‌ای طمع کند. آنها خیال تجزیه ایران را دیده و ایران را بین پادشاهان و همپیمانان خودشان تقسیم کرده بودند. اخیرا یکی از آقایان سیاسی گفت به رضا پهلوی هم گفته‌اند تو پادشاه ایران می‌شوی اما ایران مرکزی؛ یعنی ما ایران را تجزیه شده می‌خواهیم.

مردم ایستادند؛ همان نسلی که ما فکر نمی‌کردیم. این است اتفاقی که باید می‌افتاد. نسلی که همه فکر می‌کردیم عافیت‌طلب است و نسل گذشته قهرمان [بود]، همین نسل ایستاد. ایستادگی هم بنا نیست که همه کنار لانچر یا پشت قبضه بروند. کسانی هم که آمدند و کمپین راه انداختند، در همین فضای مجازی دختری که ظاهرا حجاب شرعی را هم رعایت نمی‌کند اما می‌گوید من سرباز سید علی هستم و جانم را برایش می‌دهم. اینها خیلی ارزشمند است.

باید حتما این بلا نازل می‌شد تا ما بفهمیم که در پس این ظاهر چه گوهری از همدلی، انسجام، وفاداری و میهن‌دوستی نهفته است. اینها اتفاقات ارزشمندی بود که افتاد و باید قدر بدانیم. به نظر من هرچیزی که این را کمرنگ کند اشتباه است.

به نظرم اتفاق مثبتی که افتاد همین است که انسجام چقدر برای مردم مهم است. قاطبه مردم، هم جمعیت اصولگرایی که دو سه نفری که رئیس جمهور را با رئیس جمهور مخلوع مقایسه کردند را به شدت نقد کردند و هم اصلاح‌طلبانی که بیانیه اصلاح‌طلبان را خیلی محترمانه نقد کردند و گفتند الآن موقع گفتن چنین چیزی نیست و اصلا بیان چنین چیزی خدشه به انسجام است. یعنی عقلای افکار عمومی و رهبران فکری جامعه می‌فهمند مهمترین چیزی که ما الآن داریم، این انسجام و وحدت ملی است.

یادگار امام هم در پیامی که خطاب به مقام معظم رهبری نوشتند، گفتند در هر سنگری که شما بگویید آماده حضور و جانفشانی هستم. بعد در بازدیدی که از ساختمان شیشه‌ای داشتند و برنامه راهبردی که تلویزیون ضبط کرد، ایشان همین نکته را تأکید داشتند که همه ما باید، با هر سلیقه‌ای که داریم، با زمان‌شناسی و درک زمان اختلاف‌هایی که داریم را کنار بگذاریم؛ و حتی گلایه‌هایی که داریم. طبعا گلایه‌هایی وجود دارد. بالأخره به بعضی‌ها اجحاف شده و بعضی‌ها با بی‌مهری حذف شدند.

هرکسی گلایه‌ای دارد و یکی می‌گوید به من ظلم شده و یکی می‌گوید من مشکل دارم؛ یکی می‌گوید من نمی‌توانم کتابم را چاپ کنم و یکی می‌گوید نمی‌توانم فیلم بسازم. همه را کنار بگذاریم و همه پشت سر یک فرمانده، آن هم فرماندهی که نسبت به شرایط و زمانه آگاه‌ترین است و اشرافی که ایشان دارد، به هر حال رهبری است که یک دوره طولانی از مبارزه را قبل انقلاب دیده، در زمان امام کنار امام رئیس جمهور بوده و کار اجرایی کرده و در این ۳۵ سال بعد از ارتحال امام با همه طوفان‌ها و مشکلات کشور را اداره کردند، امروز از این اطمینان‌بخش‌تر چه ستونی وجود دارد؟!

بعد از لطف الهی و اتکاء به قدرت خدا که فوق همه قدرت‌ها است، ما همه اینها را در ذیل قدرت خدا می‌دانیم. ولی به هر حال این ستون قابل اتکایی است؛ اتکا کنیم و با همدلی و همراهی از این شرایط بحرانی بگذریم؛ عبور کنیم و ان شاء الله یک مرحله دیگر از این مراحل سخت را پشت سر بگذاریم.

خیلی ممنون، خیلی وقت‌تان را گرفتیم و خیلی استفاده کردیم. ان شاء الله که موفق باشید و این مسیر پر برکت معرفی حضرت امام را بتوانیم با شدت و کیفیت بیشتر پیش برویم و شرمنده امام و شهدا نباشیم.

ان شاء الله. من سرباز کوچک و خدمتگذار هستم اما یک نکته را هم در خصوص برنامه حضور بگویم که بالغ بر ۴۰ قسمت ساخته شده است. خود این برنامه حضور یک مدل از کنشگری ذیل اندیشه امام است که بگوید ذیل اندیشه امام همه جناح‌های سیاسی با اختلاف‌نظرها جمع می‌شوند. این کاری است که در این برنامه شده است. ما افراد مختلف از جریانات مختلف را آورده‌ایم و حرفشان را زده‌اند و بحث کرده‌اند اما همه ذیل پرچم نظام جمهوری اسلامی است.

واقعا یک نمونه است و همه ما باید به این سمت برویم. نمی‌گوییم جامعه باید تک صدایی و یک صدایی باشد؛ اصلا امکان‌پذیر نیست چون این هم عوارض بدتری دارد. اما باید همدلی باشد و همدلی از همزبانی بهتر است. ان شاء الله این اتفاق بیفتد. البته حضور شخص آقای رنجبران عزیز خیلی موضوعیت داشته و من امیدوارم که فضای رسانه‌ای و جامعه رسانه‌ای ما از ظرفیت افراد دلسوز، خوش‌فکر و معتدلی مثل شما بیشتر بتوانند استفاده کنند. برای اینکه این رویکردها و ظرفیت‌ها می‌تواند به تقویت روحیه همدلی و انسجام کمک کند.

به هر حال هم از حوصله بینندگان عزیز برنامه شما تشکر می‌کنم و هم از جنابعالی؛ در سالگرد تأسیس مؤسسه تشکر می‌کنم از عواملی که زحمت می‌کشند و به شما کمک می‌کنند.

این برنامه هم قطعا پیش نمی‌رفت مگر با حمایت‌های حضرتعالی و شخص آیت‌الله حاج سید حسن آقای عزیز؛ و به برکت امام خود من که اینجا قرار می‌گیرم، انرژی می‌گیرم. ان شاء الله که خدا عاقبت ما را به خیر کند و ان شاء الله که شرمنده امام و شهدا نباشیم. خیلی سپاسگزارم از شما مردم شریف که با ما همراه بودید. خیلی التماس دعا دارم؛ خدا یار و نگهدارتان

. انتهای پیام /*