پرتال امام خمینی(س): کمتر کسی در میان بزرگان و اساتید حوزه علمیه است که با شخصیت ارزشمند مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالجواد جبل عاملی آشنا نباشد یا در محضر او تلمذ نکرده باشد. حجت الاسلام والمسلمین نورالله جبل عاملی فرزند بزرگ آن مرحوم است که پس از پدر، برای ادامه راه او و بیان مسائل شرعی و معارف دینی در خمینی شهر اصفهان مستقر شده است. ایشان مدرس حوزه و دانشگاه و موسس مدرسه علمیه جوادالائمه و حوزه خواهران خمینی شهر است  و در گفتگو با نشریه حریم امام نکاتی را از خصایص اخلاقی وعلمی پدرشان بیان کردند. در این میان خاطراتی نیز از ارتباط پدرشان با حضرت امام بازگو کرده اند. گزیده ای از این گفتگو را می خوانید:

دیدار مرحوم آیت الله جبل عاملی با حضرت امام

یک بار ایشان به دیدن یا بازدید پدرم در قم آمدند. یادم است امام در گوشه بالای اتاق نشستند. حدود سه ربع ساعت که پهلوی ابوی من بودند همین طور دو زانو نشسته بودند. کوچکترین تکانی نخورند که بخواهند پایشان را این طرف کنند یا جور دیگر بنشینند. همین طور دو زانو نشسته بودند و صحبت می کردند. ابوی من هم دم در بود. ادب در مجلس یکی از خصوصیات ایشان بود. همین طور مودب و صاف بودند و صحبت می کردند. یک روز ابوی من خواست به دیدن امام در جماران برود. آقای صانعی گفت: «قاعده امام بر این است که شخصیت های بزرگی که می آیند تنها باشند.» از این جهت من را راه ندادند و گفتند تو باید بیرون بایستی. البته بار آخر رفتم سلامی کردم و آن جا بودم. یک بار هم ایشان به مجلسی در قم در منزل آقای یزدی بودند. آن جا دیدم چند نفر نشسته بودند. یکی می خواست حرفی راجع به یک فردی بزند که ایشان بلند شدند و رفتند. تا دیدند یک حرف هایی درباره کسانی که می شناختند گفته می شود، فوراً بلند شدند رفتند اتاق عقب. موقعی که افراد صحبت می کردند به مجرد این که صحبت تمام می شد دیگر نمی نشستند و نگاه کنند. فورا بلند می شدند.

وقت را بیهوده نمی گذراندند. تا حرف های جمع تمام می شد بلند می شدند می رفتند اتاق عقب. اولین بار که در دوران طلبگی کسی به من پول داد همین آقای حاج شیخ حسن صانعی بود که در مدرسه فیضیه گفت: «این را حاج آقا روح الله داده است. ایشان داده اند که به بعضی افراد بدهیم.» من ایشان را آن موقع درست نمی شناختم. آن قدر خوشحال بودم برای این که مثلا ده بیست تومان از حاج آقا روح الله به من داده شده. من قلباً یعنی تمام وجودم نسبت به امام علاقه و محبت و آن عشقی را دارد که اکثرا نسبت به ایشان دارند. شجاعت، علمیت، عرفان و تمام جهات در ایشان جمع بود. لذا منشأ این می شود که کسی نمی تواند منکر وجود و مقامات عالی ایشان باشد.

این عشق به امام از همان خوبی هایی که وقتی صفات وجود امامان را در وجود یک فرد، در حد خودش، می بینیم این عشق و علاقه به آن فرد ایجاد می شود. همین الان نسبت به مقام معظم رهبری. ایشان هم به علت ویژگی ها و خلوص و سادگی که دارد. نسبت به ایشان هم اظهار علاقه و محبت و اطاعت را داریم.

توجه ویژه امام به مرحوم آیت الله جبل عاملی

ماه رمضان و دهه محرم که کلا درس تعطیل بود این جا بودند. قبلاً تابستان ها در قم بود ولی اواخر برای مردم این جا به مسجد می آمد.

در خمینی شهر یک مدرسه امامیه بود. آن جا ایشان برای حدود پنجاه نفر درس می گفت. آقایان بزرگان که درس خارج درس می دادند می آمدند و حضور داشتند. ولی بقیه ایام را در قم بود. این اواخر یک قدری مریض شد. مرحوم امام شنیدند که ایشان می خواهد چشمش را عمل کند. آقای صانعی از طرف امام به بیمارستان لبافی نژاد تلفن کرد. ایشان را از طرف امام به آن جا بردیم. آن جا شب از تخت زمین خورد و پایش شکست. همان جا باز از طرف امام عمل کرد. ولی بعد دیگر توان راه رفتن نداشت و با عصا و چرخ راه می رفت. هفت هشت سال آخر عمر را هم به علت بیماری های مختلف در خمینی شهر ماند.

ارادت مرحوم آیت الله جبل عاملی به امام

ایشان قبل از انقلاب یکی از افرادی بود که در خمینی شهر ماند و این جا منشا تحرک جوان ها و دیگران بود. مسجدش محل حضور بعضی انقلابیون و جوان ها بود. ایشان خیلی از امام تجلیل می کرد. همیشه می گفت: امام اشجع همه است. امام خلوصش بالاتر است. حتی یک بار گفت: اگر وقتی نام امام شنیده بشود کسی بلند شود و بایستد، به جا است. بعضی علمای قم به ایشان ایراد گرفته بودند که این فقط برای معصومین است. ایشان می گفت: نه، مقام امام طوری است که با شنیدن نام ایشان هم می توان این طور کرد. آشیخ یوسف صانعی، که زمانی امام جمعه قم بود، دو بار در نماز جمعه قم گفت: حاج شیخ عبدالجواد، که استاد ما بود، می گفت اگر در مقابل نام امام انسان بایستد، بجاست. آقای صانعی از شاگرهای ایشان بود و خیلی ارادت به ابوی من داشت. همچنین در گذشته امام مدرسه فیضیه را از دست دراویش گرفت. شجاعت امام مشخص بود و غالباً از ایشان تعریف می کردند.

شجاعت مثال زدنی

قبل از این که آیت الله حائری به قم بیایند، اتاق های مدرسه فیضیه را دراویش گرفتند. مرحوم امام آمدند و تمام این ها را از این جا بیرون کردند. کسی جرئت نمی کرد روبروی این ها بایستد. اگر چه آن موقع شاید سنشان خیلی بالا نبود ولی ایشان کسی بود که ایستاد و همه این ها را از مدرسه بیرون کرد و حجره ها را برای طلاب آماده کرد. حتی آقای حاج شیخ عبدالکریم هم آن طور جرئت نمی کرد این ها را بیرون کند. ولی ایشان ایستادند و تمامشان را از آن جا بیرون کردند. یعنی از همان اول شجاعت ایشان در راه حق مشخص بود. ایشان کوچکترین شبهه و شکی در عملشان نداشتند. بنابراین علاقمند به امام بود. در صحبت ها و منبرها غالبا صحبت از ایشان بود. پدرم در راهپیمایی ها هم بود. یک بار جمعیتی تا سر این کوچه آمد. آن موقع منزل ما این جا نبود. بعد نیروهای انتظامی جلوی جمعیت را گرفتند. مردم فرار کردند ولی کسی که ماند ابوی من بود. گفت: «بیایید ببینم! هر که می خواهد تیر را به هر جا می خواهد بزند.» یکی دو نفر ماندند و همه رفتند. چند بار در خیابان ها جلوی راهپیمایی بود. خیلی وقت ها مردم وقتی نیروها را می دیدند یا صدای تیر هوایی می شنیدند فرار می کردند ولی ایشان می ایستادند. در عین حالی که یک مقدار آرام صحبت می کرد، جایی که احساس وظیفه می کرد قاطع بود. یادم است در مسجد ما چند جوان می خواستند صحبت های ناجور کنند و از افکاری مثل کمونیست بگوید، ایشان ایستاد. پدرم چنین حالتی داشت. در جمع، مسجد و محل اگر کسی می خواست کوچکترین حرف انحرافی بزند جلویش می ایستاد.

ارتباط با حضرت امام پس از انقلاب

یک بار بعد از انقلاب مرحوم امام به منزل ما در قم آمدند. یک بار هم همان بعد از این که پدرم برای عمل به بیمارستان رفت. البته چند بار بیمارستان رفت. یک بار گفت می خواهد با امام دیداری داشته باشد. بعد به ایشان گفتند که مسئولیت قضایی در کل استان اصفهان داشته باشد که به خاطر سنش نپذیرفت و گفت از عهده کار بر نمی آیم. البته امام حکمی برای ایشان نوشتند و پدرم را در منطقه شهرستان سده منصوب کردند. می گفتند: «در شهرتان سده مسئولیت همه امور قضایی این شهر به عهده شماست.» این را امام همان اوایل انقلاب برای ایشان نوشتند که ایشان مسئولیت خمینی شهر را به عهده داشت.

 متن حکم حضرت امام چنین است: «                      
حکم [انتصاب آقاى عبد الجواد جبل عاملى به سمت قاضى شرع دادگاه سده‏
زمان: 3 مرداد 1358/ 30 شعبان 1399
مکان: قم‏
موضوع: انتصاب قاضى شرع دادگاههاى انقلاب اسلامى سده و توابع‏
مخاطب: جبل عاملى، عبد الجواد
بسمه تعالى‏
30 شعبان 99
خدمت حضرت مستطاب حجت الاسلام و المسلمین آقاى حاج شیخ عبد الجواد جبل عاملى- دامت برکاته‏
امید است وجود محترم از بلیات محفوظ و به وظایف الهى مشغول باشید. ضمناً با توجه به لزوم تسریع در کار دادگاههاى انقلاب و رسیدگى به پرونده‏هاى متهمان لازم است جنابعالى در این مورد اقدام فرموده و در شهرستان سده و توابع دستور رسیدگى و اقدام در مورد پرونده‏ها را بدهید و به همین جهت خود جنابعالى به سمت قاضى شرع منصوب مى‏شوید تا مستقیماً در دادگاهها شرکت و قضاوت نموده و احکام صادره را اجرا نمایید و در اصلاح کارهاى عمومى و مشکلات اهالى نیز به هر نحو مصلحت مى‏دانید اقدام فرمایید. از خداى تعالى ادامه توفیقات جنابعالى را خواستارم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.
روح اللَّه الموسوی الخمینى‏»
   (صحیفه امام، ج‏9، ص:240)

 منبع: هفته نامه حریم امام، شماره 114 

. انتهای پیام /*