نقش شاعران دوران دفاع مقدس در تهییج لشگریان اسلام و محکم کردن عزم آنان در نبرد با دشمنان، بسیار تاثیر گذار بوده است.  قاسمعلی اسفندیاری یکی از شاعران و هنرمندان انقلاب اسلامی است که شاید مردم او را به چهره یا نامش نشناسند اما شعرها و سرودهایش که توسط صادق آهنگران و مهمان دوست خوانده شده، در اذهان مانده است. همچنین رزمندگان هشت سال دفاع مقدس او را با حضور مداومش در جبهه، شعرهایش و گروه‌های سرودی که همان زمان در جبهه‌های حق علیه باطل تشکیل می‌داد، می‌شناسند.


به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، قاسمعلی اسفندیاری که امسال تحت دو عمل جراحی قرار گرفته بود حدود بیست روز است که از بیمارستان مرخص شده و دوران نقاهت را سپری میکند.

درتماسی  تلفنی جویای احوال این شاعر دوران جنگ شدیم و با وی به گفتگو نشستیم. وی در این گفتگوی تلفنی ضمن اشاره به خاطرات خود در مناطق جنگی به فعالیت های خود در حوزه ی تبلیغات جبهه های دفاع مقدس پرداخت.


آقای اسفندیاری شما در کدام بخش از جبهه به فعالیت می پرداختید؟

من در بخش تبلیغات جبهه که پایگاه اهل قلم بود فعالیت داشتم و آنجا اشعار سروده و توسط مداحان خاصه آقای آهنگران تنظیم و خوانده می شد .


 آشنایی شما با آقای آهنگران از کجا شکل گرفت؟

در حدود سال های 61 در بخش تبلیغات خوزستان مستقر بودیم و با شاعران و آقای آهنگران آنجا آشنا شدم. در همانجا بود که زیر یک سایبان در شهر اهواز به همراه آقای حبیب الله معلمی شعر می‌سرودیم. اگر عراق می‌دانست از زیر این سایبان‌ها چه خط و ربط‌هایی بیرون می‌آید، موشک‌های خودش را به سمت آنجا هدف می‌گرفت.

من اولین سروده‌ام شعر "من مسلمانم، اهل قرآنم، سوی میدان می‌روم، مادر خداحافظ" برگرفته از وصیت‌نامه ی برادر شهیدم علی بود. بعد از این بود که با آقای آهنگران در مسجد اهواز آشنا شدم، ایشان  و دوستان دیگراز من خواستند که در بخش تبلیغات جنگ فعالیت کنم. پایگاه ما در آن زمان در منزل شهید علم الهدی بود که دوستان از لشگرهای دیگر می‌آمدند و سروده‌ها را برای اجرا می‌بردند.


 پس در واقع خاستگاه مداحی جبهه، جمع شما بود ؟ 

بله، اکثرا اینطور بود. من یک دیوانی به اسم "گنجینه خونین" دارم، سروده‌هایی که همانجا در سنگرها سروده شده است. من برای  اکثرعملیات ‌ها و رمزهاشان شعر سروده دارم. دو سه اثر از من چاپ شده که در حیطه ی شعر انتظار و اشعار عاشورایی است. حدود چهارده جلد  از آثار من آماده ی چاپ است که متاسفانه بودجه برای انتشار آن ها ندارم. از آیت الله بهجت هم دست خطی دارم که در واقع از ایشان برای چاپ آثارم کسب اجازه کرده ام.


گروه شعرای اهل قلم  جبهه چگونه شکل گرفت؟

نوحه ای را آقای آهنگران در جماران محضر امام خواندند با این مطلع که: (بر شهیدان به خون غلطان خوزستان درود/لاله های سرخ پرپر گشته ی ایران درود) امام بعد از اجرای این نوحه، آقای آهنگران را بسیار مورد لطف و محبت قراردادند و در دیداری  فرموده بودند به شعرا و اهل قلم بگویید از حماسه و ایثار و شجاعت بسرایند و شما هم بروید در سنگر ها بخوانید. این پیام را که آقای آهنگران منتقل کردند ما وظیفه دانستیم که از رهنمود ها و سخنرانی های امام  کسب معرفت کنیم و اشعار بسراییم.


شما خود امام را از نزدیک ندید ؟

نه متاسفانه ما اکثرا جبهه بودیم ولی اشعار من نزد امام به واسطه ی مداحانی که نزد ایشان می رفتند بسیار خوانده می شد.

 

. انتهای پیام /*