شهادت محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر، رئیس جمهوری و نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران در ۸ شهریور ۱۳۶۰ ، توسط منافقین باعث شد که ملت ایران بار دیگر و کمتر از دو ماه داغ دار عزیزان خود شوند. با آنکه در ۷ تیر ماه همان سال نیز با بمب گذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی، موجب به شهادت رسیدن بیش از ۷۰ نفر از یاران صدیق امام (س) و انقلاب شدند. نوع رفتار امام (س) با دولتهای پس از انقلاب اسلامی، نشانگر حمایت توام با توصیه و نصیحت است.
پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران در هفته دولت، گزیده ای از سخنان امام خمینی (س) را در جمع اعضای هیئت دولت و نصایح و توصیه های ایشان در رابطه با کارکرد ها و فعالیت های دولت و خدمات آن برای ملت، را به مخاطبان ارائه می کند.


رئیس حکومت در صدر اسلام‏
امام(س) در ۵ اردیبهشت سال ۱۳۵۸ در جمع پرسنل ارتش در قم، سخنانی را در رابطه با شیوه حکومت داری و زیست اجتماعی و سیاسی پیامبر اسلام و امیر المومنین بدین شرح بیان می دارند:
«رئیس دولت با سایر افراد ملت فرق نداشته است؛ رئیس دولت در زمان رسول الله- صلی الله علیه و آله و سلم- خود پیغمبر بود، و وضع و رفتارش با مردم به این طور بود که در مسجد وقتی که تشریف داشت و اشخاص هم بودند، اگر کسی از خارج مجلس وارد می شد و غریبه بود نمی دانست رئیس دولت کدام یک از اینهاست و می پرسید کدام هستید. تشریفات به این معنا که در بین طاغوت بوده است، هرگز نبوده است. رئیس دولت در زمان حضرت امیر- سلام الله علیه- در محضر قاضی حاضر شد، و با آن یهودی که ادعا داشت - یا ایشان ادعا داشتند- طرح دعوا کردند و قاضی وقتی که خواست احترامی از حضرت امیر المؤمنین بکند، ایشان گفتند حق نداری؛ در محضر قضا ما یکی هستیم. و بعد هم حکم را علیه او- علیه حضرت امیر- داد و ایشان تسلیم شدند. اسلام [دارای‏] یک همچو امری است؛ اسلام یک همچو آزادی، یک همچو دموکراسی دارد. کجا همچو امری است؟ در کجا سراغ دارید که رئیس دولت را در محضر قاضی که از [طرف‏] خود او نصب شده است حاضر کند و به دادخواهی با یک یهودی احضار کند و حاضر بشود و تسلیم قاضی باشد؟ در کدام مملکت- این مملکتهایی که ادعای آزادی و دموکراسی می کنند- سراغ دارید؟ بیاورید نظیر این را.»

(صحیفه امام؛ ج ‏۷ ،ص ۱۲۶)

مضرات خروج از وظایف و اختیارات قانونی‏ 


بنیان گذار جمهوری اسلامی، در پیامی خطاب به نخست وزیر و هیئت دولت وقت، به تاریخ ۲۲ خرداد ۱۳۶۷ از تهران / جماران، در مورد مضرات مداخله در حدود قانونی کار وزارتخانه ها با یکدیگر هشدار داده و چنین بیان داشته اند:

بسم الله الرحمن الرحیم‏
جناب آقای نخست وزیر، آقایان وزرا- ایّدهم الله تعالی‏
مسئله ای را که لازم دیدم تذکر دهم، این است که قوام نظام اسلامی ایران بر اتحاد در روش و حرکت در کُلیّتِ سیاستِ مورد قبولِ اسلام است. همگی باید سعی کنیم هر حرکتی، اعم از سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی، که انجام می دهیم به آن کلیت صدمه نزند. ترسیم کلیت متّخذ از اصول اساسی قوانین اسلامی است که هدایت فرد و جامعه را بر عهده دارد. هر مسئولی و هر متعهدِ به نظامی باید سعی کند برای پیشبرد نظام در چارچوب محدوده وظایفش عمل کند؛ که در غیر این صورت، احتمال پاشیدگی نظام جدی است. لذا اگر هر وزیری دخالت در کار وزیر دیگر نماید، که حتی دخالت او باعث رشد کار گردد، مورد قبول نیست؛ چرا که خروج از چارچوب اختیارات ضررش بسیار بیشتر از رشد کار در نقطه‏ ای دیگر است. روشن است که مشورت و هماهنگی و همکاری مورد بحث نیست.
این جانب گاهی به موضع گیری های وزرا و نمایندگان در خارج از محدوده وظایف شان برخورد می کنم که متعجب می شوم. از باب مثال سیاست خارجی کشور بر عهده وزیر امور خارجه است. اگر آقایان اعتراضی دارند، باید برادرانه در هیأت دولت مطرح کنند. اگر به اعتراض جواب قانع کننده‏ ای داده شد، که چه بهتر؛ و الّا وزیر امور خارجه است که‏ در چارچوب سیاستِ ترسیمی از رهبری نظام و یا مجلس، تصمیم گیرنده است. این شیوه پسندیده ‏ای نیست که هر وزیر و یا نماینده‏ ای هر چه دلش خواست در مجامع عمومی بگوید. آقایان وزرا، من به شما و به نمایندگان محترم نصیحت می کنم که سیاستهای یکدیگر را تضعیف و یا تخریب نکنید؛ که اگر وحدت روش و حرکت در نظام نوپای اسلامی صدمه ببیند، نتایجی که دنیای استکبار از این برخوردها می گیرد، بسیار شکننده است. کاری نکنیم که دنیا فکر کند نظام اسلامی ایران با این اختلاف سلیقه‏ ها و با این ابراز اختلاف ها هیچ گاه راه ثبات را نخواهد پیمود. خداوند به تمامی شما توفیق خدمت به بندگان خوب خدا را ارزانی دهد. و السلام.

۲۲ / خرداد / ۶۷
روح الله الموسوی الخمینی

(صحیفه امام؛ ج ‏۲۱، ص ۶۴ - ۶۵)


لزوم مشارکت مردم در بازسازی و نظارت دولت‏
امام خمینی (س) پس از پایان جنگ تحمیلی و در ۸ شهریور ۱۳۶۷ در جمع اعضای هیئت دولت، بر لزوم بازسازی کشور با محوریت مردم تاکید داشته، می قرمایند: این یک مسئله است، مسئله دیگر؛ این مسئله بازسازی است که بسیار مهم است، در بازسازی اگر بخواهد ملت سر خود کار بکند، فساد ایجاد می شود. اگر بخواهد دولت مستقل اجرا کند، قدرت ندارد. باید مردم همراهی کنند و هر چه قدرت دارند برای این امر مهم به میدان بیاورند، لکن با نظارت دولت. و راجع به اینکه کجا مقدم، کجا مؤخر، این بالاخره صحبت پیش می آید و آن طوری که صلاح است این است که هیئت تشخیص مصلحت باشد مرکب از سران کشور و نخست وزیر و تشخیص بدهند، تشخیص مصلحت بدهند که کجا باید اول باشد، کجا باید بعد باشد، وضعش باید چه جور باشد. مردم خودشان داخل باشند، لکن مستقل نباشند. و دولت باید به مردم مجال بدهد به اینکه در کارها داخل بشوند. و مردم هم باید به دولت مجال بدهند که با تأنّی و نقشه‏ کشی این کار مهم را انجام بدهند؛ ممکن است دستهایی در کار باشند که بخواهند در همین مقوله هم راجع به بازسازی هم شلوغ کنند و فساد ایجاد کنند، این را باید خیلی متوجه باشند و این همان هیئت تشخیص مصلحت که مرکب از سران کشور است، آنها باید نظارت کنند در امور، لکن مردم را هم شرکت بدهند. چنانچه حالا بعد از جنگ است مردم باید در کارهای تجاری آزاد باشند لکن با نظارت دولت، که یک وقت- خدای نخواسته- دوباره از آن چیزهایی که از خارج می آوردند و آن چیزهای فاسدی که می آوردند دوباره شروع نکنند. دولت اجازه بدهد مردم از خارج چیز بیاورند، تجارت کنند، لکن نظارت داشته باشد که فساد ایجاد نشود. این هم یک مطلبی است که مهم است و باید خیلی در آن [دقت‏] کرد.

(صحیفه امام؛ ج ‏۲۱، ص ۱۱۶)

تاکید بر اتحاد بین دولت و ملت
رهبری انقلاب اسلامی در دیدار با مقامات عالی رتبه نظام و برخی از مقامات کشوری و لشکری، در تاریخ ۱ فروردین ۱۳۶۴ ضمن تاکید بر اتحاد و یگانگی بین مردم و دولت ابراز داشتند: ما باید دنبال تحکیم وحدت خودمان باشیم. ملت و دولت‏ مان خیال نکند که او دولت است و آن ملت. همه مال یک کاروان هستیم که رو به آن عالم می رویم و باید اطاعت خدا بکنیم و با هم باید باشیم. اگر این طور باشد، پیروزی هیچ اشکال ندارد، که نصیب تان می شود و این پیروزیای است که خدا می دهد، این نصرتی است که خدا می دهد، او را ما با جان و دل قبول می کنیم چون هدیه خداست. و اگر خدای نخواسته، این طور نباشد و ما با زور شمشیر فرض کنید و با زور تفنگ پیروز بشویم و پیروزی را از خودمان بدانیم، این پیروزی نیست، این شکست است، حالا شما خیال می کنید پیروزی است اما اگر پرده برداشته بشود، می بینید یک شکست بزرگ است. باید با هم باشید. برای اطاعت خدا که فرموده است که باید با هم باشید، وحدت باید داشته باشید، اختلاف نباید داشته باشید. ما باید وحدت داشته باشیم، یعنی حفظ کنیم وحدت را. وحدت هست، لکن ادامه می خواهد. ادامه باید بدهیم ما این وحدت را و او این است که به حرف کسانی که خدای نخواسته می خواهند تفرقه بیندازند، به حرف آنها گوش ندهیم.

(صحیفه امام؛ ج ‏۱۹، ص ۲۰۶ - ۲۰۷)


ضرورت و اهمیت تزکیه برای دولتمردان
امام خمینی(س) در جمع اقشار مختلف مردم تبریز در ۱۱ خرداد سال ۱۳۶۰،ضمن توجه به بعثت و وظایف مسلمین در این باره بر تزکیه نفس تاکید داشته و آن را برای دولتمردان امری ضروری تر و واجب تر دانستند و فرمودند: و این تزکیه برای دولتمردان، برای سلاطین، برای رؤسای جمهور، برای دولت ها و برای سردمداران بیشتر لازم است تا برای مردم عادی. اگر افراد عادی تزکیه نشوند و طغیان پیدا کنند، یک طغیان بسیار محدود است. یک نفر در بازار یا یک نفر در روستا اگر طغیان بکند، یک نقطه محدودی را به فساد ممکن است بکشد، لکن اگر طغیان در کسی شد که مردم او را پذیرفته اند، در عالمی شد که مردم آن عالم را پذیرفته اند، در سلطانی شد که مردم آن سلطان را پذیرفته‏ اند، در رؤسایی شد که مردم آنها را پذیرفته‏ اند، این گاهی یک کشور را به فساد می کشد و گاهی کشورها را به فساد می کشد.
این طغیان ها که موجب این است که کشورهایی به تباهی کشیده بشود برای این است که تزکیه نشده است کسی که زمام امور به دستش است. شما مقایسه کنید صدام را با یک نفر آدم عادی؛ یک نفر آدم عادی هر چه طغیان بکند و هر چه فرعونیت داشته باشد جز اینکه یک افراد معدودی را به تباهی بکشد یا خانواده خودش را به تباهی بکشد کار دیگری از او نمی آید، اما صدام را ببینید که طغیان کرده است و طاغی است و این طغیان موجب به فساد کشیدن یک مملکت، دو مملکت، بلکه منطقه ممکن است بشود و اگر این طغیان در رؤسای جمهور بزرگ دنیا باشد، اگر رئیس جمهور امریکا طغیان بکند طغیان او یک کشورهای بسیار را به فساد می کشد. جنگ های بزرگی که در دنیا واقع شد، مثل جنگ اول و جنگ دوم، برای همین بود که طغیان در آن طبقه بالا بود. آن طبقه بالا که مهذب نبودند طغیان کردند و کشورهای بزرگ را به فساد کشاندند. اگر رئیس حزب جمهوری سوسیالیستی شوروی طغیان کند، طغیان او محدود نیست به این حدود معین، طغیان او کشورهایی را به فساد می کشد.
کسانی که در یک مقامی هستند، چه مقام های پایین و چه مقام های بالا، اگر بخواهند مملکت اصلاح بشود، اگر بخواهند این کشور آرامش پیدا بکند، آنها باید آرامش را از بالا شروع کنند؛ از پایین آرامش نمی شود حاصل بشود. باید اشخاصی که زمامدار امور هستند، هر نحو زمامداری، باید از آنجا آرامش را شروع کنند. آرامش آنها کشور را به آرامش می کشد و اگر خدای نخواسته طغیان کنند، طغیان آنها کشور را به هلاکت می کشاند. آنهایی که برای این کشور دلسوزند، آنهایی که برای اسلام دلسوزند، آنهایی‏ که اسلام را نجات دهنده همه بشر می دانند.

(صحیفه امام؛ ج ‏۱۴، ص ۳۹۲ - ۳۹۳)

. انتهای پیام /*