قانون «انجمنهای ایالتی و ولایتی» از روز تصویب در مجلس شورای ملی تا روز واژگونی رژیم شاهی در ایران هرگز به اجرا درنیامد. شاه که بنا بر سیاست امریکا بر آن بود که نسبت به مردمان شهر و روستا توجه ویژه ای به عمل آورد و با هر ترفندی بکوشد که در میان روستانشینان پایگاه و جایگاهی کسب کند، دستور داد که قانون انجمنهای یاد شده را با دستبرد و دگرگونی پیاده کنند. از این رو، دولت امیر اسدالله علم، به وزارت کشور مأموریت داد که لایحه جدیدی درباره تشکیل انجمنهای ایالتی و ولایتی در ایران تهیه و به هیأت دولت تقدیم کند.

در تاریخ 16 مهرماه 1341 مطابق 8 جمادی الاولی 1382، جراید عصر تهران با تیتر درشت نوشتند که: «طبق لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی که در هیأت دولت به تصویب رسید و امروز منتشر شده: به زنان حق رأی داده شد!»

انگیزه و غرض رژیم شاه از این تغییر و تبدیل چند موضوع بود:

1ـ واداشتن جامعه روحانیت به واکنش برای شناخت روحیه و افکار آنان.

2ـ آماده کردن زمینه برای تجاوز به اساس قرآن و الغای مذهب در کشور که شاه سالیان درازی آرزوی این خیانت را در دل داشت.

3ـ زمینه سازی برای دستبرد به قانون اساسی ایران و تغییر و تبدیل برخی مواد قانونی که مانع اغراض اجانب و هیأت حاکمه فاسد ایران بود.

4ـ فراهم آوردن زمینه به منظور دادن پست های حساس به دست جاسوسانی که زیر عنوان «اقلیت مذهبی» نقش ستون پنجم را در کشورهای اسلامی بازی می کنند و پیوسته در خدمت استعمار و صهیونیسم قرار دارند.

5ـ فریب و اغفال قشرهای محروم و ستمدیده مانند زنان، روستانشینان و دیگر مستضعفان و پدیدآوردن جوّ خوشبینی و ذهنیت مثبت نسبت به شاه، به عنوان تنها یار و غمخوار محرومان و ستمدیدگان!!

رژیم شاه برای پیاده کردن این نقشه های شوم استعماری، چه دست آویزی بهتر از مسأله محرومیت و عقب ماندگی بانوان ایران می توانست پیدا کند؟!

با اعلام تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی از طرف دولت، فرصت مناسبی برای امام خمینی پیش آمد تا رسالت تاریخی و وظیفه اسلامی خویش را آغاز کند و از این تصویبنامه ضد اسلامی به عنوان انگیزه و شعاری برای به حرکت درآوردن توده های مسلمان ایران استفاده کند.

نخستین اجتماع سیاسی

به دنبال اعلام تصویبنامه انجمنهای ایالتی در جراید عصر تهران در روز 16 مهر 1341، امام خمینی بی درنگ علمای طراز اول قم را به نشست و گفتگو پیرامون این تصویبنامه دعوت کرد و ساعتی بعد، اولین نشست علمای قم در منزل حاج شیخ مرتضی حائری فرزند شیخ عبدالکریم حائری تشکیل شد. شرکت کنندگان در آن، علاوه بر آیت الله زاده حائری (حاج آقا مرتضی) که جنبه میزبانی داشت، امام خمینی، آقایان گلپایگانی و شریعتمداری بودند.

امام در این نشست، برای آنان دورنمای سیاه و وحشت بار آتیه را ترسیم کرد، نقشه های خانمان سوز و ایران بر باد ده رژیم شاه و مأموریت او را در پاسداری از منافع استعمار در ایران که با نابودی اسلام و ملت مسلمان همراه می باشد بازگو ساخت؛ توطئه ها و دسیسه های خطرناکی را که در پشت پرده علیه اسلام و مبانی قرآن در جریان است تشریح کرد؛ مسئولیت سنگین علما و زعمای روحانیت را در این عصر تاریک در برابر نقشه های خطرناک عوامل و ایادی استعمار یادآوری کرد و هشدار داد که اگر در مقابله و مبارزه با این خطرات قریب الوقوع مسامحه بورزیم و دیر بجنبیم، اسلام، ملت مسلمان و کشورهای اسلامی را در معرض سقوط و زوال قرار داده ایم و در پیشگاه قرآن و پیامبر عظیم الشأن، مؤاخذ و مسئول خواهیم بود.

به دنبال سخنان بیدارگر امام خمینی و صحبت های آقایان دیگر و تبادل نظر درباره مفاد تصویبنامه مزبور تصمیم های زیر اتخاذ گردید:

1ـ طی تلگرامی به شاه، مخالفت علمای اسلام را با مفاد تصویبنامه مزبور اعلام کنند و لغو فوری آن را بخواهند.

2ـ طی نامه و پیغام به علمای مرکز و شهرستان ها، جریان تصویبنامه و خطرهایی را که برای اسلام و ملت ایران در بردارد، بازگو کنند و آنان را به مقابله و مبارزه با آن فرا خوانند.

3ـ هر هفته یک بار و در صورت لزوم بیشتر، جلسه مشاوره و تبادل نظر میان علمای قم برقرار شود، و در کوشش ها و فعالیت هایی که به منظور مبارزه با تصویبنامه انجام می پذیرد، با وحدت و اتفاق کامل آنان همراه باشد.

امام در این اجتماع، پیشنهاد کرد که متن تلگرام هایی را که علما و مقامات روحانی، به هیأت حاکمه مخابره می کنند، چاپ کنند و در دسترس عموم قرار دهند تا عامه مردم از اقدامات و نظریات پیشوایان اسلامی درباره تصویبنامه، باخبر و آگاه شوند. این پیشنهاد ابتدا از طرف برخی از آقایان علما ـ به دلیل اینکه ممکن است موجب خشم و واکنش منفی دولت شود ـ رد شد؛ لیکن امام خمینی از آنجا که نسبت به آگاهانیدن و بالا بردن رشد اندیشه توده ها و بیدار ساختن آنان، اهتمام زیادی داشت و می دانست که بدون شرکت آگاهانه مردم در مبارزه، کار پیش نمی رود، روی پیشنهاد مزبور سخت پافشاری کرد و توانست موافقت آنان را برای چاپ و نشر تلگرام های مربوط به تصویبنامه، جلب کند.

تلگرام های علمای قم به شاه در مخالفت با تصویبنامه یاد شده، در روز 17 مهرماه 1341 ـ که تنها یک شب از اعلام آن در جراید عصر تهران می گذشت ـ مخابره شد.

متن تلگرام امام که در آن روز چاپ و پخش شد، چنین است:

بسم الله الرحمن الرحیم

حضور مبارک اعلیحضرت همایونی

پس از اهدای تحیت و دعا، به طوری که در روزنامه ها منتشر است، دولت در انجمنهای ایالتی و ولایتی، «اسلام» را در رأی دهندگان و منتخبین شرط نکرده؛ و به زن ها حق رأی داده است. و این امر موجب نگرانی علمای اعلام و سایر طبقات مسلمین است. بر خاطر همایونی مکشوف است که صلاح مملکت در حفظ احکام دین مبین اسلام و آرامش قلوب است.

 مستدعی است امر فرمایید مطالبی را که مخالف دیانت مقدسه و مذهب رسمی مملکت است از برنامه های دولتی و حزبی حذف نمایند تا موجب دعاگویی ملت مسلمان شود.

الداعی: روح الله الموسوی

(صحیفه امام؛ ج 1، ص 78)

 (نهضت امام خمینی، ج 1، ص 165 - 174)

 خودخواهی ها و غرور محمدرضا شاه و سران رژیم وی و پاسخ های متکبرانه اولیه آنها قانع کننده نبود و این خود سرفصل مبارزاتی بین روحانیت و رژیم شاه شد که نهایتا به تثبیت رهبری امام خمینی(س) و عقب نشینی دولت در این قضیه شد، هرچند دنباله آن، وقایع چندی را رقم زد که در جای خود قابل بررسی است.

 

. انتهای پیام /*