فرهادم و سوز عشق شیرین دارماُمّید لقای یار دیرین دارمطاقت ز کف رفت و ندانم چه کُنمیادش همه شب در دل غمگین دارم.18 اسفند 1363
دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۹
دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۹
آن روز که عاشق جمالت گشتمدیوانهی روی بیمثالت گشتمدیدم نبود در دو جهان جُز تو کسیبیخود شدم و، غرق کمالت گشتم.اسفند 1363
دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۹
پروانهی شمع رُخ زیبای توامدلباختهی قامت رعنای توامآشفتهام از فراقت دلبر حُسن!برگیر حجاب من که رُسوای توام.اسفند 1363
دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۹
افتاده به دام شمع، پروانهی دلحاشا! که رها کند غمش خانهی دلمطرود شود ز جرگهی درویشاندیوانه وشی که نیست دیوانهی دل.12 اسفند 1363
دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۹
ای عشق! ببار بر سرم رحمت خویشای عقل! مرا رها کن از زحمت خویشاز عقل بریدم و به او پیوستمشاید کشدم بلطف در خلوت خویش.بهمن 1363
دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۹
ای یاد تو، روحبخش جان درویشای مهر جمال تو دوای دل ریشدلها همه صیدهای دربند تواندجویندهی تو است هر کسی، در هر کیش.14 اسفند 1363
دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۹
از صوفیها، صفا ندیدم هرگززین طایفه من وفا ندیدم هرگززین مُدعیّان که فاش «اَنَاالْحق» گویندبا خودبینی، فنا ندیدم هرگز.اردیبهشت 1363
دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۹
جز فیض وجود او نباشد هرگزجز عکس نمود او نباشد هرگزمرگ است اگر هستی دیگر بینیبودی جُز بود او نباشد هرگز.اردیبهشت 1363
دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۹
گر اهلْ نهای، ز اهل حق خُرده مگیر[1]ای مُرده! چو خود زندهدلان، مُرده مگیربرخیز از این خواب گران، ای مهجور!بیدار دلانْ خواب گران برده مگیر!اردیبهشت 13631- حافظ با ...
دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۹
یاران! دل دردمند ما را نگرید!طوفان کُشندهی بلا را نگرید!از ما، دل بیقرار و پُرشور و نوافارغْ، دل یار بیوفا را نگرید!12 اسفند 1363
دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۹
آن کس که ره معرفة الله پویدپیوسته ز هر ذرّه خُدا میجویدتا هستی خویشتن فرامُش نکندخواهد که ز شِرک عطر وحدت بوید.اردیبهشت 1363
دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۹
آن کیست که روی تو، به هر کوی ندید؟آوای تو در هر در و منزل نشنید؟کو آنکه سُخن ز هر که گفت از تو نگفت؟آن کیست که از می وصالت نچشید؟
دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۹
با چشمِ «منی» جمال او نتوان دیدبا گوش «تویی» نغمهی او کس نشنیداین «ما و تویی» مایهی کوری و کری استاین بُت ...
دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۹
جُز یاد تو، در دلم قراری نبودای دوست! بجز تو غمگساری نبوددیوانه شدم، ز عقل بیزار شدمخواهان تو را به عقل کاری نبود.بهمن 1363
دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۹
تا دوست بود، تو را گزندی نبودتا اوست، غبار چون و چندی نبودبگذار هر آنچه هست و، او را بگُزیننیکوتر از این دو حرف، پندی نبود.خرداد 1363
دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۹
آن کسی که رخش ندید، خُفّاش بودخورشیدْ، فروغ رُخ زیباش بودسرّ است و هر آنچه هست اندر دو جهاناز جلوهی نور روی او فاش بود.اسفند 1363
دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۹
علمی که جُز اصطِلاح و الفاظ نبودجُز تیرگی و حجاب چیزی نفزودهر چند تو حکمت الهی خوانیشراهی به سوی کعبهی عاشق ننمود.اردیبهشت 1363
دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۹
ذرّات وجود عاشق روی ویندبا فطرت خویشتن ثناجوی ویندناخواسته و خواسته، دلها همگیهر جا که نظر کُنند در سوی ویند.اردیبهشت 1363
دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۹
ذرّات جهان، ثنای حق میگویندتسبیح کُنان لقای او میجویندما کوردلان، خامُششان پنداریمبا ذکر فصیح، راه او میپویند.اردیبهشت 1363
دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۹
آن شب که همه میکدهها باز شوندیاران خرابات همآواز شوندفارغ ز رقیب، در کنار محبوبطومار فراقْ بسته، همراز شوند.18 اسفند 1363
دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۹
تا جلوهی او جِبال را دَک نکندتا صَعْق، تو را از خویش مُنْدَک نکندپیوسته خطاب «لَن تَرانی»[1]شنویفانی شو! تا خود از تو مُنفّک نکند.اردیبهشت 13631- تلمیح ...
دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۹
فولادْدلی که آه نرمش نکُندیا نالهی دلْسوخته گرمش نکُندطوقی ز جفا فکنده بر گردن خویشآزارِ دلم دُچار شرمش نکُند.اسفند 1363
دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۹
آنان که به علمِ فلسفه مینازندبر علم دگر، به آشکارا تازندترسم که در این حجاب اکبر، آخرسرگرم شوند و خویشتن را بازند.اردیبهشت 1363
دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۹
فاطی که فنون فلسفه میخوانداز فلسفه «فاء» و «لام» و «سین» میدانداُمّید من آن است که با نور خُداخود را ز حجاب فلسفه برهاند.اردیبهشت 1363
دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۹
موسیٰ نشده کلیم کی خواهد شددر طور رهش مقیم کی خواهی شدتا جلوهی حق تو را ز خود نرهاندبا یٰار ازل، ندیم کی خواهی شُد.اردیبهشت 1363
دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۹
دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۹
تا تکیهگهت عصای بُرهان باشدتا دیدگهت کتاب عرفان باشددر هجر جمال دوست، تا آخر عُمرقلب تو دگرگون و پریشان باشد.بهمن 1363
دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۹
ابروی تو قبلهی نمازم باشدیاد تو گره گُشای رازم باشداز هر دو جهان، بر فِکنم روی نیازگر گوشهی چشمت به نیازم باشد.اسفند 1366
دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۹
آن کسی که به زعم خویش عارف باشدغوّاص به دریای معارف باشدروزی اگر از حجاب آزاد شودبیند که به لاک خویش واقف باشد.اردیبهشت 1363
دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۹