خبر تاپ

 یادگار امام از زبان خودش

یادگار امام از زبان خودش

تاریخ وادی « لاادری » است. در این وادی، گزاره های تاریخی تنها بخش نازلی از تاریخِ زیسته را روایت می کنند. تاریخِ زیسته وقتی پشت پرده های سکوت و رمز می رود، ناشناخته تر و مبهم تر می شود. تاریخ انسان های تاریخ ساز و کم گوی، تاریخِ « نمی دانم » ها است. حیات کوتاه اما پرفرازِ « احمد » فرزند و مشاور رهبرکبیر انقلاب اسلامی ایران در سال 57 از گونه تاریخ هایی است که در آن زیسته با گفته فاصله بسیار دارد. احمد را فرزندش، « گنجینه اسرار انقلاب » خواند، گنجینه ای که بسیار زودتر از معمول، بر خاک رفت تا نه بازکاوی جزئیات که حتی تحلیل کلان روایت های دهه دو دهه 40 و50 و از همه مهمتر دهه 60 همچنان در هاله ابهام بمانند. در بازخوانی حیات خمینیِ پسر، دوران کوتاه زیست او بدون خمینیِ پدر از اهمیت فراوانی برخوردار است. چه، این فرزند امین، « خود » را تمام وانهاده و « دیگری » را گزیده بود. « دیگری» پدر نه، که « مراد » و « عشق » او بود. او پس از سالها « احمد » بودن اینک « خمینی » شده بود ،خمینی دیگری که اگرچه دل در اندیشه خمینیِ راحل داشت اما اینک در نبود پیر جماران، « یادگار امام » بود. صرف نظر از گذشته ها، همین یک عنوان کافی بود تا او به عنوان رجل سیاسی تمام عیار در جمهوری ده ساله مطرح شود.

اخبار تاپ

 فقط از فرزند امام برمی ‏آید

دکتر حمید انصاری

فقط از فرزند امام برمی ‏آید

یکی از ویژگی های حاج احمد آقا این بود که در دوران یازده سال رهبری حضرت امام بعد از پیروزی انقلاب سفرهای مکرر و به شکل ناشناس به سراسر ایران، به ویژه مناطق محروم داشتند. به دلیل مشغله زیاد در تهران و حساسیت کاری و همچنین عشق و علاقه‏ایی که می‏خواستند لحظه‏ ایی از امام جدا نشوند، معمولاً این سفرها کوتاه بود، ولی در تمام موارد ناشناخته بود. بعضی وقتها با لباس بسیجی یا به عنوان پاسدار همراه دوستانشان به مناطق محروم می‏رفتند و بعد از بازگشت مسائل را خدمت امام گزارش می‏ کردند. نامه‏ هایی از ایشان موجود است که گزارش مسائل مردم و مشکلات و درد دلهای ملت را همانگونه که بی‏واسطه مشاهده کرده و شنیده است، خدمت حضرت امام ارائه کرده است.

خاطرات نزدیکان از یادگار امام

اطاعت از مادر

خاطرات نزدیکان از یادگار امام

همسر گرامی حضرت امام‏ خمینی(ره) نقل می‏ کند: یک روز آمد... بعد از احوالپرسی ها گفت خانم من امیرالحاج شده ‏ام. گفتم: چرا؟ قضایا را تعریف کرد که آقای خامنه ‏ای به من گفته‏ اند که این مسئولیت را قبول کن. من به او گفتم: احمدجان تو حتماً بهتر از من می‏دانی که ملک فهد تابع دستورات آمریکاست. اگر شما به آنجا بروی و مصلحت آمریکا چنین قرار بگیرد که شما را بگیرند و به فهد دستور دهد، فهد اطاعت می‏کند و این چیزی است که هم برای تو و هم برای ایران مناسب نیست، که ایشان رفتند و اطلاعیه ‏ای در جواب نوشتند که خانم راضی نیستند.

 گفت وگو با حجت ‏الاسلام والمسلمین امام جمارانی    افکار سیاسی احمد آقا نشأت گرفته از فکر امام بود

گفت وگو با حجت ‏الاسلام والمسلمین امام جمارانی افکار سیاسی احمد آقا نشأت گرفته از فکر امام بود

بی شک نام سید احمد خمینی برای همیشه در کنار نام امام خمینی باقی خواهد ماند؛ همانی که همواره و بویژه بعد از فوت "سید مصطفی" چه در مبارزه و چه در اداره مبارزه و امور انقلاب و کشور یار امام و یاور مردم بود و لحظه ای پدر را ترک نکرد. چه اینکه رهبر انقلاب برای او فقط"پدر"نبود و"مراد" هم بود. همان او که هم "امین امام" بود هم امین "مردم ".

سرمقاله

 سروی سرنگون شده در سوگ فرزند آفتاب

سروی سرنگون شده در سوگ فرزند آفتاب

اگرچه مرگ «داد» است، اما آدمی این «داد» را بر نمی‏تابد و عشق آدمی به حیات و مظاهر آن او را به «بانگ و فریاد» وامی‏دارد. چه می‏توان کرد، آدمی را از مرگ گریزی نیست. «کل نفس ذائقة‏الموت.» همه کارهای جهان را در است مگر مرگ کان را دری دیگر است آدمی در جست‏وجوی جاودانگی از ظلمات گذر کرده،از افق افسانه‏ها و اساطیر سر برآورده و به هر آنچه جاودانگی او را تضمین کند، روی خوش نشان داده است. ولی این همه، باز هم گره ناگشودۀ مرگ را نگشاده است و او در هر گامی به مرگ نزدیک‏تر شده است. گویی فرزند آدم را از این همزاد گزیر و گریزی نیست و تنها آنان که در چشمۀ مصفای خرد و حکمت و عشق و عرفان رویین‏تن شده‏اند،به راز جاودانگی دست یافته‏اند. یادگار گرامی امام راحل، حضرت حجت‏الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی رحمة‏الله علیه، در زمره‏مردانی است که به راز بی‏مرگی وقوف یافته‏اند و وجود تابناکش بر آسمان معرفت انسانی همواره نورافشان خواهد بود.

ادامه

مطالب مرتبط

 گفتگو با علی‏ محمد بشارتی

مرحوم حاج احمد آقا با همه مسؤولین در ارتباط بود

گفتگو با علی‏ محمد بشارتی

 یاداشتی از  سید محمود دعایی

... زمینه حرکت خود را فراهم می‏کرد.

یاداشتی از سید محمود دعایی