سخنرانی
زمان: صبح 14 شهریور 1361 / 16 ذی القعده 1402
مکان: تهران، حسینیه جماران
موضوع: اهمیت و ضرورت پاکسازی و بازسازی وزارتخانه و ادارات ـ توطئه های امریکا در منطقه
حضار: خانوادۀ شهدای پاسداران کمیته های انقلاب اسلامی خوزستان ـ جاسبی، عبد الله (دبیر کل سازمان امور اداری و استخدامی کشور) ـ هیأتهای بازسازی نیروی انسانی وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی و شرکتهای وابسته
بسم الله الرحمن الرحیم
ضرورت وجود هیأتهای بازسازی
ان شاءالله تعالی، آقایان حاضر، موفق به خدمتی که مشغول هستند، باشند. البته مسئلۀ پاکسازی و بازسازی وزارتخانه ها و ادارات یک امر ضروری بوده است؛ برای اینکه در رژیم سابق، اشخاص بسیاری در این وزارتخانه ها، دراین ادارات بودند که آنها لیاقت این مسائل را نداشتند و شاید بسیاری از آنها ضد انقلاب بودند و پس از پیروزی انقلاب ضروری بود که یک همچو هیأت هایی باشند و شناسایی کنند اشخاصی را که مفسد هستند؛ اشخاصی را که مضر هستند به جمهوری اسلامی؛ اشخاصی که می خواهند نارضایتی در بین مردم ایجاد کنند؛ آنها را باید پاکسازی می کردند. لکن نکته ای که من باید عرض کنم به آقایان و این امری است که بر عموم افرادی که در این کشور مشغول خدمت هستند، برای آنها هم هست، این است که اصل این مسائل، هم ضروری است که باید باشد و هم با نبودنش فاجعه درست می شود. لکن در کیفیت این امر و مواردی که باید این کار بشود و افرادی که باید اینطور کارها را انجام بدهند، در آنها باید خیلی دقت بشود.
دقت در انتخاب اعضای هیأتهای بازسازی
اول راجع به افرادی که انتخاب می شوند برای این پاکسازیها، بازسازیها یا در
انجمنهای اسلامی که تشکیل شده است ـ در همه جا هست و خدمت هم زیاد می کنند ـ اول امر و مهمتر از همه این است که افرادی که انتخاب می کنند، سوابقشان را، کارهایی که در آن رژیم متصدی بودند و کارهایی که بعد از شکست رژیم انجام دادند، اینها باید بررسی بشود. شما می دانید که امروز در هر جایی که یک خدمتگزاری، یک عده ای بخواهند خدمت کنند، اشخاص مفسد، منافق و منحرف با حیله هایی خودشان را وارد می کنند. چه بسا آنهایی که وارد می شوند و می خواهند که برخلاف آن چیزی که اسلام اقتضا می کند، عمل بکنند و مردم را ناراضی کنند، چه بسا از اشخاص سالم دیگر بسیار خودشان را جنداللهی و طرفدار اسلام و طرفدار جمهوری اسلامی معرفی کنند.
امروز به مجرد اینکه یکی بخواهد خودش را مسلم و پایدار به احکام اسلام و مؤمن به نهضت حساب کند، خوب، ما باید از او قبول کنیم، لکن نباید در اموری که مربوط به اینطور مسائل است وارد بشود، مگر اینکه آن اشخاص مورد اطمینان دولت، مورد اطمینان قوّۀ قضایی و سایر ارگانهایی که هستند، آن اشخاص مورد اطمینان را برای اینکه شناسایی شود از افراد، آن اشخاصی باشند که بالاخره، شناسایی [کنند] اشخاصی را که می خواهند در این امور وارد بشوند و طرفین قضیه اش بسیار خطرناک است. ممکن است کسانی وارد بشوند و افراد غیر صالح را حفظ کنند، افراد صالح را کنار بگذارند و یا از خارج، افرادی که مربوط به این دستجات مختلف است وارد بکنند. این بدون شناسایی نمی شود باشد. همین طور شما بخواهید که اسم نویسی کند، هر کس می خواهد بیاید در این بازسازی وارد بشود، این یک فاجعه ایجاد می کند گاهی، پس از چیزهایی که مسلماً باید مورد نظر آقایان باشد و باید به آن دقت بشود، یعنی سوابق اشخاص در رژیم سابقه و خانوادۀ او [ست که] چه جور هستند، دوستانی که او داشته است چه جور بودند وبعد از انقلاب چه جور رفتار کردند، چه وضعی داشتند، اینها باید بررسی بشود و محتاج به این است که افراد مطمئنی که صد در صد مورد اطمینان این دولت هست یا مورد اطمینان ـ فرض کنید ـ مجلس است، یا مورد اطمینان قوّۀ قضایی و شورای دفاع است، این افراد، مورد اطمینان برای شناسایی اینها باشد. چه بسا اگر یک نفر در بین آنها که می خواهند این
هیأتها را شناسایی کنند منحرف باشد، شما یک وقت توجه بکنید که در بین این افرادی که تعیین شده است بسیاریشان افراد فاسد بوده اند و ضد انقلاب بوده اند. بنابراین، یک مسئلۀ مهم حیاتی است برای کشور؛ همان طوری که بازسازی، یک مسئلۀ مهم حیاتی بود در اول انقلاب و الآن هم باید تعقیب بشود، همان طور کیفیت بازسازی. افرادی که می خواهند وارد بشوند در این امر، باید افراد صالح باشند. و مطمئن به این زودی نشوید که ما عده ای هستیم که همه مان حزب اللهی هستیم. ممکن است که در بین شما عده ای باشند که به اسم «حزب الله » وارد بشوند و به اسم «حزب الله » کارهای شما را فلج کنند، کارشکنی کنند و شما بعد از دو سال دیگر متوجه بشوید مطلب را. بنابراین، یکی از امور مهم، مسئلۀ شناسایی افرادی است که می خواهد این هیأتها را تشکیل بدهد و این را نباید در آن مسامحه به هیچ وجه کرد.
اجتناب از افراط و تفریط در امر پاکسازی
آن وقت راجع به کیفیت عملی که انجام می دهند، این از حیث افراط و تفریط، باید انسان اجتناب کند از طرف و هر کس که در آن رژیم وارد بوده، ما بگوییم که اینها همه شان فساد بودند. در بین این افراد، افرادی بودند که در آن وقت، خون جگر می خوردند، لکن الزام داشتند به بعضی کارها. البته اگر جنایاتی از آنها صادر شده باشد، آن وقت آن مسئلۀ دیگری است. اما مجرد اینکه این آدم در آن وقت در وزارتخانه بوده، در اداره بوده یا ـ فرض کنید ـ در آن حزب فاسد «رستاخیز» بوده، مجرد این را نباید شما میزان قرار بدهید.
در آن وقت، شما خوب، بودید و ملتفت هستید؛ غالب شما توجه به این مسائل دارند که در آن وقت الزامی بود. آن مرد، آن مرد ناصالح، آن مرد فاسد اعلام کرد که هر کس وارد نمی شود در این حزب، برود از ایران. خوب، در یک همچو محیطی، ممکن است بسیاری افرادی که با آن رژیم هم مخالف بودند، می دیدند چاره ندارند، الاّ اینکه وارد
بشوند. و ممکن است که در آن وقت یک افرادی در ادارات، در وزارتخانه ها وارد شدند برای یک تخفیف ظلم. شما گمان نکنید هر کس در آن وقت وارد شده، پس او ظالم است. ممکن است یک افرادی وارد شده باشند برای اینکه، ظلمهایی که در این ادارات، در این وزارتخانه ها در آن رژیم داده می شد، تا یک حدودی تخفیف به آن بدهند. اینها یک اموری است که اگر ـ خدای نخواسته ـ شما یک بی گناهی یا یک آدم خدمتگزاری که در آن رژیم هم می خواسته خدمت به اسلام بکند، خدمت به ایران بکند، شما یک وقت کنارش بگذارید به مجرد اینکه وارد در حزب است یا وارد در وزارتخانه است، این یک امری است که صحیح نیست و برای شما صالح نیست.
از آن طرف هم باید افرادی که می بینید که در آن رژیم مشغول بودند به یک فسادکاری، خرابکاری، ظلم و تعدی و حالا از اینها باقی مانده اند در اینجاها، آنها هم که آن نحو هستند، آنها هم احتیاط این است که بیرون بروند، ولو حالا خیلی هم خودشان را جندالله حساب می کنند. اگر در آن رژیم مشغول یک کارهای فاسد بودند، مشغول ظلم و تعدی به مردم بودند، این به این زودی اصلاح نمی شود. اگر بین خودش و خدا هم اصلاح شد، لکن ما تکلیفمان این است که اینها را در یک مواردی که کار برای مردم دارند می کنند، در آن موارد آنها را ابقا نکنیم.
پس ما باید نه از آن طرف، هر کس اظهار کرد که من ـ مثلاً ـ آدم صالحی هستم، حزب الله هستم و چه، ابقا کنیم، نه از این طرف، هر کس در رژیم سابق یک کاری انجام داده است، داخل در یک اداره ای بوده است، داخل در یک وزارتخانه ای بوده، شما بخواهید پاکسازی کنید؛ این هم درست نیست. یک امر مسلمانی، یک امر موافق با شرع [این است] که افراد شناسایی بشوند. چنانچه واقعاً الآن دارند کارشکنی می کنند، ناراضی در بین مردم درست می کنند و امثال اینها، اینها را حتماً باید معرفی کنید و پاکسازی بشوند. یک اشخاصی که خدمتگزارند، در رژیم سابق بودند، اما آن وقت هم اینطور نبود که جنایتکار باشند و مشغول فساد باشند، آنها را نباید ما کنار بگذاریم. بالاخره، این کشور محتاج به اداره است، محتاج به خدمتگزار است و باید افرادی را که کارشناس
هستند، باشند در این ادارات. به مجرد اینکه یک احتمالی می دهید یا ـ فرض کنید ـ همین که آن وقت در رژیم سابق یک کاری کرده، آن وقت فرض کنید که در یک محضری بوده است که آنجا شاه هم در آن محضر بوده، این، مجرد این، مجوز برای بیرون کردن نیست. اگر هم هیچ وقت با آنها نبوده، لکن با عملشان موافق بوده؛ هیچ وقت با شاه یک جایی نبوده که عکس بیندازد، اما با عمل موافق بوده، کارهای آنها را اجرا می کرده، ظلمهای آنها را اجرا می کرده، یک همچو آدمی هم نباید الآن در وزارتخانه ها و در جاهایی که محل کار مردم است، محل مراجعات مردم است، آنجا هم نباید باشد.
جلوگیری از اذیت مراجعین در ادارات
خوب، شما که سرکشی می کنید در همۀ وزارتخانه ها و ادارات، توجه به این معنا داشته باشید که با مردم، اینها چه می کنند. یکی از امور مهمه این است که ما نباید مثل سابق باشیم که اگر یک بی چاره ای می خواهد مراجعه کند به یک اداره ای، به یک رئیس اداره ای، آنقدر اشکال تراشی و آن قدر فساد باشد و بالاخره هم [هی بگوییم:] امروز برو، فردا بیا، فردا برو، پس فردا بیا، اینطور چیزها. اگر افرادی در آنجا هستند که اینطور با مردم معامله می کنند، شما بدانید که اینها می خواهند ناراضی درست بکنند؛ [مثلاً، ]یک کسی آمده، یک کاری دارد، کار جزئی هم هست، [دائم می گویند:] برو سر آن میز، آن برو سر آن میز، آن برو سر آن میز، آن کارهایی که سابق می کردند، اگر شما در ادارات دیدید یک همچو چیزی هست، باید به آنها تنبه بدهید، ارشادشان کنید که این کارها، کارهای اسلامی نیست. اگر تکرار کردند، آنها را هم باید کنار بگذارید.
مهم و پرمسئولیت بودن کار هیأتهای بازسازی
در هر صورت، کار شما در عین حالی که یک کار مهمی است، یک کار اسلامی مهمی است، یک خدمت بسیار بزرگ است، مسئولیت بسیار بزرگ هم دارد. از مسئولیتش غافل نباشید. نبادا شما بخواهید خدمت بکنید، یک وقتی ـ خدای نخواسته ـ خلاف آن بشود؛ بخواهید عبادت بکنید، یک وقت ـ خدای نخواسته ـ معصیت بشود.
باید همۀ این مسائل [را،] نه همۀ شما، همۀ کسانی که در کارهایی که در این جمهوری اسلامی هست، وارد می شوند، همۀ آنها، این را توجه کنند که ما می خواهیم برای اسلام خدمت کنیم. می خواهیم همان طور که اسلام می خواهد عمل کنیم. اسلام هم نسبت به افراد، افراد خائنی که نمی شود اصلاحشان کرد را کنار می گذارد. اشخاصی اگر هم یک کار خلافی یک وقتی کردند و بعد برگشتند و شما سوابقشان را وقتی دیدید، دیدید که نه، اینها اشخاصی بودند که در آنجا به واسطۀ الزام، به واسطۀ اجبار، به واسطۀ ترس، به واسطۀ اینطور امور، یک کاری کردند، مجرد این [را] شما اخذ نکنید و یک کسی را ساقطش کنید در جامعه. این کار مهمی است که کار بسیار با ارزش است، لکن مسئولیت هم بسیار دارد. و این را باید همۀ آقایان متوجه باشند.
و همین طور آنهایی که در جاهایی که این انجمنهای اسلامی است، آنها هم باید این توجه را داشته باشند که در عین حالی که انجمنهای اسلامی خدمت می کنند و خدمتشان هم ارزشمند است، در عین حال مسئولیت شان هم زیاد است. چه بسا که در بین انجمنهای اسلامی هم یک فرد یا افرادی پیدا بشوند که بخواهند انجمن اسلامی را بکشند به خلاف اسلام و فساد ایجاد کنند. آنها هم باید افرادشان را شناسایی کنند. ببینند که این آدمی که به اسم «انجمن اسلامی» آمده، آیا خودش تعهد به اسلام دارد؟ چه جور بوده وضعش؟ خانواده اش چه بوده؟ اینها یک مسائل مهمی است که امروز ما به آن مبتلا هستیم و شما می بینید که در بین این چپها، در بین این منحرفین، در بین این منافقین، افرادی هستند که با طراحی وارد می شوند و در همه جا سر می کشند و وارد می شوند و یک وقت ـ خدای نخواسته ـ غائله ایجاد می کنند. اینها یک مسائلی است که باید خود آقایان توجه داشته باشند.
گفته های منافقین، مستند رادیوهای بیگانه
چنانچه می بینید که ما الآن مبتلا هستیم به جنگ و مبتلا هستیم به آن چیزهایی که، تبلیغاتی که در خارج بر ضد ما می شود؛ شما می بینید چقدر تبلیغ! من گمان ندارم که یکی از این رسانه های گروهی با جمهوری اسلامی بخواهد به انصاف عمل کند. طرفداری را
من نمی گویم، بخواهد به انصاف عمل کند، بخواهد چیزی که می گوید، از روی انصاف باشد؛ مثلاً، می بینید که یکی از رسانه های گروهی که چند شب پیش از این، دو ـ سه شب پیش از این بود، می گفت که عراق هم خیلی آدم کشته، ایران هم کشته، لکن ما راجع به عراق مستند نداریم، راجع به ایران مستند داریم، استناد داریم به چیزی. او چی است؟ آن یک چیزی است که منافقین در خارج منتشر کرده اند؛ مستند یک رادیویی. نه اینکه نمی فهمند، می فهمند، می خواهند یک چیزی بگویند، به خیال خودشان یک بهانه ای دست بدهند، و الاّ آنها می فهمند که این منافقینی که در خارج هستند و آن اشخاصی که حالا با هم جمع شده اند و تو سر هم می زنند و همه موافق با این هستند که اسلام نباشد، اینها می گویند که ما از آنها شنیدیم، چون از آنها شنیدیم، پس مستند است.
خوب، ما یک همچو ابتلایی الآن در دنیا داریم که حرف دشمنهای ما که از اینجا بیرونشان راندند و آنقدر جنایات در این کشور کردند، مستند می شود؛ برای اینکه الآن هر روز، روزی صد نفر در ایران در زندان اوین اعدام می شوند ـ یکی از حرفهایش است ـ روزی صد نفر الآن دارد اعدام می شود! خوب، یک همچو گرفتاری ما داریم. وقتی یک همچو گرفتاری داریم، ما باید خودمان توجه به مسائل بکنیم، هوشمند باشیم، یک وقت بهانه دست ندهیم که ـ خدای نخواسته ـ یک چیز کوچکی را ما عمل کنیم، این بهانه بشود دست آنها و به قول خودشان، مستند پیدا بکنند.
الآن تمام رسانه های گروهی به ضد ایران، به ضد اسلام [هستند.] اصلاً اسلام را آنها مضر می دانند. با افراد ایرانی بد نیستند، با افرادی که می خواهند طرف اسلام باشند، می خواهند اسلام را پیاده کنند، با اینها بد هستند. آنها اسلام را مضر به حال خودشان می دانند. و مع الأسف، ما مبتلای به دولتهایی هستیم که در کشورهای اسلامی هستند. آنها هم همین طور دارند دامن می زنند به اینطور اختلافات.
طرح ذلت بار به رسمیت شناختن اسرائیل
شما ملاحظه کنید که چقدر اسفبار است این مطلب که اسرائیل در محضر این
دولتهای ـ باصطلاح ـ اسلامی آنقدر به این زن و بچه و پیر و بزرگ لبنان صدمه وارد آورد. آنقدر افراد را کشت و آنقدر افراد را آواره کرد. و الآن هم در آنجا مشغول به فعالیت است. چقدر اسفبار است که در محضر اینها، این کار شده است و مع ذلک، الآن دنبال این هستند که آن توطئه هایی که امریکا دارد درست می کند، طرحهایی که امریکا می دهد، که همه طرحهاشان بر ضد خلق است و بر ضد اسلام است، اینها در صدد هستند که پیشنهادهایی که قبلاً کردند مثل «کمپ دیوید» و بعدش شبیه او را درست کردند و همه اینها متفق بر این هستند که اسرائیلی که اینقدر جنایتکار است، حالا مسلمانها بشناسند به اسم یک دولت ـ مثلاً ـ مستقل متعهد. این چقدر برای انسان دردناک است. و من الآن را عرض می کنم که اگر این دولتهایی که در خلیج فارس و اطراف خلیج فارس و در جاهای دیگر هستند، اینها یک همچو امری را تصویب کنند و مثل طرح امریکا یا طرح بعد از او، که طرح شده است، اینها [را] تصویب کنند و اسرائیل را شناسایی کنند، ملت ما و ارتش ما و سپاه پاسداران ما و اسلام و خدای تبارک و تعالی از آنها نخواهد گذشت. و بترسند از آن روزی که این ملت احساس بکند؛ این ارتش، این سپاه پاسداران احساس بکنند که تکلیف دارند که این اشخاصی که «کمپ دیوید» را یا شبیه او را برای استقلال و برای شناسایی اسرائیل تصویب کردند، تکلیف شرعی برایشان یک وقت حاصل بشود که اینها باید تأدیب بشوند.
و این مسئلۀ لبنان و همین طور مسئلۀ ایران، مسئلۀ هجوم به ایران و مسئلۀ هجوم به لبنان، یک مسئله ای بود که با طرح امریکا عمل شد؛ یعنی، امریکا طرح داده، چون دیده است که اینجا از دستش رفته، طرح داده است که برای ایران مشکلات ایجاد کند. هر چه می توانست مشکلات کرد و از بین رفت، بعد هم مشکلات جنگ را ایجاد کند و این جنگ هم ادامه پیدا بکند و این چیزی که حق است، عمل نشود تا ادامه پیدا بکند و بهره برداری را امریکا بکند. در لبنان هم همین مسئله بود که طرحی اینها داشتند که در
آنجا اجرا بکنند و اسرائیل را وادار کردند به اینکه آنطور جنایتها را بکند تا اینکه آن طرحهایی که به نفع امریکاست و همۀ کشورها را اسیر امریکا می کند، بیشتر از آنچه که هستند، آنها اجرا بشود. خوب، این ملتهای اسلام، این دولتهای ـ به اصطلاح ـ اسلامی، تا کی می خواهند این ذلتها را تحمل کنند و این تحقیرها را بپذیرند؟ تا کی اینها توجه به این ندارند که زندگانی شرافتمندانه بهتر از این زندگیهایی است که در پارکها باشد و شرافتمندانه نباشد؟ اینها به خود بیایند، توجه کنند به این مسائل. و اگر طرح «کمپ دیوید» و همین طور امثال او برای شناسایی اسرائیل، اینها به آن رأی بدهند، هر یک از اینها که رأی دادند، یک وقت تکلیف شرعی برای ما می شود به اینکه با آنها یک معاملۀ دیگر بکنیم.
علاقه مندی ملت ایران به عراق
ما نمی خواهیم با کسی جنگ بکنیم. شما می بینید که ما با عراق جنگ نداشتیم. ملت عراق ملت خود ماست، آنقدر که ما علاقه به عراق داریم! در عراق مرکز تشیع است. در عراق مرکز امیرالمؤمنین است، مرکز حسین بن علی است، مرکز سایر ائمه است، ملت اسلامی است. ما علاقه داریم به عراق؛ همان طوری که علاقه داریم به ایران به اعتبار اینکه اسلام است، آنجا هم علاقه داریم به اعتبار اینکه یک کشوری اسلامی است و مرکز اولیای خداست. ما هیچ وقت بنای بر این نداشتیم که به عراق یک صدمه ای وارد کنیم و تا کنون هم هر چه به من گزارش داده شده است ـ تقریباً ـ این بوده است که به مردم عراق تعدی نشده است.
اما ما چه بکنیم با یک همچو فاسدی که هم عراق را دارد به تباهی می دهد و هم ایران را به خیال خودش؟ ما چه کنیم با یک همچو آدمی که از اول می گوید که ما با رژیمی که زرتشتی هستند ـ نمی دانم ـ مجوس هستند، یک رژیمی که همه اش صدای «الله اکبر» است، [مقابله می کنیم؟] همۀ آن بناهایی که در عراق، بناهای اسلامی که در
عراق هست، همه اش، اگر نگویم همه اش، اکثرش از ایرانیها بوده، ایرانیها آن بناها را ساخته اند. چطور این آدم به اسم اینکه ایران زرتشتی است ـ نمی دانم ـ پارس اند، از فارس اند ـ مگر فارس بودن اشکال دارد؟ ـ به اسم اینکه همۀ ایرانی ها مجوس هستند، به اسم این، حمله کرد و بعد فهمید که نخیر، اسلام با «الله اکبر» پشت گردنی به او می زند، و تا کنون هم اینطور بوده و بعدها هم اگر تسلیم حق نشوند! ما یک امر غیر اسلامی نمی خواهیم. ما یک امر حقی می خواهیم. ما می گوییم یک متجاوز آمده است و آنهمه جنایات وارد کرده است؛ آن همه افراد کشته است! آنهمه خانه خراب کرده است! آنهمه مردم را بی خانمان کرده است! آنهمه عراقی را بی خانمان کرده! اینهمه افرادی که از عراق فرار کرده اند، آمده اند اینجا، آواره شدند. همۀ اینها هستند. خوب، بیاید این آدم، این دولت، این کذا، بیاید، مردم را بنشانند؛ اشخاصی که عاقل هستند، بنشانند و ببینند که ما چه می خواهیم. ما می گوییم که این جنایاتی که این کرده است، چون پیشقدم بوده است، [مقصر است.] ما غیر دفاع تا کنون هیچ کاری نکرده ایم. این جنایات باید جبران بشود. اگر ما دست از [سر] جنایات جانی برداریم، جانی هستیم. کمک به جنایت، خودش یک جنایتی است. ما می گوییم که اینطور باید باشد. ما می گوییم که باید اینها از کشور ما بیرون بروند و تعدی نکنند به کشور ما.
لزوم اتحاد مسلمین در مقابل امریکا
شما می دانید که هر روز آبادان مورد اصابت گلوله است و موشک است و امثال اینها. هر روز خوب، می آیند کنار و از آنجا با آن توپهای دور برد می زنند به آن. کی را می شکند؟ مردم بیچاره را. مردم که نه، هیچ کار ندارد. جز بقال است و نمی دانم خباز است و یک زن بیچاره ای است و یک بچه کوچکی است و اینها؟ ما می گوییم که ما می خواهیم که اینها تا آن حد بروند که نتوانند یک همچو کاری بکنند. خوب، بیایند عقلاً بنشینند این کار را بکنند؛ ما که مخالف با آن نیستیم، لکن اگر نکنند، خوب، ما خودمان باید بکنیم، ما با قوّۀ قهریه باید بکنیم. اگر اینها عمل کردند به اینها، خوب، ما دیگر حرفی
نداریم. اینها بروند سراغ کارشان، ما هم سراغ کارمان. و اما اگر عمل نکنند و هر روز برای ایران یک غائله درست کنند و هر روز ایران را بکوبند، خوب تکلیف ما این است که جلوی این را بگیریم. تکلیف ما این است که تا هر جا که جلوگیری از این امر متوقف به اوست، پیش برویم و کار خودمان را انجام بدهیم. این یک امر عقلی است؛ یک امر عقلایی است. آنها که الآن هم در خاک ما هستند، الآن هم در بلندیهای ایران هستند، الآن هم دارند ظلم و تعدی به ایران می کنند، ما دفاع نکنیم؟! ما آنها را بگذاریم سر جای خودشان هر غلطی می خواهند بکنند؟! خوب، ما [باید] دفاع بکنیم؛ همان طوری که از خرمشهر و جاهای دیگر بیرونشان کردند، اینها را هم عقب خواهند نشاند تا اینکه آن کاری را که ما می خواهیم، انجام بگیرد. اگر هم یک اشخاصی هستند، دولتهایی هستند که می خواهند این کار را بدون اینکه قوۀ قهریه در کار باشد، انجام بدهند، ما هم حاضریم. ما همیشه صلح طلب هستیم، لکن نه صلحی که جانی را سرجنایت خودش باقی بگذاریم. همچو صلحی صلح نیست. ما صلحی می کنیم که با قدرت و قوّت، دفاع از کشور خودمان، دفاع از اسلام بکنیم.
و من ان شاءالله ، امیدوارم که همۀ مسلمین بیدار بشوند و توجه بکنند به اینکه چنانچه جلوی امریکا و این مهره های امریکا، که برای خاطر امریکا و منافع او به اسلام صدمه وارد می آورند مثل اسرائیل و مثل صدام ـ ان شاءالله ، مردم بیدار بشوند و بفهمند ـ اگر به اینها مهلت داده بشود، همۀ مسلمین به تباهی کشیده خواهند شد. و امریکا محدود نیست آمالش به یک کشور و دو کشور و اینها، هر جایی را می خواهد او تحت سیطرۀ او باشد. و امروز روزی است که ما اعتقادمان این است که باید مسلمین با هم متحد بشوند و تودهنی بزنند به امریکا و بدانند که می توانند؛ توانایی این امر را دارند، هم قدرت پرسنلی و افراد دارند و هم ملت باهاشان موافق است، اگر امری بکنند، کاری بکنند و هم امکانات زیاد دارند؛ شریان حیات امریکا و غرب بسته به نفت این منطقه است.
خدا را حاضر دیدن در همۀ امور
و من امیدوارم که همۀ ما خدمتگزار به اسلام و مسلمین باشیم و همۀ شما آقایان با
تعهد به اسلام، با اینکه حاضر بدانید خدا را در کارهای خودتان [فعالیت کنید.] آن روزی را که می خواهید یک کسی را کنار بگذارید، آن روزی که می خواهید به یک کسی فرض کنید که یک «اَنْگ» غیر اسلامی بزنید، توجه کنید که خدا حاضر است. اگر ـ خدای نخواسته ـ بر خلاف بکنید عمداً و اگر سهوی باشد، اشتباهی باشد که مقدماتش دست شماست، بدانید که این خدای حاضر و ناظر بر شما ممکن است نبخشد. توجه بکنید که کارها همه اسلامی باشد؛ برای خدا باشد؛ خدمت برای خدا باشد. و امیدوارم که خداوند به همۀ شما توفیق عنایت کند و همۀ شما برای خدمت به اسلام و مسلمین موفق باشید و همۀ ایرانیها، که در مکه مشرفه مشرف شده اند، با سلامت، با صحت به اوطان خودشان برگردند. و من امیدوارم که حجاز و کشور حجاز و دولت حجاز با این عزیزان که بر ضد مخالفان اسلام هستند، بر ضد امریکا هستند، بر ضد آن دنبالۀ امریکا و آن فاسد هستند، به طور اسلامی عمل کنند و موجب نگرانی دولت و ملت ما را فراهم نکنند که اگر این فراهم بشود، ممکن است خطری داشته باشد.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته