سخنرانی
محورهای دعوت اسلام
سخنرانی در جمع شرکت کنندگان کنگره جهانی ائمه جمعه (محورهای دعوت اسلام)
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: صحیفه امام

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 23 اردی‍ب‍ه‍ش‍ت‌ ‭1363

زمان (قمری) : 11 ش‍ع‍ب‍ان‌ ‭1404

مکان: تهران

شماره صفحه : 421

موضوع : محورهای دعوت اسلام

زبان اثر : فارسی

حضار : خامنه ای، سید علی (امام جمعه تهران و رئیس جمهور) ـ شرکت کنندگان دومین کنگره جهانی (ائمه جمعه و جماعا

سخنرانی در جمع شرکت کنندگان کنگره جهانی ائمه جمعه (محورهای دعوت اسلام)

سخنرانی

‏زمان: صبح 23 اردیبهشت 1363 / 11 شعبان 1404‏

‏مکان: تهران، حسینیه جماران‏

‏موضوع: محورهای دعوت اسلام‏

‏حضار: خامنه ای، سید علی (امام جمعۀ تهران و رئیس جمهور) ـ شرکت کنندگان دومین کنگرۀ‏

‏جهانی (ائمۀ جمعه و جماعات ایران و کشورهای مختلف جهان)‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

توجه به سیره پیامبر و ائمه اطهار علیهم السلام 

‏     ‏‏قبلاً باید تشکر کنم از آقایانی که از راه های دور برای این مقصد شریف به کشور‏‎ ‎‏خودشان، به کشور تحت ستم در طول تاریخ و به کشوری که برای پیشبرد مقاصد اسلامی‏‎ ‎‏متحمل رنج و شهادت شدند تشریف آوردند تشکر کنم. و خدای تبارک و تعالی توفیق‏‎ ‎‏همه را برای آرمانهای بزرگ اسلامی هر چه بیشتر عنایت بفرماید. در این اجتماعاتی که‏‎ ‎‏از آقایان محترم ائمۀ جمعه و جماعات کشورهای مختلف در ایران شده است مسائل لابد‏‎ ‎‏تا حد وافی راجع به گرفتاریهای مسلمین و راههای علاجی که باید اتخاذ بشود، گفته شده‏‎ ‎‏است و دیگر جای گفتن نمانده است. من به یک نکته ای آقایان را توجه می دهم و آن‏‎ ‎‏سیرۀ رسول اکرم و ائمۀ مسلمین است. رسول اکرم در آن وقتی که تنها بود و هیچ کس با او‏‎ ‎‏نبود، الاّ یک نفر، دو نفر، در آن وقت با وحی الهی مردم را دعوت کرد؛ منتظر نشد که‏‎ ‎‏عدّه و عُدّه زیاد پیدا کند، منتظر نشد که جمعیتها همراه او باشند. از همان اول شروع به‏‎ ‎‏دعوت کرد، و شروع به دعوت مردم برای گرویدن به اسلام و برای پیدا کردن راه حق‏‎ ‎‏فرمود. آن وقت هم که به مدینه تشریف آوردند و تشکیل حکومت دادند، باز هم منتظر‏‎ ‎‏این نشدند که قدرت زیاد پیدا بکنند. باز هم دعوت خودشان را به طور گسترده تری بجا‏‎ ‎‏آوردند، و مردم را به وظایف شخصی و اجتماعی، سیاسی دعوت کردند. دعوتهای‏‎ ‎‏قرآن، هم در مکۀ مکرمه و هم در مدینۀ مشرفه دعوتهای شخصی بین‏

‏فرد و خدای تبارک و تعالی نبود. می شود گفت که بی استثنا دعوتهای خدا حتی در آن‏‎ ‎‏چیزهایی که وظایف شخصی افراد است، روابط شخصی افراد است بین خود و خدا، از‏‎ ‎‏معنای اجتماعی و سیاسی برخوردار است. بعد از رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله و سلم ـ‏‎ ‎‏ما ملاحظه می کنیم که در زمان هایی که ائمۀ مسلمین ـ علیهم السلام ـ در فشار سخت بنی‏‎ ‎‏امیه و بنی العباس بودند مطالب خودشان را آن طور که ممکن بود به مردم می رساندند،‏‎ ‎‏حتی در ادعیۀ آنها، شما اگر ادعیۀ امام سجاد و سایر ائمه را ملاحظه بفرمایید مشحون‏‎ ‎‏است از اینکه مردم را بسازند برای یک امر بالاتر از آن چیزی که مردم عادی تصور‏‎ ‎‏می کنند. دعوت به توحید، دعوت به تهذیب نفس، دعوت به اعراض از دنیا، دعوت به‏‎ ‎‏خلوت با خدای تبارک و تعالی، معنی اش این نبوده است که مردم توی خانه هایشان‏‎ ‎‏بنشینند و از مصالح مسلمین غفلت کنند و مشغول ذکر و دعا باشند. چنانچه خود آنها که‏‎ ‎‏ملاحظه می کنید، این طور نبودند. پیغمبر اکرم در عین حالی که وظایف شخصی خودش‏‎ ‎‏را بجا می آورد و خلوتها با خدای تبارک و تعالی داشت، تشکیل حکومت داد و به انحاء‏‎ ‎‏عالم برای دعوت آدم فرستاد و مردم را دعوت کرد به دیانت و دعوت کردند بعد به‏‎ ‎‏اجتماع. این طور نبود که بنای او این باشد که بنشیند توی خانه و ذکر بگوید. ذکر‏‎ ‎‏می گفت، لکن همان ذکر هم خودسازی بود. دعا می کرد، ولی همان دعا هم، هم‏‎ ‎‏خودسازی و هم مردمسازی بود و مردم را تجهیز می کرد برای مقاومت. تمام ادعیه ای که‏‎ ‎‏در لسان او و ائمۀ مسلمین واقع شده است، تمام این ادعیه، در عین حالی که دعوت به‏‎ ‎‏معنویات است، از راه دعوت معنویات، تمام مسائل مسلمین اصلاح می شود. مع الأسف‏‎ ‎‏اعوجاج واقع شد، یا واقع کردند ـ و شاید در صدر اسلام هم بنی العباس بیشتر این کار را‏‎ ‎‏کردند ـ اعوجاج واقع شد در مصالح اسلامی و در مطالب اسلامی. ‏

منحصر نبودن قرآن به احکام شخصی 

‏     ‏‏این قرآن کریم که در بین ید مسلمین هست و از صدر اول تا حالا یک کلمه، یک‏‎ ‎‏حرف در او زیاد و کم نشده است، این قرآن را وقتی که به عین تدبیر مشاهده بکنید،‏‎ ‎‏می بینید که مسئله، مسئلۀ این نیست که دعوت برای این بوده است که مردم توی خانه‏

‏بنشینند و ذکر بگویند و با خدا خلوت کنند. او بوده است، لکن انحصار نبوده است.‏‎ ‎‏مسئله، مسئلۀ دعوت به اجتماع، دعوت به سیاست، دعوت به مملکت داری، و در عین‏‎ ‎‏حال که همۀ اینها عبادات است، عبادات جدای از سیاست و مصالح اجتماعی نبوده‏‎ ‎‏است. در اسلام تمام کارهایی که دعوت به آن شده است جنبه عبادی دارد. حتی در‏‎ ‎‏کارخانه ها کار کردن، در کشاورزی کشاورزی کردن و در مدارس تعلیم و تربیت کردن،‏‎ ‎‏همه شان مصالح اسلامی است و جنبه عبادی دارد... ‏‏[‏‏عمل‏‏]‏‏ نکردند این طور، از صدر‏‎ ‎‏اسلام؛ مصالح اسلام را همان طوری که قرآن شریف فرموده است، پیاده کنند‏‏[‏‏نکردند‏‏]‏‏،‏‎ ‎‏چون می دیدند که با قدرتهای خودشان مخالف است. از آن اول آنچه را از قرآن که‏‎ ‎‏می دیدند با مصالح خودشان مخالف است، چون نمی توانستند از قرآن بردارند، تعبیر‏‎ ‎‏می کردند، کج معنا می کردند، ـ به ـ روحانیونی که وابسته به خودشان بود وادار می کردند‏‎ ‎‏که اینها را کج معنا کنند، منحرف کنند قرآن را از آن چیزی که هست. ولی بحمدالله قرآن‏‎ ‎‏ماند بین مسلمین و نتوانستند قرآن را تحریف کنند و بردارند، اگر می توانستند، می کردند.‏‎ ‎‏لکن یکی از آنهایی که می خواست یک حرف را از قرآن بردارد، یک عربی شمشیر را‏‎ ‎‏کشید گفت: با این شمشیر ما جواب می دهیم. نگذاشتند قرآن شریف دست بخورد، و‏‎ ‎‏همان طوری که در زمان رسول الله وارد شد الآن هم همان است، به غیر او نیست. بنابراین‏‎ ‎‏ما یک همچو کتابی داریم که مصالح شخصی، مصالح اجتماعی، مصالح سیاسی،‏‎ ‎‏کشورداری و همۀ چیزها در آن هست. البته با آن تفسیرهایی که از اهل تفسیر وارد شده‏‎ ‎‏است و ما به رأی خودمان  نمی توانیم قرآن را تأویل کنیم. ما باید ‏اِنَّما یَعْرِفُ الْقُرآنُ مَنْ خُوطِبَ‎ ‎بِه‎[1]‎‏ ما از طریق وحی و از طریق وابستگان به وحی قرآن را اخذ می کنیم و بحمدالله از آن‏‎ ‎‏راه هم غنی هستیم. لکن انحرافاتی که از قدرتمندان در اول تا حالا واقع شده است و حالا‏‎ ‎‏ما مبتلای به آن هستیم، این انحرافاتی است که آقایان ملاحظه می کنند که بر خلاف قرآن‏‎ ‎‏مجید، دعوت به تفرقه، دعوت به جدایی، قرآن مجید می فرماید که: ‏وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ الله ِ

جَمیعاً وَلا تَفَرَّقُوا‎[2]‎‏، آنها دعوت به تفرقه می کنند.‏

اختلاف افکنی بین مسلمین، دسیسۀ دشمنان قرآن و سنت

‏     ‏‏ما از امریکا و شوروی همچو توقعی نداریم که خلاف قرآن عمل نکند، آنها بنایشان‏‎ ‎‏بر این است که قرآن را بکوبند، آنها بنایشان بر این است که اسلام را بکوبند. آنها ایران را‏‎ ‎‏که می کوبند نه از باب اینکه ایران است، از باب اینکه اسلام را ایران خواسته است. مبلغین‏‎ ‎‏آنها و رادیوهای آنها و مطبوعات آنها که ایران را این طور مشوه دارند در بین دنیا‏‎ ‎‏می کنند، برای ایران نیست. ایران اگر یک قدم طرف امریکا برود با یک قدم طرف‏‎ ‎‏شوروی برود، همه مداح او خواهند شد، چون بر خلاف آنهاست، تمام رسانه های‏‎ ‎‏گروهی تقریباً برضد ایران، گاهی تصریح به اینکه اسلام در ایران خطرناک است، چنانچه‏‎ ‎‏می بینید که تصریح به این هم می کنند. و عمال آنها که  نمی توانند تصریح به این معنا بکنند‏‎ ‎‏که اسلام مخالف است، ایران را می گویند مخالف اسلام است. شما آقایانی که از اطراف‏‎ ‎‏آمده اید، از اطراف دنیا آمده اید، علما هستید، باید متشبث به آن سیره ای بشوید که‏‎ ‎‏پیغمبر اکرم و ائمۀ اسلام بین ما گذاشته است، که حتی آن روزی که دستهایشان بسته بود و‏‎ ‎‏نمی توانستند یک کلمه برخلاف سیاست دولت وقت بگویند، با ادعیه شان مردم را‏‎ ‎‏دعوت می کردند؛ دعا می کردند، با دعا مردم را دعوت می کردند و هر روزی که فرصت‏‎ ‎‏می کردند، در هر فرصتی دعوت را تصریحاً می کردند. ما باید به آنها تشبث پیدا بکنیم، به‏‎ ‎‏قرآن کریم تشبث پیدا بکنیم. قرآن کریم دعوت به وحدت می کند، دعوت به این می کند‏‎ ‎‏که مخالف با هم نباشید که فشل بشوید. و مع الأسف بعض از روحانیون وابسته به دولتهای‏‎ ‎‏اسلامی دعوت به فشل می کنند؛ می خواهند فشل ایجاد کنند. در یک مرکز اسلامی به‏‎ ‎‏اسلام نمی توانند حمله کنند، به ایران که می خواهد اسلام را پیاده کند حمله می کنند. آن‏‎ ‎‏قاضی ای که در حجاز یا در مصر یا در سایر جاها برخلاف قرآن کریم دعوت می کند.‏‎ ‎‏لکن نه به طوری که صریح باشد، ضمناً برخلاف قرآن کریم دارد دعوت می کند و‏

‏مسلمین را از هم جدا می کند، آن قاضی، قاضی جور است و شما باید آنها را سرجای‏‎ ‎‏خودشان بنشانید. شما که بر می گردید به ممالک خودتان، در خطبه های نماز جمعه، در‏‎ ‎‏ادعیه ای که می خوانید، خطبه های شما همان طور که در صدر اسلام، خطبه ها یک جنبه‏‎ ‎‏سیاسی داشته است، نماز جمعه یک اجتماع سیاسی است. نماز جمعه یک عبادت سر تا‏‎ ‎‏پا سیاسی است، و مع الأسف در جاهایی انسان می بیند که در نماز جمعه ابداً مربوط به‏‎ ‎‏چیزهایی که ملت ها به آن احتیاج دارند، چیزهایی که مسلمین، اجتماع مسلمین بر آن‏‎ ‎‏احتیاج دارند، خبری نیست. نماز جمعه ها را همان طوری که در صدر اسلام، مساجد،‏‎ ‎‏محافل و نمازها جنبه سیاسی داشته است، از مسجد راه می انداختند لشکر را به جنگی که‏‎ ‎‏باید بکنند و به آنجایی که باید بفرستند. از مسجد مسائل سیاسی طرح ریزی می شد ـ از‏‎ ‎‏مسجد ـ مسجد محل این بود که مسائل سیاسی در آن طرح بشود. مع الأسف مساجد را ما‏‎ ‎‏کاری کردیم که بکلی از مصالح مسلمین دور باشد، و با دست ما آن طرحهایی که برای ما‏‎ ‎‏ریخته بودند با دست خود ما پیاده شد، و ما دیدیم ـ آنچه که ـ مسلمین دیدند آنچه که‏‎ ‎‏باید ببینند. و امروز باید بیدار بشوند مسلمین. می توانند، بصراحت ـ وقتی که می بینند‏‎ ‎‏حکومتشان بر خلاف اسلام عمل می کند ـ بگویند، ‏‏[‏‏و اگر‏‎ ‎‏]‏‏نمی توانند، با دعا، با خطبه؛ و‏‎ ‎‏به طور کلی با ظالمین، به طور کلی با متجاوزین، با مخالفین اسلام معارضه کنند. خطبه ها‏‎ ‎‏را نگذارند یک چند تا دعا باشد و یک چند تا ذکر باشد و این چیزها، همان طوری که تا‏‎ ‎‏حالا بوده است، خطبه ها را محتوایش را قوی کنید.‏

تعهد به اسلام و همراهی مردم، سرمنشأ قدرت عالمان دین 

‏     ‏‏شما قوی هستید، مردم همراه شما هستند، مردم همراه حکومتهای جور نیستند، مردم‏‎ ‎‏همراه با علما هستند. شما قوی هستید. شما هر کدام در محل خودتان همان قدرتی دارید‏‎ ‎‏که روحانیان ایران در اینجا دارند. آنها عمل کردند در مقابل یک قدرتی که در منطقه‏‎ ‎‏نظیر نداشت، در مقابل یک قدرتی که هیچ یک از قدرتهای منطقه شبیه به او نبودند.‏‎ ‎‏همین مردم کوچه و بازار ما و همین کشاورزان و کارگران ما به واسطه تعلیمات اسلامی که‏‎ ‎‏علمای اسلام به آنها داده بودند و دادند بیدار شدند، و هجمه کردند بر یک همچو‏

‏قدرتی و او را شکستند و او را بیرون کردند. شما هم می توانید. ننشینید که برای شما‏‎ ‎‏حکومتهایتان کار کنند، آنها برای خودشان کار می کنند. شما اسلام را باید تقویت بکنید.‏‎ ‎‏شما باید در کشورهای خودتان، در خطبه های نماز جمعۀ خودتان، که برای همین مقصد‏‎ ‎‏نماز جمعه بپا شده است، در ادعیۀ خودتان، در زیارات خودتان، در هر چه رفت و آمد‏‎ ‎‏دارید مصالح اسلامی را طرح بکنید، مصالح اجتماعی مردم را طرح بکنید. مسائل‏‎ ‎‏خصوصی نگویید، مسائل اجتماعی را بگویید. بگذارید اگر شما این را گفتید نمازتان را‏‎ ‎‏تعطیل کنند، مردم عکس العمل نشان می دهند. اگر دولتی به واسطۀ خطبه های نمازجمعه،‏‎ ‎‏نمازجمعه شمارا تعطیل کند، با عکس العمل مردم مواجه می شود و همانی است که ما‏‎ ‎‏می خواهیم. منتظر نشوید که یک لشکری پیدا بکنید ـ  نمی دانم ـ یک اسلحه ای پیدا‏‎ ‎‏بکنید، جنگ  نمی خواهید بکنید، شما مصالح مسلمین را می خواهید بگویید. شما انتظار‏‎ ‎‏نکشید که اول قدرت پیدا بکنید بعد بگویید، شما بگویید تا قدرت پیدا بکنید. ایران‏‎ ‎‏همین کار را کرد، ایران گفت تا قدرت پیدا کرد، نه اینکه نشست تا قدرت پیدا بکند، اگر‏‎ ‎‏نشسته بود تا ابد هم  نمی شد. در مقابل آن قدرتی که محمدرضا داشت و آن پشتیبانی ای‏‎ ‎‏که همه از او می کردند علمای ایران ننشستند تا اینکه اول اجتماع پیدا کنند، بعد قیام کنند.‏‎ ‎‏علمای اسلام اول دعوت کردند مردم را و در هر فرصتی نترسیدند و در منبر و پایین و‏‎ ‎‏مسجد مردم را دعوت کردند تا قدرت پیدا کردند، شما هم همین کار را بکنید. می توانید.‏‎ ‎‏اگر خیال کنید  نمی توانید، بدانید که نخواهید توانست. به خودتان تزریق کنید که‏‎ ‎‏می توانید، و بدانید که خواهید توانست. هر عملی اولش فکر است. هر کاری اولش تفکر‏‎ ‎‏و تأمل در اطراف کار است. اگر مادر روحمان ضعف باشد نمی توانیم کاری بکنیم، روح‏‎ ‎‏را قوی کنید، قلب خودتان را قوی کنید، به خدا منقطع بشوید. این همه ادعیه ای که وارد‏‎ ‎‏شده است و همه را دعوت کرده است به اینکه اتکال به خدا بکنید، برای اینکه او مرکز‏‎ ‎‏قدرت است. این همه دعوت شده است که به کس دیگری غیرخدا متشبث نشوید، برای‏‎ ‎‏اینکه به شما تزریق کنند قوت را، که شما یک پشتوانه عظیم دارید و او خداست. کسی که‏‎ ‎‏خدا را دارد، از چه باید بترسد؟ شمایی که برای خدا بخواهید کار بکنید از چه قدرتی‏

‏می ترسید؟ می ترسید که شهید بشوید؟ شهادت ترس دارد؟ می ترسید حبس بشوید؟‏‎ ‎‏حبس در راه خدا ترس دارد؟ می ترسید شکنجه بشوید؟ شکنجه در راه خدا اشکال‏‎ ‎‏دارد؟ ایران در راه خدا همه چیز دید، مع ذلک دست برنداشت. و این روحانیون بودند‏‎ ‎‏که مردم را بسیج کردند و مردم متحول شدند، و امروز از آن بچه کوچولویی که تازه زبان‏‎ ‎‏باز کرده است تا آن پیرمردی که چند جوان از دستش رفته، یکصدا بر ضد قدرتهای‏‎ ‎‏بزرگ صحبت می کنند و قیام کردند. نتوانید، نگویید. هیچ وقت فکر نکنید که نمی توانید؛‏‎ ‎‏همیشه فکر کنید که می توانید، همیشه فکر کنید که خدا با شماست، همیشه فکر کنید که‏‎ ‎‏اسلام شرف شماست و این اسلام باید به دست شما تقویت بشود.‏

حفظ اسلام، تکلیف همۀ مسلمین 

‏     ‏‏اگر سست بیایید، قدرتهای بزرگ اسلام را می خواهند از بین ببرند، برای اینکه در‏‎ ‎‏ایران فهمیدند که اگر اسلام در منطقه بیاید، آنها راهی ندارند. ولی مع الأسف بعض‏‎ ‎‏علمای منطقه نفهمیدند و حکام منطقه هم که نخواهند فهمید. دائماً دعوت به این می کنند‏‎ ‎‏که چه خطر بزرگی است ایران! ایران اگر قدرت پیدا کند خطر بزرگی است! بله خطر‏‎ ‎‏بزرگ است، اما برای امریکا و شوروی، نه برای مسلمین، برای مسلمین رحمت است.‏‎ ‎‏شما ملاحظه می کنید الآن آن طوری که در خارج به شما گفته بودند، در رسانه های‏‎ ‎‏گروهی همه جا و در مطبوعاتشان گفته بودند که ایران امنیت اصلش نیست، توی خیابانها‏‎ ‎‏مردم را می کشند، بچه های کوچک را می کشند، توی خیابانها، زنهای آبستن را می کشند،‏‎ ‎‏شما آمدید اینجا حبسها را دیدید. اگر در جبهه ها رفتید، و جبهه ها را هم لابد دیدید،‏‎ ‎‏دیدید که جبهه های ما مسجد است ـ الآن ـ جبهه های ما از مسجد بیشتر الآن ذکر خدا گفته‏‎ ‎‏می شود. جنگ با مثل صدام یک عبادت الهی است. شما اوضاع ایران را به خارج‏‎ ‎‏بگویید؛ دعوت کنید مردم را به اینکه نظیر ایران قیام کنند، بگویید ایران چه وضعی است.‏‎ ‎‏آنها می گویند که در حبسها شکنجه های قرون وسطایی، نمی دانم چه، خوب، البته‏‎ ‎‏امریکا باید این را بگوید. امریکایی که دنیا را دارد شکنجه می کند، امریکایی که به همان‏‎ ‎‏شکنجه های بدتر از قرون وسطایی دارد دنیا را از بین می برد، و همین طور شوروی، آن‏

‏وقت می گویند که در ایران حد الهی جاری می کنند، کارهای قرون وسطایی می کنند.‏‎ ‎‏اینها اسلام را قرون وسطایی می دانند. مسلمین باید بیدار بشوند، بدانند که اینها چه دارند‏‎ ‎‏می کنند و می خواهند چه بکنند. تکلیف است برای مسلمین که حفظ کنند اسلام را، و‏‎ ‎‏ننشینند تادیگران برایشان حفظ کنند، دیگران حفظ نمی کنند. ابرقدرتها بر ضد اسلام‏‎ ‎‏الآن کمر بسته اند و قدرتهای پوشالی دیگری هم همین طور. اینکه دولت مصر دعوت‏‎ ‎‏می کند اعراب را به اینکه مجتمع بشوید و برخلاف ایران، ایران را مقصودش هست؟‏‎ ‎‏ایران خطر است؟ ایران برای آنها خطر است یا اسلام؟ اینکه دعوت می کند اعراب را که‏‎ ‎‏مجتمع بشوید یعنی دعوت می کند که همه اجتماع کنید برخلاف اسلام. برای اینکه اسلام‏‎ ‎‏را آنها بر ضد منافع خودشان می دانند.‏

طرفداری دروغین قدرتها از حقوق بشر 

‏     ‏‏آقایان ائمۀ جمعه، آقایان ائمۀ جماعات، علمای اسلام در سرتاسر عالم، توجه کنید‏‎ ‎‏که امروز همۀ قدرتها بر ضد اسلام قیام کرده اند، نه بر ضد ایران! توجه کنید که تکلیف‏‎ ‎‏همۀ ما زیاد است در این زمان. اگر فرصت پیدا بکنند و شما توجهتان کم بشود اسلام را‏‎ ‎‏امروز ریشه کن خواهند کرد. امروز غیر از دیروز است. دیروز نفهمیده بودند قدرت‏‎ ‎‏اسلام را، امروز فهمیدند که در یک جای کوچکی مثل کشور ایران وقتی که صدای اسلام‏‎ ‎‏بلند شد، حتی در امریکا هم این صدا بلند شد، این را فهمیده اند. امروز منافعشان هم در‏‎ ‎‏خطر است، ما شکی نداریم. برای اینکه آنها می خواهند بیایند خلیج فارس را هم‏‎ ‎‏بگیرند، نفتهای همه را ببرند، اسلام مانع از این است. امریکا می خواهد قدرتش را بر همۀ‏‎ ‎‏دنیا تحمیل کند. از آن ور هم شوروی. خدا می داند که اگر مقابل امریکا شوروی نبود به‏‎ ‎‏سر دنیا چه می آورد. و اگر مقابل شوروی امریکا نبود به سر دنیا چه می آوردند! اینهایی‏‎ ‎‏که حالا هی صحبت می کنند از حقوق بشر، و صحبت می کنند از صلح و صفا و اینها، که‏‎ ‎‏می دانید، همۀ شما می دانید، خودشان هم می دانند که دروغ می گویند، اینها برای این‏‎ ‎‏است که جلب توجه مردم را به خیال خودشان به طرف خودشان بکنند در مقابل‏‎ ‎‏شوروی، آن هم در مقابل امریکا. والاّ نه آنها مصالح مردم را می خواهند، نه آنها مصالح‏

‏مردم را، همه مصالح خودشان را می خواهند. آن که مصالح مردم را می خواهد، آن اسلام‏‎ ‎‏است. آن که خط بطلان کشیده است بر اختلاف نژادی، آن اسلام است. آن که ما بین‏‎ ‎‏هیچ نژادی فرق  نمی گذارد و همه را می گوید که باید تقوا داشته باشید و آن چیزی که‏‎ ‎‏میزان است تقواست، نه رنگ است و نه نژاد است و نه کشور است و نه هیچ چیز، آن‏‎ ‎‏اسلام است، و اینها می خواهند این نباشد. اینها می خواهند که نژادهای دیگر را زیر بار‏‎ ‎‏خودشان ببرند و اسلام مخالف است. آنها می خواهند که مصالح اسلام را، مصالح‏‎ ‎‏مسلمین را خودشان تشخیص بدهند و عمل کنند یعنی مصالح خودشان را، اسلام‏‎ ‎‏مخالفش است. البته ما بصراحت می گوییم که ایران و اسلام مخالف است با مصالح‏‎ ‎‏امریکا و شوروی، آن مصالحی که خیال می کنند که ایران هم باید تبع او بشود. ما استقلال‏‎ ‎‏خودمان را حفظ می کنیم، آزادی خودمان را حفظ می کنیم، و ما امیدواریم که پرتو این‏‎ ‎‏استقلال و آزادی به همه دنیا بیفتد و مستضعفین جهان از زیر بار مستکبرین بیرون بروند،‏‎ ‎‏و این یک چیزی است که به عهدۀ علمای اسلام است.‏

‏     من از خدای تبارک و تعالی سعادت و سلامت برای همۀ مسلمین جهان مسئلت‏‎ ‎‏می کنم و حتی سعادت مستضعفین، ولو اینکه از اسلام نیستند، آن هم خارج شدنشان از‏‎ ‎‏زیربار مستکبرین را از خدای تبارک و تعالی مسئلت می کنم. و امیدوارم که خدای تبارک‏‎ ‎‏و تعالی شما علمای اسلام را تأیید کند که به مصالح اسلامی فکر کنید و از کسی نترسید از‏‎ ‎‏غیرخدای تبارک و تعالی، و کسی را ذوقدرت ندانید. همه قدرت از اوست و همه چیز از‏‎ ‎‏اوست و ما هیچ و همه هیچ هستیم.‏

‏والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته‏

‎ ‎

  • ـ بحارالأنوار، ج 24، ص 237 ـ 238، ح 6.
  • ـ سورۀ آل عمران، آیۀ 103: «به ریسمان خدا چنگ بزنید و پراکنده نشوید».