مجله کودک 337 صفحه 8
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 337 صفحه 8

قصه­ی پیامبران (حضرت ابراهیم (ع) ـ قسمت چهارم) ابراهیم در آتش مجید ملامحمدی برده­ها یک گودال بزرگ، در بیرون شهر آماده کردند. بعد، آن را پر از هیزم کردند. سربازان ابراهیم را دست بسته، به نزدیک گودال آوردند. مردم بابلِ با خوشحالی دور تا دورِ گودال جمع شدند. ناگهان اسب­های زیادی از راه رسیدند. اَرابَه­ای بزرگ در میان آن­ها بود. نمرود از روی آن پایین آمد. بعد به جایگاه بلند خود رفت تا از آن بالا، به آتش نگاه کند. او وقتی نشست دستش را به علامت شروع بلند کرد. سر و صدای طبل­ها شروع شد. سپس چند مأمور از چهار طرف، مشعل­های بزرگ خود را در میان هیزم انداختند. از دلِ گودال بزرگ، آتش زبانه کشید. ابراهیم به آن خیره شد و خندید. مردم از ترس، چند قدمی عقب رفتند. «آزر» فوری جلوی ابراهیم رفت، با خشم بر صورت او سیلی زد و گفت: «از عقیده­ات دست بردار ای ابراهیم، زود باش، تا نجات پیدا کنی!» ابراهیم به آسمان نگاه کرد. همه جا پر از فرشته بود. او لبخند زد و با خدا غرق در صحبت شد. آزر با عصبانیت کنار رفت. چند مأمور قوی هیکل ابراهیم را به درون آتش هُل دادند. صدای خنده مأموران بلند شد. ابراهیم در آتش افتاد امّا... ـ آن جا را نگاه کنید، چه گلستان زیبایی. گودال مثل یک گلستان پُر گل شده است! نمرود با خشم از روی جایگاه خود برخاست. همه برخاستند. آزر جلو دوید. نمرود گفت: «آن جا چه شده است؟!» نام جنگنده: ویگیلانت A5 ـ A کشور سازنده: آمریکا تیپ: جنگنده پشتیبانی موتور: جنرال الکتریک حداکثر سرعت: 2230 کیلومتر بر ساعت تجهیزات: ـ حمل بمب­های هسته­ای

مجلات دوست کودکانمجله کودک 337صفحه 8