پیراهن بی بی نازنین
زهره پریرخ
یکی بود، یکی نبود. توی یک خانۀ کوچک پیرزن مهربانی
زندگی میکرد. اسم این پیرزن بی بی نازنین بود. بی بی
نازنین چند تا مرغ داشت. مرغهای بی بی نازنین هر روز تخم
میگذاشتند.
یک روز بی بی نازنین به بازار رفت تا تخم مرغهایش را
بفروشد. توی بازار چشمش به یک پارچه افتاد. پارچۀ قشنگی
بود. گلهای سرخ و صورتی و آبی داشت و پر از گلهای سبز
بود.
بیبی نازنین رویش را برگرداند که از بازار بیرون بیاید، امّا
دلش پیش پارچه بود. بالاخره با خودش گفت: «یک بار که هزار
بار نمیشود.» جلو رفت و پارچه را خرید.
به خانه که رسید، نشست و با آن پارچه یک پیراهن دوخت.
بی بی نازنین پیراهنش را پوشید و دور خودش چرخید. دلش
شاد شد و با خودش خواند:
«پیرهن نگو که باغه
نام جنگنده: باکی 2 ـ T
کشور سازنده: آمریکا
تیپ: جت چند منظوره آموزشی
موتور: جنرال الکتریک
حداکثر سرعت: 838 کیلومتر بر ساعت
تجهیزات: ـ
مجلات دوست کودکانمجله کودک 337صفحه 33