
آن که رفت آن که ماند
سعید عظیمی
دو دایره ،کنار هم نشسته بودند جلوی آنها یک راه بود؛ راهی پر از تپه و چاله ، و در انتهای راه یک کوه بلند!
دایرة اول به دایره دوم گفت: « فکر میکنی پشت آن کوه بلند چیست؟»
دایرة دوم جواب داد : «نمی دانم ، شاید یک کوه بلند دیگر ... اصلاً به من چه؟»
دایرة اول کمی به فکر فرو رفت وگفت: ولی من می خواهم بدانم پشت آن کوه بلند چیست؟ من می خواهم بروم وببینم . تو هم با من می آیی؟
موضوع تمبر: حیات وحش دریایی اندونزی
قیمت : سی واحد
سال انتشار : 1961
مجلات دوست کودکانمجله کودک 404صفحه 33