مجله کودک 213 صفحه 9
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 213 صفحه 9

ظرفهای غذا چیده شد. آنگاه همگی آنها مشغول غذا خوردن شدند. باز هم لج مرد پولدار درآمد. دوباره حرص خورد و اخمهایش توی هم رفت. یک دسته بلبل کوهی آواز میخواندند. خارهای بیابان میرقصیدند. بال اسبها در باد شانه میشد. بیابان پر از بوی شقایق بود. وقتی خوردن غذا تمام شد. امام رضا (ع) در جمع کردن سفره کمک کرد. بعد سرِ جای خود نشست. مرد پولدار خودش را به او نزدیک کرد و گفت: «خسته نباشید.» امام رضا (ع) تشکر کرد. مرد پولدار گفت: «فدایت شوم ای پسرِ رسول خدا.» امام رضا (ع) مهربانانه نگاهش کرد. مرد پولدار، خدمتکارهای پیر و جوان را نشان داد و گفت: «آیا بهتر نبود که اینها را بر سر یک سفرهی جداگانه مینشاندید و با آنها غذا نمیخوردید؟ آخر آنها نوکر شما هستند.» امام رضا (ع) به خاطر حرفهای او غمگین شد. سنجاقک شادی از روی لبهایش پرید. با ناراحتی به او گفت: «ساکت باش مرد، خداوند همهی ما یکی است. پاداش آنها هم به اعمال آنها بستگی دارد.» مرد پولدار ساکت شد. بعد سرش را زیر انداخت و گفت: «شما درست میگویید. من اشتباه کردم.» نام موتور: RS 1200 K تعداد سیلندر: 4 ظرفیت بنزین: 1/22 لیتر حداکثر قدرت موتور: 8100 دور در دقیقه

مجلات دوست کودکانمجله کودک 213صفحه 9