مجله کودک 213 صفحه 40

نیلوفر رنجبر 12 ساله / از اصفهان مریم داودآبادی فراهانی / سوم دبستان / از داودآباد یک روز بارانی یک خیابان خلوت دوطرفه. در کنار پیادهرو مغازههایی با فروشندگان مهربان که همیشه لبخندی ملایم بر لبانشان بود. بیچاره بستنیفروش، از کار بیکار شده است. یک مادر با پای پیادهرو کودک خود را به بغل گرفته و از خیابانی که کف آن لیز، خیس و گلآلود است به سختی میگذرد. در زمستان، آدم از دیدن سختیهایی که در آن است کسل میشود. آن کودک یتیم با لباسی نازک و صورتی غمانگیز در گوشهی پیادهرو خیابان نشسته و از سرما دندانهایش به هم میخورد تا ماشینی از خیابان رد میشود گل را از وسط خیابان به اینوَر میپاشد. آب به لباس پیادهها میخورد و لباسهایشان گلی میشود. در گوشهی خیابان جایی که عابرین از آن عبور میکردند یک چاله بود که توی آن پر از آب شده بود و اگر کسی حواسش نبود و پایش به داخل گودال میرفت تا بالای مچ او خیس میشد. باران به شدت میبارید. اگر از بالا به این خیابان نگاه میکردی چیزهای زیبایی مانند گُل را در خیابان میدیدی که باعث زیبایی شده است. تقریباً باران دیگر تبدیل به برف شده بود پس از چند ساعت برف به روی زمین، درختان، آدمها، ماشینها، سقف خانهها و... نشسته بود. بعد برف و باران بند آمد. بچهها لباسهای گرم خود را دستکش، کلاه، شل گردن و... پوشیده بودند و مشغول برفبازی و ساختن آدم برفی شدند. دنیا امام جمعه ـ کلاس چهارم از تهران خزان بهاری در برگریز پاییز غمگین شده قناری بر برگها کشد باد خطهای یادگاری در قلب زرد پاییز رسته بهار پر گل در کوچهها کشد سر گلبانگ سبز بلبل وقت غروب خورشید خرم ز بوی اویم در سجدهی نمازم مست از سبوی اویم پر میزند دلم از زندان خاکی تن آن سوی میلهها من این سو خداست با من وحید آقایی از مرکز سمیرم (کانون پرورش فکری) کیمیا میرکمالی / 5/4 ساله / از تهران حسین مرادخانی / 11 ساله / از شهرضا نام موتور: 1100 ZZR تعداد سیلندر: 4 سیلندر ظرفیت بنزین: 24 لیتر حداکثر قدرت موتور: 10200 دور در دقیقه