مجله نوجوان 10 صفحه 4
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 10 صفحه 4

اول از من می­ترسد اما بعد که کنارش روی چمن­ها می­نشینم، آرام می­گیرد. دستپاچه است و مدام با قسمتی از پیراهن کثیفش که پاره شده بازی می­کند. -اسمت چیه؟ مرید علی - چند سالته؟ 14 سال -بچه کجایی؟ کرمانشاه. بعضی وقتا می­آم تهران، کار کنم. -کلاس چندمی؟ هفتم -مرید علی! تا حالا کتاب خواندی؟ آره، کتاب داستانی. -چه کتابی بوده، اسمش یادته؟ یا اسم نویسنده­اش. داستان چیز بوده، رستم، رستم و .... سهراب بوده. -می­دونی رستم و سهراب رو کی نوشته؟ نه. -دیگه چی خوندی؟ داستان­های کارتونی! -از چه قصه­هایی بیشتر خوشت می­آد؟ قصه شیر و خرگوش زرنگ و شتر و گاو و .... (احساس می­کنم که از خودش چیزهایی می­بافد) -عکس کتاب­هایی که خوندی چطور بود، رنگی یا سیاه و سفید؟ رنگی بود. - فکر می­کنی چرا اونا رو رنگی می­کشن؟ چون آدما بهتر معلوم می­شن، رنگی، زندگی­شونو بهتر نشون می­ده، آدم­ها رو بهتر می­شناسی. -مرید علی اگر قرار باشد برای کتاب­هایی که مثلاً خودت نوشتی، نقاشی بکشی چه تصویرهایی می­کشی؟ رنگی یا سیاه و سفید؟ سیاه و سفید. -چرا؟ نمی­دونم، خوب دیگه. محمد را به همراه خانواده­اش در حالی که یک کلاه آبی لبه­دار را بر عکس روی سر گذاشته

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 10صفحه 4