مجله نوجوان 37 صفحه 8
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 37 صفحه 8

گفتگو به فکر آن دو دختر معلول بودم. عرفان پروانه متولد سال 1375 در شیراز است. او در کلاس سوم ابتدایی مدرسه نیمایوشیح درس می خواند ، مدرسه ای که علاوه بر درس ، در مورد مهارتهای زندگی و پروژه های غیردرسی هم با بچه ها کار می شود. آنها حتی دوختن دکمه هایشان را هم در کلاس درس می آموزند. عرفان به همراه مادرش به دفتر مجله ما آمد. راستش را بخواهید مادر عرفان ، خانم بسیار مهربان ، با شعور و خوش اخلاقی بود که با حوصله فراوان منتظر شد تا عرفان جواب سوالهای ما را بنویسد. عرفان خوب نقاشی می کند و فیلمی به نام "من هم می توانم"را ساخته است فیلم او به خاطر نگاه انسانی به دنیای معلولیت در جشنواره سیفژ برنده تندیس طلایی شد. حالا این شما و این جوابهای عرفان به سوالهای ما. 1- خودت را معرفی کن؟ من عرفان پروانه هستم. در سال 1375 بدنیا آمدم. شیرازی هستم. با پدر و مادر و خواهرم زندگی می کنم. در مدرسه نیمایوشیج درس می خوانم. 2- می توانی شکل خودت را بکشی؟ 3- تا حالا چه کارهایی کردی و چه نتیجه هایی گرفتی ؟ وقتی کوچک بودم ماشین خودمان را کمک بابا می شستم و حالا درس می خوانم و زحمات پدر و مادرم جبران می کنم. 4- از فیلمت بگو ، قصه اش را تعریف کن و توضیح بده چرا آن را ساختی؟ من این فیلم را ساختم که به بچه های ایران بگویم امید و تلاش در زندگی اثر دارد. قصه ی فیلم من زندگی یک روز دو دختر بچه معلول بود. 5- عوامل فیلمت چه کسانی بودند؟ بازیگران : فاطمه و زهرا تهیه ی وسایل : مادرم کمک تدوینی : خواهرم. تدوین و کارگردانی : خودم ، عرفان پروانه 6- وقتی که جایزه گرفتی ، به جز اینکه خوشحال شدی ، چه احساسی داشتی؟ به فکر آن دو دختر معلول بودم. 7- اصلا چی شد که به جای هنرهای دیگر به سراغ فیلم ساختن رفتی؟ چون خواهرم بازی گر است یه حسی به من دست می ده که اون حس همیشه با منه به خاطره همین فیلم ساختم. نوجوانان دوست

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 37صفحه 8