مجله نوجوان 63 صفحه 22
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 63 صفحه 22

میوه در قرآن خداوند در قرآن از خلق میوه ها به کرّات به عنوان یکی از بارزترین نشانه های توحیدی نام برده و در بسیاری از این آیات در وصف بهشت به میوه های خوش عطر و طعم بهشتی اشاره فرموده است . در قرآن در سوره های مؤمنون (19) ، صافات (42) و مرسلات (42) از میوه با لفظ فواکه و در باقی آیات با لفظ « ثمره » یاد شده است . خداوند در برخی آیات به میوه هایی نظیر زیتون و انجیر سوگند یاد کرده و در مورد زیتون آیات عجیبی دارد . در یکی از این آیات زیتون را درختی می داند که نه شرقی و نه غربی است و به نوری که از این درخت گرفته می شود ، مثال می زند . این آیه در سورۀ نور است . این آیه را پیدا کنید و معنای آن را از بزرگترها بپرسید . انگور و عنب و استافیل و ازم مولانا در مثنوی حکایت بسیار جالبی دارد به این شکل که با چهار نفر ؛ یکی فارس و یکی عرب و یکی ترک و یکی رومی با هم همسفر شدند . هنگام ظهر خواستند با سکه ای که دارند غذایی تهیّه کنند . فارس گفت انگور بخوریم . عرب گفت انگور بخوریم . عرب گفت : عنب بخوریم بهتر است ولی رومی گفت بهتر از عنب و انگور ، استافیل است ، اما همسفر ترک اصرار داشت که ازم بخرند . این چهار نفر با هم سر این سه کلمه دعوا کردند در حالی که هر سه تا یک چیز را می خواستند . انگور در زبان عربی عنب و در زبان رومی استافیل و در زبان ترکی ازم بود . زیتون ، میوۀ صلح است . زیتون میوۀ درختی دیرپا و کهنسال است که از برگ و ریشه و میوۀ آن استفاده های فراوانی می شود . معروف است که چون طوفان نوح فرونشست ، کبوتری سفید که شاخه ای زیتون در دهان داشت بر بالای کشتی نوح ظاهر شد و آن را به عنوان هدیه به حضرت نوح داد و آن حضرت دانست که طوفان فرونشسته و دوران صلح و آرامش فرا رسیده است ، از آن زمان به بعد کبوتر سفید و شاخۀ زیتون به عنوان علامت صلح و صفا و آرامش شناخته شده است و هزاران افسوس که در روزگار ما ، کشور فلسطین که سرزمین باستانی میوۀ زیتون است ، بسیار بیشتر از دیگر سرزمین های دنیا از صلح و آرامش فاصله یافته است . میوۀ ممنوعه ! در تاریخ ادبیات ایرانی میوۀ ممنوعه ای که حضرت آدم علیه السلام به وسوسۀ شیطان از آن خورد و از بهشت اخراج شد ، بیشتر گندم خوانده شده است : پدرم روضۀ رضوان به دو گندم بفروخت ناخلف باشم اگر من به جویی نفروشم ولی مسیحیان و غربیها این میوه را سیب دانسته اند . برخی از محقّقان آن را میوۀ آگاهی دانسته اند چرا که با خوردن این میوه آدم و حوّا خود را عریان یافتند و یا به عبارت دیگر متوجّه شدند که عریانی عیب است و این از آگاهی آنان بود . با این توضیح که پس از یافتن آگاهی دیگر محیط امن و آسایش و نعمت ، کمال مطلوب آدمی نیست و آدمی از این تن پروری بیزار می شود و هبوط آدم و حوّا از بهشت نیز به همین معناست .

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 63صفحه 22