مجله نوجوان 150 صفحه 7

از آدمهایی که برای کنکور مقاطع مختلف درس می­خوانند. هیچکس به کتابخانه نمی­رود تا یک کتاب تخصصی بخواند. کتابهایی هم که در کتابخانه وجود دارد آنقدر قدیمی هستند و موضوعات پرتی دارند که به درد هیچکس نمی­خورند. اگر با همین رویه پیش برویم تا چند سال آینده کتابخانه زیر نظر سازمان میراث فرهنگی قرار می­گیرد چون اکثر کتابهایی که در کتابخانه­های محلّی یا کتابخانۀ مساجد موجود است مربوط به وقتی نامعلوم از تاریخ چاپ و نشراست. کتابخانۀ ملّّی کتابخانۀ ملّی هرمملکت، ملّی­ترین و مرد می­ترین جای آن کشور برای ارتقای فرهنگ اجتماع است و هر کسی به صورت اتوماتیک و حتی ناخواسته عضو آن محسوب می­شود ولی در کشور ما تنها افراد معدود و محدودی با شرایطی خاص حق عضویت در کتابخانۀ ملی را دارند. اصلاً وقتی شما وارد آنجا می­شوید از ابتدا با این تصور با شما برخورد می­شود که شما یک دزد هستید و در اولین فرصت می­خواهید چند جلد کتاب از آنجا بدزدید و پس ندهید؛ بنابراین باید تمامی تدابیر امنیتی اندیشیده شود تا شما نتوانید به نیت پلید و شومتان برسید. شباهت کتاب و گل در یکی از کشورهای اروپایی، مأموران شهرداری از دزدیده شدن گلها و گلدانهای شهر شاکی شده بودند. به همین دلیل سراغ شهردار رفتند تا او را راضی کنند که دیگر گل و گلدان در سطح شهر گذاشته نشود ولی آن شهردار محترم، عقیده داشت که جای گلدانها در شهر است ولی فرق نمی­کند در کجای شهر، او فکر می­کرد که اگر این گلدانها در خانۀ مردم هم باشد باز هم در آن شهر است و از آن استفادۀ صحیحی شده است و کاری که باید انجام شود انجام شده است. اجرای فکرآن شهردار باعث شد شهر مورد نظر پس از مدتی جزو زیباترین شهرهای جهان شود و نه تنها خانه­های مردم پر از گل باشد بلکه دیگر هیچ گلدانی از خیابان دزدیده نشود. حالا فکر می­کنید واقعاً چه شباهتی بین کتاب و گل وجود دارد و جای اصلی کتاب کجاست؟! اگر شهرداری تهران هم این الگوی ذهنی را برای توسعۀ فرهنگ کتابخوانی به کار برده باشد باید جای کتابهای داخل اتوبوسها خالی نماند و سازمان مربوطه آنها را جایگزین کند. کتاب خوب در کشور ما کتابهای خوب بسیار زیادی وجود دارد، همچنین نویسندگان و مترجمان بزرگی که همیشه با تلاش و کوشش مستمر سعی می­کنند بهترین آثار را در اختیار خوانندگان خود قرار دهند. اگر این افراد بتوانند از سدّ مافیای نشر بگذرند، معمولاً تا وقتی که دور از جانشان فوت نکنند، کتابهایشان معروف و پرفروش نمی­شود. در کشور ما معمولاً هر چیزی که از مردگان به یادگار می­ماند خیلی با ارزش­تر از مایملک زندگان و حتی خود زندگان است. روش درمان اگر خودتان را به کتاب خواندن عادت بدهید این کار، چنان گریبان شما را می­گیرد که حتی در آنجایی که گلاب به رویتان خودتان هم می­دانید، با خودتان کتاب می­برید و تا کتاب تمام نشود آن را زمین نمی­گذارید. اصلاً کاغذها و جوهرهای ضد آب در جهان برای چنین افرادی اختراع شده است! البته سعی نکنید به تنهایی آمار مطالعه در ایران را افزایش دهید ولی به خاطر خودتان هم که شده لااقل یک کمی مطالعه کنید.