مجله نوجوان 150 صفحه 25
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 150 صفحه 25

به طوری که هرکاری می­کند نمی­تواند از تیررس چشم تیزبین پدر و مادر محترم پنهان شود. با این حساب، پسرک بیچاره که در دوران پر اشتباه نوجوانی به سر می­برد همواره در منزل نقش مهمّی را بازی می­کند و پدر و مادر که دوران پر اشتباه نوجوانی را پشت سر گذاشته­اند در نقش قاضی و دادستان ظاهر می­شوند و حسابی به پسر میخی توجه می­کنند. این توجه مراحل و مراتب گوناگونی دارد که از این قرار است: 1-توجّه نگاهی: در این مرتبه از توجّه ،بزرگترهای خانه ابروهایشان را در هم گره کرده و با خشم به سر تا پای پسر میخی نگاه می­کنند. این مرتبه از توجّه خسارات بسیار کمی به همراه دارد. به شرط اینکه پسر میخی مجبور نشود دقایقی بعد شلوارش را روی بند رخت آویزان کند. 2-توجه زبانی: در این مرحله پدر و مادر علاوه بر ابروها، از زبان پر مهر و محبتشان نیز برای توجه به پسر میخی استفاده می­کنند. در این مرحله پسر آقای میخی می­تواند شباهتهای خود و انواع حیوانات وحشی و اهلی را کشف کند و با همذات پنداری با آنان به شناخت بهتری از خود دست پیدا کند، هر چند که پسر آقای میخی قدر این موقعیت را نمی­داند و ترجیح می­دهد که پدر و مادرش او را به نام خودش صدا بزنند. 3-توجّه دستی: در این مرحله پدر و مادر برای توجّه بیشتر به فرزندشان او را با دست مورد توجّه قرار می­دهند و برای توجه بیشتر، گاهی از چوب و کمربند و باقی لوازم کمک آموزشی هم استفاده می­کنند. در نتیجه کلیّۀ لوازم تربیت بدنی برای پسر آقای میخی در خانه فراهم است امّا این پسرۀ چشم سفید که چهار تا کلمه یا کلاس در مدرسه یاد گرفته است مرتّب می­گوید که تربیت بدنی معنای دیگری دارد و هیچ ربطی به این لوازم کمک آموزشی ندارد. حالا خودتان قضاوت کنید؛ با این همه توجّه، پسر آقای میخی به سردبیر مجلّه تلفن می­کند و می­گوید که پدر و مادرش نسبت به پیشرفتها و موفّقیّتهای او بی­توجّه هستند. آخر عزیز من! چه پیشرفتی؟ چه موفقیتی؟ حالا مثلاً پسره دو تا بیست الکی توی مدرسه گرفته، خیال می­کند که شاهکار کرده است. مدال گرفتن در این ورزشهای لگدپرانی یا مقام آوردن در رشته­های هنری هم شد موفّقیّت؟بچّه­های مردم توی زیرزمین خانه­شان انرژی هسته­ای درست می­کنند آن وقت این پسره به خاطر همین چیزهای معمولی توقّع دارد که پدر و مادرش روی سر حلوا حلوایش کنند! آن هم در این شرایط بحرانی! ادامه دارد.....

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 150صفحه 25