مجله نوجوان 129 صفحه 19
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 129 صفحه 19

و به این ترتیب قرارشد پادشاه طبق قوانین مسابقه یک معمای سخت سخت را به نفر بازنده بگوید اگر حلش نکرد اول پدرش را دربیاوردو بعد اعدامش کند. پادشاها.... طبق تبصرة فلان و بند بهمن فرصتی به من بده تان جان سالم بدر ببرم.... پادشاها ها ها معما این بود که می بایست یک خَر را طی مدت یک ماه باسواد می کرد. متریال مسابقه (وسایل معما) به مرد سپرده شد تا به مدت یک ماه اورا باسواد کند وگرنه کارش تمام بود. یک ماه گذشت ومرد باخَربه قصر برگشت درحالی که خر هم به همراهش بودوکلی خبرنگار این خبررابه دنیا مخابره کردند. و مرد کتاب را باز کرد و جلوی خرگذاشت و خربی معطلی شروع به ورق زدن وخواندن کتاب کردوبازبانش ورق می زدتا اینکه همه کتاب را خواند...... پادشاه علت را جویا شد و گفتمن کلی به تو جواهر می دهم به علاوه دخترم که با او ازدواج کنی! اگر جواب را بگویی!. مرد گفت من هرروز مقداری جو در لا به لای صفحات کتاب می ریختم وبرایش ورق می زدم واو می خورد بعداز سه هفته کتاب خالی را جلویش گذاشتم واوبه دنبال جوها کتاب را ورق می زدوبه دنبال جو می گشت.

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 129صفحه 19