مجله نوجوان 129 صفحه 24
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 129 صفحه 24

حامد قاموس مقدم داستان تامی؛ یک مشکل کوچولو! چندروزی بود اهالی محل متوجه حفره هایی در باغچه ها و بر روی آسفالت خیابان شده بودند. شایعة حملة شبانة فضایی ها مردم را دچار اضطراب کرده بود. پلیس به صورت شبانه روزی کشیک می­داد تا اینکه بی­سیم کلانتر به صدا در آمد و صدای ستوان چپ در حالیکه بلند بلند می­خندید اعلام کرد که متهم دستگیر شده است. کلانتر در کلانتری چشم به در دوخته بود تا این جانور ناشناخته که جای پایی سوراخ مانند دارد از در وارد شود. وقتی تامی، شاگرد اول دبیرستان شهر و سردستة پیشاهنگان جوان با آنهمه اختراع و اکتشاف وارد کلانتری شد درابتدا کلانتر تصور کرد که تامی موجب دستگیری متهم شده است ولی وقتی فهمید تامی همان متّهم سوراخ کن است از شگفتی روی صندلی­اش چسبید. مقدّمات اعتراف و برگه های صورت جلسه آماده شد. خبرنگاران هم که همیشه باد خبرشان می­کرد مثل برق وباد به کلانتری رسیدند و آنجا را محاصره کردند. بدین ترتیب تامی بند انگشتی که از این عنوان متنفر بود لب به سخن گشود: خُب! من تامیلی استرانکفورت هستم؛ از نوادگان هایدلبرگ استرانکفورت که در روستای استرانکفورت در 25 مایلی برلین زندگی می­کرد. من اول ژانویه به دنیا آمدم و همینجا از مادرم عذرخواهی می­کنم که چنان موقع بی­موقعی را برای پای گذاشتن به این دنیای عجیب انتخاب کردم. همة اهالی شهر فریاد آغاز سال جدید را سر دادند و مادرم در همان لحظه جیغ وضع حملش را کشیدو از حال رفت. البته بعدها از به دنیا آوردن من حتی درآن موقع بی­موقع خیلی خرسند شد احساس افتخار، لحظه­ای او را رها نکرد. من درحالیکه هنوز به درستی، امکانات جویدن غذا را به دست نیاورده بودم هرروز صبح قبل از اینکه از- شیر مادر مهربانم تغذیه کنم، روزنامة صبح پدرم را مطالعه می-کردم- ازهمان موقع فهمیدم که چیزهایی دور و برم درحال وقوع است که من از آنها سردر نمی­آوردم. از همان موقع متوجه شدم که به جز آغوش مادرم و دستان پدرم که البته عادت داشت مرتباًمرا به هوا پرتاب کند، دنیاها و آدمهای دیگری هم وجود دارد. در همان لحظة هیجان انگیز احساس کردم که روزنامه های پدرم که من دقیقاً روی آنها نشسته بودم، در حال زردزرد

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 129صفحه 24