
درخت من امّا
چه برگ و باری داشت!
به روی دستانش
دو تا قناری داشت
درخت سیبم را
به زور خم کردم
و شاخهای از آن
خودم قلم کردم
پدربزرگ آرام
به من نگاهی کرد
به سایة سیبش
نشست و آهی کرد
درخت کوچک را
به دست او دادم
به گونهاش دیدم
دو قطرة شبنم
درخت را از من
گرفت و زد لبخند
گرفت و آن را زد
به سیب خود پیوند
Õ نام هواپیما: ایلوشین ـ استورموویک
Õ کشور سازنده: روسیه (شوروی سابق)
Õ موتور: میکولین
مجلات دوست کودکانمجله کودک 431صفحه 7