مجله خردسال 2 صفحه 20
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء - مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 2 صفحه 20

در همین وقت صدا بلندتر شد: «دام بلادیمبو قیژ قیژ، دیمبلادیمبو قیژ قیژ.» گفت: «عروسیه، عروسی. بیایید برویم عروسی!» با اش راه افتاد و هم دنبالش. روی دیوار یک دید. به گفت: «عروسی کجـاست؟ خانه شماست؟» میو کرد و گفت: «آخ، اگر مـا عـروسی داشتیم روی دیوار چه کـار می­کردم؟ موهایم را پف می­دادم. چشمهایم را خمار می­کردم و دمم را می­چرخـاندم و می­رفتم عروسـی و توی عروسـی­مـان می­خواندم با میو میو، م م میو، م م میو، م م میو...» صدا بلندتر شد: «دام بلا دیمبو قیژ قیژ، دیمبلا دیمبو قیژ قیژ.» گفت: «عروسیه، عروسی! بیایید برویم عروسی!» با اش راه افتاد و و هم به دنبالشان . توی باغچه یک دید و گفت: «عروسی کجاست؟ خانه شماست؟» قوری کشید وگفت: «عروسی! عروسی! آخ جان عروسی! ولی حیف که ما عروسی نداریم. اگر عروسی داشتیـم جستـی توی آب مـی­زدم. می­شدم یک خیس و خوشگل، لپ­هایم را باز می­کردم، باد می­کردم و می­رفتم عروسی و می­خواندم قورو قوروقور قور قور، قورقور.» صدا بلندتر و بلندتر شد: «دام بـلادیمبـو قیژقیژ، دیمبـلادیمبـو قیژقیژ» گفت: «عروسیه عروسی! بیاید برویم عروسی!» با اش راه افتاد و و و

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 2صفحه 20