مجله خردسال 40 صفحه 21
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء - مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 40 صفحه 21

5) بعد پیش بقیه دوستانش رفت و گفت:«سلام!!» 6) اما هیچ­کس او را نشناخت. حتی بهترین دوستش. 7) و هیچ کس با او بازی نکرد. 8) کاکلی خیلی غصه خورد! خیلی هم پشیمان شد! 9) زیر نور آفتاب نشست و منتظر شد تا دوباره کاکل سیاه و قشنگش دربیاید! چند روز باید منتظر بماند، خدا می­داند!

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 40صفحه 21