مجله خردسال 138 صفحه 17
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 138 صفحه 17

خورشید کوه خانه­ی خورشید رودخانه کره اسب یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود. کوچولو توی دشت می­دوید و بازی می­کرد. یک روز مادر به او گفت: «تو خیلی بزرگ و قوی شده­ای. می­توانی به هر کجا که می­خواهی برسی!» با خودش گفت: «می­روم تا به برسم.» فردای آن روز، صبح زود، از خواب بیدار شد و به طرف دوید و دوید و دوید. در راه به رسید. کمی از آب خورد.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 138صفحه 17