مجله خردسال 46 صفحه 18
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 46 صفحه 18

و شروع کرد به قرچ و قروچ گاز زدن ها وقتی که ها تمام شدند، رفت تا ها را ببرد. توی راه یکی از ها از دستش افتاد و شکست . گفت :«حالا که این شکسته، بهتر است آن را بخورم. بعد شروع کرد به خوردن . راستی که خیلی خوشمزه بود. با خودش گفت :«اصلا چرا ها را توی خانه ببرم. همین­جا آنها را می­خورم و شروع کرد به شکستن و خوردن ها. وقتی همه­ی ها را خورد رفت سراغ تا آنها را ببرد توی سوراخ خانه­اش. بوی خوبی داشت. زبانش را درآورد و خامه­ی روی را خورد. راستی که خیلی خوشمزه بود. با خودش گفت :« اصلا چرا ها را ببرم توی خانه؟ آنها را همین جا می خورم!» بعد هم نشست و همه­ی ها را خورد. وقتی ها تمام شدند، به دور و برش نگاه کرد، فقط مانده بود.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 46صفحه 18