مجله کودک 14 صفحه 26
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 14 صفحه 26

گنجشک کوچولو همیشه زنده­است. محبوبه حقیقی تو حیاط خانه سعیده یک درخت گلابی بود؛ البته این را پدر سعیده می­گفت. ماهیچ کدام نمی­دانستیم از کجا می­داند که این درخت چه میوه­ای دارد. چون تابه حال هیچ­کس میوه­های آن را ندیده بود. بابای سعیده می­گفت: «خاک این باغچه قوت نداره. درخت بیچاره،جون نداره که میوه بده» .مامان سعیده می­گفت: «میوه هم بده فرقی نداره چون این پرنده­ها نمی­ذارن میوه به درخت بمونه تا رسیده بشه» و بالاخره مصرف درخت گلابی در باغچه سعیده اینها فقط جای لانه پرنده­ها بود. من دلم خیلی برای درخت گلابی می­سوخت. درخت جوانی بود اما هیچ وقت نمی­توانست میوه بدهد. آخر آن درخت چه گناهی داشت که توی یک خاک بی­قوت کاشته شده بود. بهرحال درخت گلابی جای لانه پرنده­ها بود. یک روز صبح از خواب که بیدار شدم، صدای جیک جیک­های بلند یک گنجشک از حیاط سعیده اینها شنیده می­شد. جیک

مجلات دوست کودکانمجله کودک 14صفحه 26