مجله کودک 95 صفحه 9
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 95 صفحه 9

دل نسیم بسوزد. به من کاغذ نمی دهد؟ ببین چه می کشم. دو تا خواهر که هیچ وقت دعوا نمی کنند! چه کرده... به به همه همه مداد شمعی هایم مال تو نرو، نگو! خدایا کجا قایم شوم؟ بیا ببین دسته گلت چه کرده این قدر می گویی کوچک است و تو گذشت داشته باش. دو. تا آدم کشیده به چه مسخرگی. آن هم کجا ، بیا تا ببینی. مادر: شیوا کجایی؟ دعا کن نبینمت! گذشت یادت نرود. شیوا: نسیم به من کاغذ نداد. این جا هم مثل یک کاغذ بزرگ بود. من هم آرزویم را کشیدم. دو تا خواهر که هیچ وقت دعوایشان نمی شود. مادر: بگذار بابایت بیاید تا بهت بگوید کشیدن آرزو روی دیوار یعنی چی؟ آمدی؟ سلام. ببین دختر کوچولویت چه کرده! پدر:چقدر هم قشنگ کشیده است! یادش بخیر، وقتی بچه بودم من هم یک روز می خواستم روی دیوار اتاق مان نقاشی کنم که تنبیه مفصلی شدم... به به چه می بینم؟ روی دیوار!

مجلات دوست کودکانمجله کودک 95صفحه 9