مجله کودک 108 صفحه 12
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 108 صفحه 12

نِ می­خورم امیر محمد لاجورد نوشته : مژگان بابامرندی ای وای ساعت را نگاه کن! چند دفعه دیگر باید بگویم مرا سحر بیدار کنید ... آخر تکلیف من با این­ها چیست ؟ مادر بزرگ : «عزیزم خیلی صدایت کردیم ، اما بیدار نشدی...» نیکی روی ایوان رفت .دلش می­خواست می­توانست ساعت را به عقب برگرداند تا وثت سحر شود و مثل بزرگ­ترها دور سفره سحری بنشیند . فکر کرد چون سحری نخورده است باز هم نمی­گذارند تا روزه درست و حسابی بگیرد و اصرار می­کنند تا روزه­اش کله گنجشکی باشد . دوستش سارا را دید و صدایش زد تا بالا بیاید و مثل هر روز با هم بازی کنند . نیکی :«تو هنوز روزه کله گنجشکی می­گیری؟» سارا:« مگر چه عیبی دارد ؟!» نیکی که به گلدان­ها آب می­داد تازه احساس کرد چقدر تشنه­اش است . اما فقط ... سارا :« خب من دیگر باید بروم ، وقت ناهار است ، می­خواهم روزه­ام را بازکنم .» نیکی :« برو ، اما من می­خواهم مثل خواهرم ، روزه­ام را کامل بگیرم .» سارا :« تو خیلی کوچکی نمی­توانی مادرم می­گوید که ما تا وقتی بزرگ شویم فقط باید...»

مجلات دوست کودکانمجله کودک 108صفحه 12