مجله کودک 181 صفحه 18
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 181 صفحه 18

داستان رستم و اسفندیار قصه­های قهرمانی از قصّه­های شاهنامۀ فردوسی- 1 محمد علی دهقانی اسفندیار، پهلوان دلاور افسانه­ای، پسر گشتاسب، پادشاه ایران بود. مادرش کتایون، دختر قیصر روم بود، که گشتاسب او را به همسری انتخاب کرده بود. کتایون، برای شوهرش فرزندان زیادی به دنیا آورده بود، که گُل سرسبد آنها اسفندیار و پَشوتَن بودند. هنگامی که گشتاسب به پادشاهی رسید، همۀ پادشاهان و فرمانروایان محلّی را به اطاعت خود درآورد و تمام آنها باج­گزار او شدند. در این میان فقط یک نفر از فرمان اوسرپیچی کرد و سر به شورش برداشت. او مردی بود به نام ارجاسب، که بر سرزمین توران فرمانروایی می­کرد. ارجاسب به ایران لشگر کشید و با قدرت و شدّت تمام با گشتاسب جنگید.در این جنگ، شکست سختی به گشتاسب وارد شد و چندتن از سرداران بزرگ و برجستۀ او، از جمله برادرش زَریر،و چند تا از پسرانش کُشته شدند. گشتاسب هم پشت به میدان کرد و راه فرار را در پیش گرفت. ارجاسب، سرمست از غرور پیروزی، دو تا از خواهران اسفندیار را که یکی از آنها «هُمای» و دومی «به آفرید» نام داشت، اسیر کرد و با خودش به توران برد. در این موقع، اسفندیار درزندان بود. چون او خودش را برای پادشاهی شایسته­تر از پدرش می­دانست، از پدرخواسته بود حکومت را به او واگذار کند و خودش کناره بگیرد تا استراحت کند. گشتاسب از این درخواست پسر، عصبانی شده و او را زندانی کرده بود. اسفندیار، همین که از ماجرا باخبر شد، از زندان بیرون آمد و سپاه کوچکی از مردان شجاع و دلیری که می­شناخت، ترتیب داد و با آن به جنگ سپاه توران رفت. طولی نکشیدکه تورانی­ها ضرب شست اسفندیار را چشیدند و تسلیم شدند. اسفندیار، سراغ ارجاسب را گرفت و با خبر شد که او درقلعه­ای محکم و استوار به نام «روئین دژ» اقامت دارد و خواهران او را هم در همان دِژ نگاهداری می­کند. موشک­انداز در ارتش برزیل، بزرگترین خودروی موشک­انداز 40- XLF نام دارد. این خودرو از روی تانک سبک1A 3M آمریکا ساخته شده است. 4 نفر خدمه، سه راکت از نوع SS، حداکثر سرعت 55 کیلومتر در ساعت از دیگر مشخصات این موشک­انداز است.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 181صفحه 18